Image

بررسی مستند «هرگز تمام نمی‌شود، جف باکلی»: صدای فرشته‌ای که در دل‌ها ماندگار شد

📋 خلاصه مقاله:

مستند «هرگز تمام نمی‌شود، جف باکلی» به کارگردانی امی برگ، به زندگی کوتاه و تراژیک جف باکلی، خواننده‌ای با صدای بی‌نظیر و دامنه چهار اکتاوی می‌پردازد که می‌توانست به ستاره‌ای بزرگ تبدیل شود. این فیلم با بررسی تأثیرات عمیق او از نینا سیمون و رابرت پلنت و همچنین رابطه پیچیده‌اش با پدرش، تیم باکلی، به تصویر می‌کشد که چگونه جف باکلی با صدای منحصر به فرد و شخصیت کاریزماتیکش، در مسیر تبدیل شدن به یک اسطوره موسیقی بود.

از فیلم برمی‌آید که باکلی، با صدایی شبیه به نینا سیمون و رابرت پلنت و روحی آسمانی، می‌توانست به ستاره‌ای بسیار بزرگ تبدیل شود.

صدای انسان، همان‌طور که می‌دانیم، به اندازه هر ساز دیگری یک ساز موسیقی است. اما جف باکلی صدایی داشت که به قدری نفس‌گیر و شگفت‌انگیز اوج می‌گرفت که گویی او سازی متفاوت از دیگران در پاپ و راک داشت. این به معنای آن نیست که او تحت تأثیر عمیق قرار نگرفته بود. او دارای دامنه‌ای چهار اکتاوی بود و وقتی به اوج‌های بالاتر می‌رسید، با نالهٔ ترمین و ویبراتوی فوق‌العاده سریعش، صدایش شبیه به بزرگ‌ترین بتش، نینا سیمون، در ترکیب با دیگر بتش، رابرت پلنت، و فرشته‌ای پرشور بود که خداوند تا به حال به کسی هدیه داده است.

در مستند شگفت‌انگیز «هرگز تمام نمی‌شود، جف باکلی» ساخته امی برگ که به صعود فوق‌العاده باکلی در دهه ۹۰ و زندگی کوتاه و تراژیک او می‌پردازد، صدای باکلی را در هر زمینه‌ای می‌شنویم: در کلوب‌ها، استادیوم‌ها، استودیوهای ضبط و حتی زمانی که فقط نشسته است. در حالی که از شکوه صدای او لذت می‌بریم، فیلم پارادوکسی درباره او را آشکار می‌کند که اگر تنها به «گریس» (۱۹۹۴)، تنها آلبومی که او منتشر کرد، گوش دهید، به این وضوح قابل مشاهده نیست.

وقتی به صدای خاص جف باکلی فکر می‌کنید، معمولاً یکی از آهنگ‌های آرام و تأمل‌برانگیز او به ذهن می‌آید — مانند نسخه کاور معروف او از “Hallelujah”، که به قدری جذاب و دقیق است که به نظر می‌رسد او هر کلمه را با دقت می‌سنجد و جلا می‌دهد. این همان باکلی است که برای اولین بار مخاطبان کوچک را در سین-ای، مکان کوچک و دنجی در ایست ویلیج (که ظرفیت ۳۰ تا ۴۰ نفر را داشت) شگفت‌زده کرد. کسی به یاد می‌آورد که وقتی او در سین-ای اجرا می‌کرد، صدای افتادن سوزن هم شنیده می‌شد.

اما باکلی به همان اندازه که یک خواننده راک‌اندرول بود، یک خواننده هیپستر نیز بود. در مستند، کلیپی وجود دارد که در آن کسی از او می‌پرسد تأثیراتش چیست و او می‌گوید: “عشق، خشم، افسردگی، شادی… و زپلین.”

او شوخی نمی‌کرد. رابرت پلنت به دلیل پیروی از سنت خوانندگان بلوز سیاه‌پوست که در محدوده صدای زنان می‌خواندند، در اوج می‌خواند تا همدلی و اغواگری را به نمایش بگذارد. البته، پلنت از آن نت‌های بلند نیز برای بیان تمایل به ویرانی استفاده می‌کرد. با باکلی، صدای او حتی لایه‌لایه‌تر بود. او می‌خواست صدایش شبیه به یک زن باشد — اما همچنین می‌خواست مانند خدای متال دهه ۷۰ بخواند که صدایش نمایانگر قدرت خالص مردانه بود. وقتی باکلی آرام می‌خواند، صدایش آرام‌بخش و هیپنوتیزم‌کننده بود، اما وقتی آن صدا را بر روی یک آهنگ راک اند رول با ریتم تند قرار می‌داد (مانند آهنگ عنوان «Grace»)، نتیجه به همان اندازه متعالی بود. او در دوران گرانج به شهرت رسید، اما چیزی بسیار متفاوت را بیان می‌کرد: یک رهایی که شاعرانه بود.

