📋 خلاصه مقاله:
سریال «Alien: Earth» به عنوان پیشدرآمدی از فرانچایز «Alien» به تلویزیون بازگشته و داستان گروهی از سربازان را روایت میکند که با بررسی یک سفینه سقوط کرده روی زمین، با رازهای وحشتناکی مواجه میشوند. این سریال با معرفی شخصیتهای جدیدی مانند وندی، اولین هیبرید انسان-سینت، و برادرش سیجی، به بررسی چالشهای آنها در برابر زنومورفها و خیانتهای درونی میپردازد.
هشدار اسپویلر: این مقاله شامل اسپویلرهای مهمی از دو قسمت اول سریال «Alien: Earth» است که اکنون در Hulu قابل مشاهده است.
در فضا (یا حتی از امنیت کاناپهتان)، هیچکس نمیتواند صدای فریاد شما را بشنود.
فرانچایز «Alien» به کارگردانی ریدلی اسکات با سریال «Alien: Earth» به تلویزیون بازگشته است. این سریال پیشدرآمدی است که دو سال پیش از فیلم اصلی ترسناک فضایی رخ میدهد. داستان آن درباره گروهی از سربازان است که به بررسی یک سفینه سقوط کرده روی زمین میپردازند و درون آن به رازهای وحشتناکی پی میبرند.
داستان این مجموعه در سفینه فضایی مگینو، متعلق به شرکت Weyland-Yutani آغاز میشود که محمولهای فرازمینی را حمل میکند. به خدمه زیاد وابسته نشوید. مهمترین فرد — که در واقع یک سایبورگ است — در این سفینه مورو (بابو سیسی) است که پس از بیدار شدن همه از خواب انجمادی ۶۵ ساله، سفینه را خراب میکند. آنها در حال حمل تخمهای زنومورف، یک هیولای چشمی انگلی و یک زنومورف بالغ هستند که به زودی به آشوب میپردازد. به نظر میرسد مورو به عمد به همکاران خود خیانت میکند و سفینه را به سمت برخورد با زمین تنظیم میکند، در حالی که خود را پنهان کرده و زنده میماند.
قبل از سقوط، به مرکز تحقیقاتی Prodigy در زمین که توسط تریلیونر جوان، بوی کاوالیر (ساموئل بلنکین) اداره میشود، سر میزنیم. این نابغه بهدرستی نامگذاری شده، مدیرعامل Prodigy است، یکی از چهار شرکتی که کنترل کامل زمین و سایر سیارات منظومه شمسی را در دست دارند. بوی با انتقال آگاهی یک دختر در حال مرگ به بدنی مصنوعی، به دستاوردی علمی بزرگ دست یافته است. این انتقال موفقیتآمیز منجر به خلق وندی (سیدنی چندلر) میشود، اولین هیبرید انسان-سینت که قدرتی نزدیک به ابرقهرمانان دارد و همچنان معصومیت کودکانهاش را حفظ کرده است. او به نام شخصیت “پیتر پن”، وندی، نظارت بر ایجاد خانواده همنوعان خود، معروف به پسران گمشده، را بر عهده دارد که بعداً با مربی سینت ترسناک خود، کیرش (تیموتی اولیفانت)، به بررسی محل سقوط ماژینو میپردازند.
در زندگی انسانیاش، وندی برادری به نام سیجی (الکس لوتر) دارد که به نام هرمیت شناخته میشود. او پزشکی است که نمیداند خواهرش هنوز زنده است یا در بدنی مصنوعی زندگی میکند. او به همراه تعدادی از سربازان پرودیجی به محل سقوط ماژینو اعزام میشود تا به دنبال بازماندگان بگردند، اما دو نفر از آنها به سرعت توسط انگلهای خونخوار شکار میشوند. وندی مصمم است برادرش را نجات دهد و گروه مصنوعیاش را با کنترل جادویی صفحههای کامپیوتر به سمت او در کشتی هدایت میکند. در یک فلشبک از قسمت دوم، مشخص میشود که هرمیت روز قبل تلاش کرده بود از پست خود استعفا دهد، اما درخواستش رد شده بود. به نوعی، وندی از راه دور به پهپاد پزشکی که او با آن صحبت میکرد دسترسی پیدا کرده و کد آن را تغییر داده بود تا به طور غیرمستقیم با برادرش ارتباط برقرار کند.
در قسمت دوم، هرمیت به سختی از دو برخورد با زنومورف جان سالم به در میبرد. زنومورف به او حمله میکند وقتی که او از شکافی در کف میپرد و سپس او را دنبال میکند وقتی که سعی دارد تعدادی از افراد ثروتمند ناآگاه را در آپارتمانی شیک در کنار کشتی سقوط کرده تخلیه کند. آنها در میانه یک مهمانی عجیب ویکتوریایی هستند، اما زنومورف به شادی آنها حمله کرده و آنها را تکهتکه میکند. درست زمانی که موجود بیگانه قصد دارد به هرمیت حمله کند، مورو مداخله کرده و موجود را برقگرفته میکند. سایبورگ موجود را به دام میاندازد و هرمیت را ناتوان میکند تا بتواند فرار کند، اما وندی به زودی برادرش را پیدا کرده و هویت خود را به او فاش میکند. خواهر و برادر با هم پیوند میخورند — حتی با اینکه وندی در بدنی مصنوعی و غیرقابل شناسایی است — و در کشتی لانهای از تخمهای زنومورف را کشف میکنند. زنومورف که از کیسه لزج فرار کرده، در پایان قسمت دوم هرمیت را میرباید و وندی را مجبور میکند که دوباره به دنبال او برود.
چگونه این دو نفر میتوانند از دست زنومورف قاتل فرار کنند؟ چرا مورو کشتی را در ابتدا به سقوط کشاند و برای چه کسی کار میکند؟ آیا وایلند-یوتانی یا پرودیجی موفق به تصاحب بیگانگان خواهند شد؟ و از همه مهمتر، چه کسی از محل سقوط جان سالم به در خواهد برد و صبح روز بعد را خواهد دید؟