📋 خلاصه مقاله:
فیلم «Nobody 2» با بازی باب اودنکیرک، داستان یک پدر خانهنشین و قاتل حرفهای را به شکلی اغراقآمیز و کمیکبوکی روایت میکند که بین زندگی خانوادگی و مأموریتهای خشونتآمیزش درگیر است. این فیلم با تمرکز بر دوگانگی شخصیت اصلی و چالشهای او در حفظ تعادل بین این دو جهان، به یک تجربه سرگرمکننده و هیجانانگیز تبدیل شده است.
این فیلم فرمول را به شکلی افراطی و مضحک پیش میبرد، اما اودنکیرک به عنوان یک پدر خانهنشین که در عین حال یک قاتل حرفهای است، این دوگانگی کارتونی را به شکلی جذاب و باورپذیر به نمایش میگذارد.
لینک بیشتر
اطلاعات بیشتر
عصر تلویزیون با کیفیت اساساً با سه سریال (“The Sopranos”، “Mad Men” و “Breaking Bad”) آغاز شد که همگی حول محور شخصیتهای مردانهای ساخته شده بودند که به طور خطرناکی بین زندگی خانوادگی معمولی و طبقه متوسط خود و شخصیتهای پنهان خشونتآمیز و جامعهستیز تقسیم شده بودند. باب ادنکیرک، با نقش خود به عنوان کلاهبردار و مشاور در “Breaking Bad” و “Better Call Saul”، نسخهای افراطی از همان سندرم را در تریلر اکشن آگاهانه مضحک ۲۰۲۱ “Nobody” و دنباله حتی بیشتر اغراقآمیز و سرگرمکننده آن، “Nobody 2” بازی میکند.
هاتچ منسل با بازی اودنکیرک، مردی خانوادگی در حومه شهر است که اودنکیرک به او روحیهای ملایم و مضطرب مانند یک سگ بیپناه و افسرده میبخشد، گویی که او ترکیبی از استیو کرل و برادر نابغه غمگین کوین کاستنر است. اما در عمق وجودش، هاتچ این نیست. او در واقع یک جاسوس و قاتل بیرحم با تواناییهای مبارزهای است که به قدری خشونتآمیز ارتقا یافتهاند که او را شکستناپذیر میسازد. او نه تنها دشمنانش را به شدت میزند، بلکه عملاً آنها را نابود میکند.
این که کسی اینقدر نرد باشد و اینقدر مخفیانه یک قهرمان باشد، شوخی فیلمهای “Nobody” است و همچنین چیزی است که آنها را به یک سرگرمی کمیکبوکی و هیجانانگیز تبدیل میکند. اودنکیرک مانند یکی از آن قهرمانان تلویزیونی با کیفیت جکیل و هاید ظاهر میشود که با هر انتقامجوی اسلای/آرنولد/بروس ویلیس/جان ویک که تا به حال دیدهاید، ترکیب شده است. اگر این به نظر بینهایت ترفندی میآید، شاید همینطور باشد، اما این گواهی بر مهارت اودنکیرک به عنوان یک بازیگر است که ما را وادار میکند این دوگانگی کارتونی را بپذیریم.
«Nobody 2» بیشتر بر زندگی خانوادگی هاچ تمرکز دارد. به دلیل سوزاندن انبوهی از پول روسی در پایان فیلم اول، او به سازمان سایهای که برای آن کار میکند، ۳۰ میلیون دلار بدهکار شده است. این بدان معناست که او باید به انجام کارهای آزاد ادامه دهد — مانند مأموریتی که در اوایل فیلم انجام میدهد و شامل نابودی پنج مرد در یک آسانسور است، تنها برای اینکه بتواند یک هارد درایو ارزشمند را بازیابی کند، و سپس با تیمی از کورسیکاییها با MP7 و برزیلیها با ماچت روبرو شود. (او همه آنها را شکست میدهد.)
مشکل اینجاست که انجام این مأموریتها برای پرداخت بدهیاش او را به یک شوهر و پدر غایب تبدیل کرده است. دو نوجوانش، برادی (گیج مونرو) و سمی (پیزلی کادوراث)، تقریباً او را نادیده میگیرند و همسرش، بکا (با بازی کانی نیلسن)، نیز…
هچ تصمیم میگیرد یک تعطیلات ترتیب دهد و خانوادهاش را به “پلامرویل”، قدیمیترین پارک آبی آمریکا ببرد. او از این مکان خاطرات بسیار خوبی دارد، زیرا تنها تعطیلاتی بود که پدرش (کریستوفر لوید) او و برادرش را به آنجا برده بود. هچ میخواهد دوباره جوانیاش را تجربه کند، همانطور که دان دریپر زمانی که مگان را به هاوارد جانسون در نیویورک برد، این کار را انجام داد. بنابراین، او خانوادهاش را متقاعد میکند که او را به این پارک تفریحی قدیمی با متل کهنهاش همراهی کنند؛ جایی که “سوئیت ماه عسل” آن شبیه به مکانی است که افراد بیخانمان در آن پناه میگیرند، سالن بازیهای تختهای دارد و هوای کلی آن بیحالی است که ۴۰ سال از مد افتاده است.