جف باکلی در زمان حیاتش به عنوان یک راکر فرقه‌ای و نوعی “موسیقی‌دان موسیقی‌دانان” شناخته می‌شد. اما آنچه فیلم به تصویر می‌کشد این است که باکلی در واقع در مسیر تبدیل شدن به یک ستاره بسیار بزرگ بود. در فیلم، نقل قولی از دیوید بویی وجود دارد که می‌گوید او فکر می‌کرد “Grace” بهترین آلبوم ساخته شده است. عکس‌هایی از زمانی که پل و لیندا مک‌کارتنی به دیدار او در پشت صحنه رفتند، نشان داده می‌شود. و من به شما چالش می‌کنم که “It’s Never Over, Jeff Buckley” را ببینید و عاشق صدای جف باکلی نشوید. تا زمانی که فیلم به پایان می‌رسد، می‌خواهید راهی پیدا کنید تا به گذشته برگردید و او را نجات دهید تا زندگی‌ای که باید داشته باشد را زندگی کند.

در ماه مه ۱۹۹۷، باکلی که به خانه‌ای کوچک در ممفیس نقل مکان کرده بود (او هنوز در حال بهبود از سه سال تور بود)، در رودخانه ولف غرق شد. همان‌طور که معمولاً در مورد مرگ ناگهانی یک ستاره راک در سن ۳۰ سالگی اتفاق می‌افتد، بسیاری به این نتیجه رسیدند که مواد مخدر درگیر بوده است. اما در واقع، همان‌طور که گزارش سم‌شناسی نشان داد، جف باکلی تنها یک آبجو در سیستم خود داشت و هیچ ماده مخدری نبود. مرگ او یک “قربانی مواد مخدر” نبود و به عنوان یک حادثه تراژیک شناخته شد. فیلم نیز به طور رسمی این دیدگاه را اتخاذ می‌کند. با این حال، اگر به دقت به داستانی که روایت می‌کند نگاه کنید، می‌بینید که مرگ جف باکلی دارای یک طرح عجیب و غریب و ترسناک بود.

آنچه امی برگ، مستندساز برجسته که فیلم‌های «ما را از شر نجات بده» (۲۰۰۶) و مستند تحسین‌شده «جنیس: دختر کوچک آبی» (۲۰۱۵) را ساخته است، در «هرگز تمام نمی‌شود، جف باکلی» به تصویر می‌کشد، این است که جف باکلی را به عنوان ستاره راک جوان و فوق‌العاده کاریزماتیک زنده می‌کند و به زندگی او رنگ و بویی اسطوره‌ای می‌بخشد. باکلی با چهره‌ای لاغر و استخوانی، چشمان تیره و لبخندی نافذ، واقعاً یک جیمز دین واقعی بود — از آن نوع ستاره‌های راک با شکوه و آشفته که دیگر ساخته نمی‌شوند و شاید او آخرین از این نوع باشد. این‌ها افرادی هستند که ما به عنوان خدایان به آن‌ها نگاه می‌کنیم و آن‌ها را به عنوان زیبا، دست‌نیافتنی و نمادین در زیبایی و شورش‌شان می‌بینیم.

اما باکلی با شیاطین درونی خود درگیر بود. پدرش، تیم باکلی، نوازنده‌ای با استعداد و متنوع در موسیقی فولک اواخر دهه ۶۰ بود که جف را پیش از تولدش ترک کرد. جف توسط مادرش، مری گیبرت (که یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی فیلم نیز هست) بزرگ شد. شاید این وضعیت چندان غیرعادی به نظر نرسد، مگر به خاطر اینکه تیم باکلی همزمان هم حضور داشت و هم نداشت. او موسیقیدانی شناخته‌شده بود که استعدادش را به جف به ارث گذاشته بود، هرچند نه عشقش را. او در پس‌زمینه و در هوا حضور داشت و باعث می‌شد جف احساس کند که پدرش مانند یک روح او را تسخیر کرده است.

