Image

نگاه منحصربه‌فرد آگنیشکا هالند به کافکا در «Franz» با تجربه‌ای از دیدگاه‌های متفاوت

📋 خلاصه مقاله:

آگنیشکا هالند، کارگردان لهستانی، با فیلمی درباره کافکا به قهرمان ادبی خود ادای احترام می‌کند. او کافکا را مردی پر از تناقضات می‌داند و معتقد است که او به اشتباه تفسیر شده است. هالند همچنین به مسائل مهاجرت و نقش سینما در بیان حقیقت می‌پردازد.

گی‌یرمو دل تورو تنها فیلمساز بین‌المللی مشهوری نیست که امسال توانست پروژه‌ای که سال‌ها به آن علاقه داشت را به واقعیت تبدیل کند. در حالی که دل تورو “فرانکنشتاین” را داشت، آگنیشکا هالند “فرانتز” را دارد. در این اثر، کارگردان لهستانی به قهرمان ادبی که در نوجوانی کشف کرده بود، ادای احترام می‌کند. نتیجه این کار، یک زندگی‌نامه غیرمتعارف است که بیشتر شبیه یک پازل است تا یک پرتره.

«کافکا از زمانی که ۱۴ ساله بودم بخشی از زندگی من بوده است. زمانی که برای اولین بار داستان‌های کوتاه او و سپس ‘محاکمه’ را خواندم»، به یاد می‌آورد کارگردان «اروپا اروپا». او نویسنده محبوب چک را به عنوان مردی پر از تناقضات توصیف می‌کند. «او بسیار باز بود، اما در عین حال دست‌نیافتنی. این احساس را داشتم که او را می‌فهمم و به نوعی بخشی از خانواده من است. حتی این خیال را داشتم که از او مراقبت می‌کنم.»

به گفته هالند، کافکا یکی از دلایلی بود که او به پراگ برای تحصیل رفت. او می‌گوید: «این برای دنبال کردن مسیر او و بودن در شهر بود.» در آن زمان، پایتخت چک هنوز نشانه‌هایی از دوران کافکا را در خود داشت. اکنون، پراگ تقریباً به عنوان یک زیارتگاه برای این نویسنده عمل می‌کند. این شهر دارای یک موزه رسمی و چندین بنای یادبود است که از نظر او از نمادین تا کیچ متغیر هستند. «او به یک جاذبه گردشگری و یکی از منابع اصلی درآمد برای فروشگاه‌های سوغاتی تبدیل شد. در یک نقطه، من شروع به کمی عصبانی شدن از این موضوع کردم.»

در سال ۱۹۸۱، یک دهه پس از فارغ‌التحصیلی از FAMU، مدرسه معروف فیلم که افسانه‌های موج نو چک مانند میلوش فورمن و ییری منزِل را به جهان معرفی کرد، هلند نمایشنامه تلویزیونی “محاکمه” کافکا را برای تلویزیون لهستان اقتباس کرد. او می‌گوید: “این کار برای من از نظر فکری بسیار آموزنده بود.” او ادامه می‌دهد: “فکر می‌کردم که به چیزی اساسی درباره ‘محاکمه’ دست یافته‌ام که در دیگر اقتباس‌ها پیدا نکردم.”

هرچه هالند بیشتر درباره کافکا مطالعه کرد و نوشته‌های او، از جمله دفترچه‌ها و نامه‌های فراوانی که از خود به جا گذاشته بود، را بررسی کرد، بیشتر متقاعد شد که او به اشتباه توسط جهان تفسیر می‌شود. او توضیح می‌دهد: «متوجه شدم که او آنقدر هم افسرده و تاریک نیست، بلکه بسیار تیزبین است و طنز زیادی در کارهایش وجود دارد.»

روایت داستان کافکا

هالند می‌خواست داستان او را روایت کند. اما تا زمانی که برای ساخت دو فیلم «بوش سوزان» و «شارلاتان» به پراگ بازنگشت، این فرصت برایش فراهم نشد.

او می‌گوید: «مطمئن بودم که نمی‌تواند یک بیوگرافی خطی سنتی باشد. او هیچ‌کدام از رمان‌هایش را به پایان نرساند. به نوعی، نمی‌توان داستان او را به پایان رساند یا فکر کرد که او را به‌طور کامل به تصویر کشیده‌ایم. بنابراین، تصمیم گرفتیم که قطعات و تکه‌ها را دوباره به هم بپیوندیم.»

