📋 خلاصه مقاله:
سریال «The Righteous Gemstones» در شبکه HBO با نمایش رفتارهای بیپروایانه و خودخواهانه خانواده جماستون در جستجوی شهرت و ثروت، در فصل چهارم خود توانست شش نامزدی امی در بخشهای فنی کسب کند. این فصل با تمرکز بر داستان جد فاسد خانواده و استفاده از تکنیکهای سینمایی خاص، توجه آکادمی تلویزیون را جلب کرد و با موسیقی و طراحی لباسهای منحصر به فرد، هرج و مرج و طنز خانواده را به تصویر کشید.
خاندان حاکم در سریال «The Righteous Gemstones» در شبکه HBO، طی چهار فصل به نمایش رفتارهای بیپروایانه، خودخواهانه و به طرز خندهداری غیرمذهبی از منبر کلیسای بزرگ خود در کارولینای جنوبی پرداختند.
هر بار که به نظر میرسید جسی (همخالق دنی مکبراید)، جودی (ادی پترسون) و کلون (آدام دواین) به عمق تاریکیهای اخلاقی خود رسیدهاند، آنها موفق میشدند در جستجوی کودکانه خود برای شهرت و ثروت عمیقتر فرو روند — البته همه اینها به نام خدا بود. با این حال، این اثر محبوب منتقدان تنها توانست چهار نامزدی امی برای سه فصل اول خود کسب کند. خوشبختانه، فصل نهایی آن مسیر را تغییر داد و شش نامزدی در بخشهای فنی به دست آورد: فیلمبرداری، نظارت بر موسیقی، ویرایش صدا، هماهنگی بدلکاری، لباسهای معاصر و آرایش دورهای.
هرچند که هرگز به دستههای برتر راه نیافت، نمایش قوی فصل چهارم نشان میدهد که آکادمی تلویزیون به تغییرات چشمگیر سریال توجه کرده است، بهویژه قسمت افتتاحیه فصل چهارم که در دوران جنگ داخلی رخ میدهد. این قسمت که داستان جد فاسد جواهرات، الیجا (بردلی کوپر) را روایت میکند، سه بار نامزد شده و کاملاً با هر چیزی که قبل و بعد از آن آمده بود، متفاوت است.
«همیشه قسمت هیولا بود»، میگوید فیلمبردار نامزد امی، پل دیلی. برای خلق میدان نبرد بیداری الیجا، دیلی به آثار کلاسیک تکیه کرد، از جمله وسترنهای جان فورد و حماسههایی مانند «افتخار». او حتی فیلم را از طریق یک فرآیند بلیچ بایپس عبور داد تا به آن ظاهری از روزهای گذشته با برجستگیها، سایهها و کنتراست بیشتر ببخشد.

اما مهم نیست دیلی چه کاری در مقابل یا پشت دوربین انجام میداد، شرایط تابستانی کارولینای جنوبی و طراحی صحنه بینقص بود که حس واقعی بودن را ایجاد میکرد. “ما روزها در آن صحنه و در آن کمپ بودیم. شما از میان جنگلها، طوفانهای بارانی، روزهای داغ با دمای ۱۰۰ درجه و رطوبت ۹۵ درصدی عبور میکنید. شما در آنجا هستید، بنابراین واقعاً سخت نبود که در آن محیط احساس کنید.”
از سوی دیگر، هر دو طراح لباس کریستینا فلانری و ناظر موسیقی دوو ییتس برای قسمت دوم مورد توجه قرار گرفتند، که به شدت به جواهرات بازمیگردد زیرا آنها از تصمیمات الیجا ۱۶۰ سال بعد بهرهمند میشوند. در این قسمت، آنها یک برنامه تلویزیونی سالانه به افتخار تولد مادر مرحومشان برگزار میکنند و کل خانواده را دوباره گرد هم میآورند.
موسیقی شامل قطعهای فوقالعاده پرهیجان است که با پرواز سهگانه اصلی در جتپکها آغاز و پایان مییابد و باید با دقت ثانیهای نوشته و طراحی میشد. به نظر ییتس، موسیقی این قسمت از بهترینهای سریال است و در عین حال به شدت به سبک جواهرات نزدیک است.
او میگوید: «فکر میکنم بخشی از جذابیت این است که شما دوباره به هرج و مرج پرتاب میشوید. همه را دوباره به یکباره میبینید. همه کسانی که دوستشان داشتید آنجا هستند و همگی در حال اجرای این قطعه موسیقی بزرگ و دیوانهوار هستند. این قطعه به گونهای نوشته شده که نشان میدهد چگونه اوضاع شروع به خراب شدن میکند و آهنگها به سمت لحظات اوج پیش میروند.»
همه چیز به خوبی با هرج و مرج خانواده جماستونها هماهنگ است، حتی لباسهایی که برای این اجرای پایانی میپوشند. در اجرای موسیقی، خواهر و برادرها بالهای فرشتهای بزرگی به تن میکنند که بیشتر به چشم میآید تا مقدس باشد. فلانری میگوید که این بالها باید از اوکراین ارسال میشدند و تقریباً به موقع نرسیدند. اما بزرگتر و خطرناکتر همیشه شعار جماستونها بوده است، حتی در لحظهای از بحران خانوادگی. وقتی خواهر و برادرها برای بازگرداندن پدرشان (جان گودمن) از تبعید خودخواستهاش در یک قایق ماهیگیری در فلوریدا میروند، انتخاب لباس دریایی آنها با یک اشاره بصری بسیار عمدی همراه است.
فلانری میگوید: «یونیفرمهایی که ساینتولوژیستها در سی اورگ میپوشند، همان چیزی است که من به آن اشاره کردم. جودی کمی شبیه به اولیو اویل به نظر میرسد. جسی هنوز هم به نوعی شبیه به الویس است و کلوین یک شنل پوشیده، بنابراین او همچنان آن جنبه زنانه و لحظه تئاتری اغراقآمیز را دارد. این فقط درباره انجام دادن آن است زیرا بسیار احمقانه و خندهدار است و جواب میدهد.»