در فیلم، مری به یاد می‌آورد که اولین باری که جف را در حال خواندن شنید، زمانی بود که او هنوز در گهواره بود. جف می‌گوید که وقتی بچه بود، نسخه دایانا راس از آهنگ «Ain’t No Mountain High Enough» را شنید و همان لحظه بود که موسیقی او را مجذوب خود کرد. ما می‌شنویم که چگونه مری جف جوان را برای دیدن اجرای تیم برد و او یک هفته را با پدرش گذراند. اما سپس به تنهایی با اتوبوس به خانه بازگشت. تیم، با شیاطین درونی خود، در سال ۱۹۷۵ بر اثر مصرف بیش از حد هروئین درگذشت.

در سال ۱۹۹۱، زمانی که جف ۲۴ ساله بود، پذیرفت که به همراه گروهی از هنرمندان دیگر در مراسم بزرگداشت موسیقیایی برای پدرش که در کلیسای سنت آن در بروکلین برگزار می‌شد، اجرا کند. او این کار را با اکراه انجام داد و نمی‌خواست برجسته شود. اما صدای او در آن کلیسا طنین‌انداز شد به حدی که توجه همه را به خود جلب کرد. بسیاری از بزرگان موسیقی حضور داشتند و او با ۶۰ کارت ویزیت از آنجا خارج شد. دنیای موسیقی او را می‌خواست و چرا که نه؟ او در حال تبدیل شدن به هنرمندی بزرگ‌تر از پدرش بود.

او قصد نداشت مشهور شود (اگرچه نمی‌توان هنرمند مشهوری بود بدون اینکه بخواهید). همان‌طور که فیلم به ما نشان می‌دهد، اجراهای او در سین-ا ساده و بی‌تکلف بودند، با صدای دستگاه اسپرسو در پس‌زمینه. با این حال، او به یک پدیده تبدیل شد. شرکت‌های ضبط به دنبال او بودند و او با کلمبیا، خانه افسانه‌ای دیلن و اسپرینگستین، قرارداد بست و “Grace” را ساخت، آلبومی که شامل آثار اصلی و برخی از نسخه‌های کاور بود که به امضای او تبدیل شده بود.

زمانی که «Grace» در آگوست ۱۹۹۴ منتشر شد، نه تنها حرفه باکلی بلکه به نوعی هویت او را آغاز کرد. او تصمیم گرفته بود که از سایه پدرش بیرون بیاید. وقتی از او می‌پرسیدند که آیا میراث تیم را ادامه می‌دهد، این مقایسه را رد می‌کرد؛ او موسیقیدان خودش بود. اما وقتی از طریق مواد آرشیوی — عکس‌ها و به‌ویژه فیلم‌های ویدئویی دهه ۹۰ — که برگ با مهارت همیشگی خود جمع‌آوری کرده است، و از طریق مصاحبه‌های صریح و بی‌پرده‌ای که با دو تن از برجسته‌ترین شرکای عاشقانه و الهام‌بخش او، ربکا مور و جوآن واسر (هر دو موسیقیدان) ارائه می‌دهد، به داستانی غرق می‌شویم که با هیچ داستان دیگری در راک قابل مقایسه نیست. باکلی به نظر می‌رسید و در بسیاری از جهات مانند یک ستاره راک اصیل عمل می‌کرد، و وقتی به تور «Grace» رفت، مخاطبان در سراسر جهان به او دل بستند. اما صدای او صرفاً یک ابزار باشکوه نبود — به معنای واقعی کلمه، داستانی از اینکه جف باکلی که بود را برای ما روایت می‌کند.

وابستگی عمیق باکلی به خوانندگانی همچون نینا سیمون و ادیت پیاف و توانایی بی‌نظیر او در برانگیختن هنر این هنرمندان، نه تنها به موسیقی‌ای که دوست داشت، بلکه به جنبه‌ای روان‌شناختی نیز مربوط می‌شد. او به برتری زنان شیفته بود و هر نت اوج‌گیر او ادای احترامی به عظمت آنها بود. در سطحی، این جنبه از شخصیت او تحت تأثیر پدری بود که او را ترک کرده بود. او به زنان عشق می‌ورزید و به مردان اعتماد نداشت.

اما انرژی مردانه خودش چگونه بود؟ او نماد زیبای ستاره‌بودن در دنیای راک بود، اما نسبت به روحیه مردانه خود احساس دوگانگی عمیقی داشت. او از این انرژی لذت می‌برد، اما در عین حال، هرچند یک راکر گرانج نبود، بخشی از نسل کرت کوبین به شمار می‌رفت. کوبین که گاهی اوقات روی صحنه لباس زنانه می‌پوشید، رابطه‌ای با مردانگی خود داشت که به قدری خودانتقادی بود که می‌توان گفت به مرز مازوخیسم نزدیک می‌شد.