فیلمنامه و محتوای آن

فیلمنامه که با همکاری مارک اپستین نوشته شده، مشکلات خانوادگی کافکا، زندگی عاشقانه و آثار کمتر شناخته‌شده او را در بر می‌گیرد. همچنین تعاملات آشکارکننده‌ای مانند گفتگوی ایده‌آلیستی با یک گدای خیابانی را نشان می‌دهد. همه این‌ها حول محور دو روز مهمی که کافکا به عنوان یک برند شناخته شد، ساخته شده است.

دیدگاه هالند درباره پروژه

هالند می‌گوید: «من یک محقق نیستم و نمی‌خواستم به مردم آموزش بدهم. ما این احساس را داشتیم که هر روز عملاً یک فیلم متفاوت می‌سازیم. از نظر سبک‌شناسی، این به نوعی منعکس می‌شود. البته، این کار ریسک داشت. وقتی چنین کار مفهومی انجام می‌دهید، هرگز نمی‌دانید که آیا به داستانی که می‌خواهید دنبال کنید، تبدیل خواهد شد یا نه.»

این فیلم یک سال پس از جشن صد سالگی نویسنده منتشر می‌شود. این امر به پروژه‌های دیگری اجازه می‌دهد تا از سالگرد درگذشت کافکا در سال ۱۹۲۴، در سن ۴۰ سالگی، بهره‌برداری کنند. اما هالند، که یکی از سیاسی‌ترین فیلمسازان جهان است، چاره‌ای نداشت.

فیلم قبلی هالند

فیلم قبلی او، «مرز سبز»، به بحران تقریباً کافکایی در مرز لهستان و بلاروس می‌پردازد. در این منطقه، هیچ‌یک از طرفین مسئولیت پناهجویانی که از آنجا عبور می‌کنند را بر عهده نمی‌گیرند.

وظیفه فیلمساز در روایت داستان‌ها

«من به عنوان یک فیلمساز وظیفه خود را نه تنها در روایت داستان‌های بی‌زمان می‌بینم، بلکه در واکنش به واقعیتی که در لحظه برایم مهم است، وقتی فکر می‌کنم شاید هنوز امکان تغییر جزئی این واقعیت وجود دارد.» هالند که مسئله مهاجرت را «چالشی بزرگ برای دنیای ثروتمند و برای کل سیاره، به نوعی» توصیف می‌کند، از آنچه در کشورش اتفاق می‌افتاد نگران بود.

نگرانی‌های هالند درباره مهاجرت

«شما همین روند را در کشورهای دیگر اروپا و ایالات متحده نیز مشاهده می‌کنید. چقدر آسان است که یک قربانی جدید را اختراع یا نامگذاری کنید تا نفرت گسترده‌ای را آغاز کنید که به خشونت قانونی منجر خواهد شد.» بنابراین هالند به «مرز سبز» اولویت داد.

«این یک کار فوری بود که نمی‌توانست به تعویق بیفتد زیرا زمان در حال گذر بود. بنابراین ما ‘کافکا’ را برای یک سال کنار گذاشتیم»، او می‌گوید. «اکنون فکر می‌کنم که خیلی دیر شده است. من البته هیچ چیزی را متوقف نکردم. فقط به برخی افراد دلیلی برای فکر کردن و احساس کردن دادم.»

نقش سینما در بیان حقیقت

برای هالند، که به شدت توسط مقامات عالی لهستان مورد انتقاد قرار گرفت، سینما یک رسانه برای بیان حقیقت و تأمل است. وزیر دادگستری او را با گوبلز و استالین مقایسه کرد.

هشدار از تاریخ

«من آن فیلم‌ها را درباره هولوکاست ساختم، نه تنها برای احترام به قربانیان یا یادآوری حقایق تاریخی، بلکه برای ارسال نوعی هشدار از آنچه که انسانیت قادر به انجام آن است»، او می‌گوید. «از زمان فیلم من ‘اروپا، اروپا’، فکر می‌کنم که واکسیناسیون هولوکاست به آرامی اما به طور قطع در حال تبخیر است. چیزی که باعث شد مردم بگویند ‘هرگز دوباره’. ما اکنون مستعد پذیرش همان چیزهایی هستیم که آلمانی‌ها در اواسط دهه ۳۰ به عنوان راه‌حل نهایی انجام دادند.»