برای مدتی، فیلم شبیه به «تعطیلات ملی لمپون» است، اگر کلارک گریسولد به طور مخفیانه استیون سیگال بود. آیا این حتی به طور دور از ذهن «باورپذیر» است؟ نه. اما «هیچکس ۲»، مانند «هیچکس» قبلی، در دنیای عجیب و غریب خود از فانتزی اکشن گسترش مییابد. اودنکرک توانایی این را دارد که رفتار غمگین و نگرانکننده را به شکلی از زیرکی تبدیل کند؛ او واقعاً در حال ایجاد یک توطئه با مخاطب است. اینکه هاچ یک قاتل با دست و پا قطعکن و صورتکوبنده است که همچنین یک پدر سریال کمدی بیقدرت است، فقط نسخهای (به سختی) اغراقآمیزتر از آن چیزی است که همه این قهرمانان اکشن دماگوژیک همیشه بودهاند: قهرمانان فوقالعاده غیرواقعی و بیرحم. حداقل «هیچکس ۲»، که با شادی پرقدرت و ارزانقیمت توسط تیمو تجهجانتو کارگردانی شده است، به اندازه کافی صادق است که به ما بگوید فیلم همراه با ما در حال خندیدن است.
هاچ یک تحریککننده منفعل-تهاجمی نیست. او با پیراهن زشت تعطیلات هاواییاش، سعی دارد سرش را پایین نگه دارد و از دردسر دوری کند. اما این واقعیت که دردسر او را پیدا میکند، بخشی از کارمای اوست. کلانتر محلی، که با جذابیت شوم و بیپردهای توسط کالین هنکس بازی میشود، وقتی هاچ منتظر سفارش هاتداگ خانوادهاش است، او را به دردسر میاندازد. و وقتی پسر هاچ در آرکید با کسی دعوا میکند و یک بزرگسال محلی که جرات کرده به دختر هاچ تنه بزند، وارد ماجرا میشود، هاچ نمیتواند خودش را کنترل کند؛ او باید به این قلدرها نشان دهد که رئیس کیست.
این اولین کاری است که او پس از مدتها انجام داده و پسرش را تحت تأثیر قرار داده است. اما PlummerVille، همانطور که میدانید، به مرکز حمل و نقل یک امپراتوری جنایی تبدیل شده است. این مکان توسط لندینا اداره میشود که توسط شارون استون با موهای صاف و عقبکشیده، عینک آفتابی آبی و کت و شلوار قدرتی دهه هشتادی بازی میشود. او مانند یک خونآشام با سر یک کبرا است که هر کلمهاش — و هر کلمه دیگرش لعنتی است — را با خشونتی چنان جذاب بیان میکند که به نظر میرسد کلماتش را تف میکند. اگر استون تجسم خشم است، RZA، به عنوان برادر هاتچ که شمشیر سامورایی به دست دارد، تجسم آرامش و ذن است.
اراذل و اوباش لندینا تلاش میکنند هاچ را از شهر بیرون کنند و به او در یک قایق حمله میکنند. اما تنها یک راه برای پاسخ به چنین تهدیدی وجود دارد: با کشتن. به شدت. اودنکیرک، همانطور که در «هیچکس» انجام داد، برای صحنههای مبارزه به شدت تمرین کرده است و این را احساس میکنید نه به خاطر اجرای حرکات «بالهوار»، بلکه به خاطر جریان طبیعی قتل؛ او واقعاً به نظر میرسد که قصدش را دارد. اودنکیرک که کار خود را به عنوان کمدین آغاز کرد، خود را به بازی در نقش مردی که از طریق اعمال تخریب صحبت میکند، واداشته است. و «هیچکس ۲» به یکی از آن فیلمهایی تبدیل میشود که «زوجی که با هم میکشند، با هم میمانند»، و تقریباً زمینه را برای ورود بعدی در این مجموعه فراهم میکند. این احساس طبیعی است، حتی اگر هیچکس اکنون به کسی تبدیل شده باشد.