یکی از عمیق‌ترین جنبه‌های مرگ جف باکلی، که در کتاب درخشان دیوید براون با عنوان «برادر رویا: زندگی و موسیقی جف و تیم باکلی» به تصویر کشیده شده، این است که این واقعیت، یعنی مرگ در سنین جوانی، به شکلی کارمایی با مرگ پدرش هم‌خوانی داشت. من باور ندارم که مرگ جف خودکشی بوده باشد، اما نتیجه رفتار بی‌پروا و بی‌ملاحظه او بود (هیچ‌کس در رودخانه ولف شنا نمی‌کرد). بنابراین شاید، در سطحی، جف با نگرش بی‌تفاوت خود نسبت به روحیه مردانه‌اش عمل می‌کرد.

اما او کار دیگری هم انجام می‌داد. جف، ستاره راک جیمز دین که به رابرت پلنت ارادت داشت، می‌خواست انرژی مردانه خود را تحسین کند. او نمی‌خواست به آن بی‌اعتماد باشد. این به این معنا بود که او می‌خواست پدری را که او را ترک کرده بود، دوست داشته باشد. بنابراین در نهایت، کاری که انجام داد این بود که ترک کردن تیم را بازتاب دهد — ترک کردن دنیا و ترک کردن جف. جف باکلی هنرمندی بی‌نظیر بود و مرگ او یک تراژدی بود، هم در سطح انسانی و هم برای فرهنگ راک. اما بخشی از این تراژدی این است که چقدر سخت است از این احساس فرار کرد که جف باکلی مرد تا پدرش بتواند او را دوست داشته باشد.

پست‌های مرتبط

«The Roses» با بازی بندیکت کامبربچ و اولیویا کلمن در صدر باکس آفیس بریتانیا و ایرلند؛ «Jaws» در جایگاه دوم

«The Roses» با بازی بندیکت کامبربچ و اولیویا کلمن در صدر باکس آفیس بریتانیا و ایرلند؛ «Jaws» در جایگاه دوم

فیلم «The Roses» از دیزنی با فروش ۲.۱ میلیون پوند در باکس آفیس بریتانیا و ایرلند صدرنشین شد. اکران مجدد «Jaws» در جایگاه دوم و «Weapons» در رتبه سوم قرار گرفتند. فیلم‌های جدید…

توسطتوسطپیمان نیکخواهشهریور ۱۱, ۱۴۰۴
عنوان: «راز مار کوهستان» در ونیز: آغاز فروش بین‌المللی توسط The Open Reel

عنوان: «راز مار کوهستان» در ونیز: آغاز فروش بین‌المللی توسط The Open Reel

فیلم «راز مار کوهستان» به کارگردانی نیدی ساکسنا و تهیه‌کنندگی ویموکتی جایاسوندارا، پیش از نمایش جهانی در جشنواره فیلم ونیز، توسط The Open Reel برای فروش بین‌المللی انتخاب شده است. این فیلم با…

توسطتوسطفرزاد مطهریمرداد ۳۰, ۱۴۰۴
دوچی از سه فستیوال، از جمله All Points East، کناره‌گیری کرد

دوچی از سه فستیوال، از جمله All Points East، کناره‌گیری کرد

دوچی، رپر معروف، به طور غیرمنتظره‌ای از سه اجرای جشنواره‌ای در اروپا کناره‌گیری کرده است و هنوز دلیل این تصمیم مشخص نیست. او با انتشار میکس‌تیپ موفق “Alligator Bites Never Heal” و تک‌آهنگ…

توسطتوسطفرزاد مطهریمرداد ۲۹, ۱۴۰۴
انتخاب فیلم برنده جایزه کن ‘روح مفید’ به عنوان نماینده تایلند در اسکار

انتخاب فیلم برنده جایزه کن ‘روح مفید’ به عنوان نماینده تایلند در اسکار

تایلند فیلم «یک روح مفید» را به عنوان نماینده خود برای بخش فیلم بلند بین‌المللی اسکار انتخاب کرده است؛ این فیلم که به کارگردانی راچاپوم بونبونچاکوک ساخته شده، داستانی کمدی رمانتیک درباره رابطه…

توسطتوسطسارا رستگارمرداد ۲۹, ۱۴۰۴
بررسی مستند «هرگز تمام نمی‌شود، جف باکلی»: صدای فرشته‌ای که در دل‌ها ماندگار شد - سرگرما