کافکا در جوانی درگذشت. هرچند بسیاری از بستگان یهودی او قربانی هولوکاست شدند. هالند می‌گوید: «من مطمئن بودم که او هرگز نمی‌توانست از آن جان سالم به در ببرد. او یک بازمانده نبود و یک مبارز هم نبود.» او در ادامه می‌افزاید: «کافکا در پیگیری حرفه نویسندگی‌اش بسیار قوی بود، اما در عین حال، در بسیاری از سطوح بسیار شکننده بود.»

تجربه هالند در لس‌آنجلس و بالتیمور

هالند نزدیک به یک دهه در لس‌آنجلس زندگی کرد. اما وظیفه کارگردانی قسمت‌هایی از «The Wire» و «Treme» بود که چشمان او را به واقعیت بالتیمور و نیواورلئان باز کرد. او این فرصت را پس از دوستی با تهیه‌کننده نینا کوستروف نوبل در «Shot in the Heart» به دست آورد.

او به سرعت توضیح می‌دهد: “اما من سیاستمدار نیستم. فکر می‌کنم وظیفه من، یا شاید بهتر بگویم هدف من، این است که درباره موضوعاتی صحبت کنم که مردم تمایلی به شنیدن آن‌ها ندارند. شاید سیاستمداران این موضوعات را علیه صداهایی که از ارزش‌هایی دفاع می‌کنند که ۱۰ سال پیش به طور گسترده پذیرفته شده بودند و اکنون دیگر پذیرفته نیستند، خصمانه کرده‌اند.”

پست‌های مرتبط

بررسی کتاب «Springsteen: Deliver Me From Nowhere»: جرمی آلن وایت و بحران معنوی بروس اسپرینگستین

بررسی کتاب «Springsteen: Deliver Me From Nowhere»: جرمی آلن وایت و بحران معنوی بروس اسپرینگستین

فیلم “اسپرینگستین: مرا از هیچ‌جا نجات بده” به کارگردانی اسکات کوپر، بر تاریک‌ترین دوره حرفه‌ای بروس اسپرینگستین تمرکز دارد، زمانی که او آلبوم “نبراسکا” را نوشت. این فیلم به جای روایت کلیشه‌ای موفقیت…

توسطتوسطعلی محتشمشهریور ۸, ۱۴۰۴
نقد فیلم «Splitsville»: بازی داکوتا جانسون و آدریا آرجونا در یک کمدی رمانتیک پرهیجان و خسته‌کننده

نقد فیلم «Splitsville»: بازی داکوتا جانسون و آدریا آرجونا در یک کمدی رمانتیک پرهیجان و خسته‌کننده

فیلم «Splitsville» به کارگردانی مایکل آنجلو کووینو، کمدی رمانتیکی درباره طلاق است که با طنز و پیچیدگی‌های زناشویی دو زوج را به تصویر می‌کشد. این فیلم با حضور داکوتا جانسون و نمایش در…

توسطتوسطفرزاد مطهریشهریور ۸, ۱۴۰۴
تقدیر از تد دنسون و مری استینبرگن با جایزه بشردوستانه باب هوپ در مراسم امی

تقدیر از تد دنسون و مری استینبرگن با جایزه بشردوستانه باب هوپ در مراسم امی

تد دنسون و مری استینبرگن به دلیل فعالیت‌های خیریه و اجتماعی برجسته، به عنوان اولین زوج دریافت‌کننده جایزه بشردوستانه باب هوپ از آکادمی تلویزیون انتخاب شدند. این جایزه در هفتاد و هفتمین دوره…

توسطتوسطMichael Schneiderمرداد ۲۰, ۱۴۰۴
رهبری نسل Z نپال در اعتراضات گسترده علیه ممنوعیت شبکه‌های اجتماعی و فساد در کاتماندو

رهبری نسل Z نپال در اعتراضات گسترده علیه ممنوعیت شبکه‌های اجتماعی و فساد در کاتماندو

نسل زد نپال در کاتماندو علیه ممنوعیت شبکه‌های اجتماعی و فساد اعتراض می‌کند. این اعتراضات به بزرگترین قیام جوانان در سال‌های اخیر تبدیل شده و با نارضایتی از فساد و ناکارآمدی سیاسی تقویت…

توسطتوسطسارا رستگارشهریور ۱۷, ۱۴۰۴
نگاه منحصربه‌فرد آگنیشکا هالند به کافکا در «Franz» با تجربه‌ای از دیدگاه‌های متفاوت