Image

بررسی فیلم «The Sun Rises On Us All»: عاشقان قدیمی در ملودرام جذاب چینی با مشکلات جدید روبرو می‌شوند

📋 خلاصه مقاله:

فیلم «خورشید بر همه ما طلوع می‌کند» به کارگردانی کای شانگجون، داستانی از عشق از دست رفته و پشیمانی را با بازی شین ژیلِی و ژانگ سونگ‌ون روایت می‌کند. این درام طولانی و جذاب، چالش‌های شخصی و اجتماعی را در پس‌زمینه‌ای از چین مدرن بررسی می‌کند.

بازیگر زن، شین ژیلِی، در درام طولانی اما جذاب کارگردان چینی، کای شانگجون، به شکلی آرام و گیرا ظاهر می‌شود. این فیلم به تراژدی دو سویه‌ی عشق از دست رفته می‌پردازد.

ما به افرادی که دوستشان داریم چه بدهکاریم؟ حتی شریک‌های وفادار نیز می‌توانند پاسخ‌های متفاوتی به این سوال به ظاهر ساده داشته باشند. این تراژدی به طور مفصل در فیلم «خورشید بر همه ما طلوع می‌کند» اثر کای شانگجون بررسی می‌شود.

پایان‌بندی جذاب و تاثیرگذار

این فیلم با نوتی طولانی اما جذاب از پشیمانی هشداردهنده برای آسیبی که وفاداری می‌تواند به بار آورد، بخش مسابقه ونیز را به پایان می‌رساند. اگرچه این فیلم یک ملودرام اخلاقی است، اما از موعظه‌گری نجات می‌یابد. این امر به لطف بازیگران شین ژی‌لی و ژانگ سونگ‌ون است که در به تصویر کشیدن شیمی قانع‌کننده‌ای از شرکای سابق که شور و شوقشان مدت‌هاست که تلخ شده اما سرنوشتشان همچنان به هم گره خورده است، برجسته هستند. همان‌طور که ممکن است اتفاق بیفتد، وقتی عشق دو نفر را محکم به هم پیوند می‌دهد و سپس رها می‌کند.

در حالی که موتیف پیانوی گوو سیدا، آهنگساز، با نواختن ملایم و صعودی و نت‌های خوش‌بینانه که در کلید مینور حل می‌شوند، به گوش می‌رسد، می‌یون ۳۵ ساله (با بازی شین ژیلِی) در یک بیمارستان شلوغ در حال انجام سونوگرافی است.

مواجهه با چالش‌های بارداری

او باردار است، هرچند که هنوز در مراحل اولیه است. جنین کوچک است و تکنسین از توضیح بیشتر درباره‌ی نظرش مبنی بر “نبود ضربان قلب” خودداری می‌کند و می‌یون را به انتظار برای پزشک هدایت می‌کند.

نقد اجتماعی و چالش‌های شخصی

بیشتر، نقد اجتماعی در پس‌زمینه باقی می‌ماند و مشکلاتی که شخصیت‌ها با آن مواجه می‌شوند به وضوح ساخته‌ی خودشان است. اما ما تقریباً به طور ناخودآگاه حس می‌کنیم که طبیعت غیرشخصی چین شهری مدرن، جایی که با انبوهی از غریبه‌ها پر شده است، به راحتی می‌تواند باعث شود کسی را در این شلوغی گم کنیم و هرگز دوباره او را نبینیم.

دیدار دوباره در شلوغی

مگر اینکه واقعاً نخواهید: در اتاق انتظار شلوغ، می‌یون برای اولین بار از زمان آزادی بائوشو (با بازی ژانگ سونگ‌ون) از زندان، او را می‌بیند. بائوشو که برای درمان سرطان در بیمارستان است، او را نیز می‌بیند اما به آن اعتراف نمی‌کند.

می‌یون با مشکلاتی روبرو است. او منتظر بازپرداخت برای محموله‌ای از لباس‌های معیوب است که به فروشگاه آنلاین لباس خود بازگردانده است. این فروشگاه از یک بوتیک کوچک در مرکز خرید اداره می‌شود. همچنین، دوست‌پسر متاهلش، چی‌فنگ (فنگ شائوفنگ)، که هنوز به او درباره بارداری‌اش نگفته، از طریق پیامک‌های ناشناس مورد آزار قرار می‌گیرد. با این حال، او مجبور است بعداً به بیمارستان برگردد تا با بائوشو ملاقات کند.

هفت سال پیش، ما متوجه شدیم که آن‌ها عاشق یکدیگر بودند. این عشق به حدی بود که وقتی تصادف مرگباری رخ داد و به عنوان تصادف و فرار طبقه‌بندی شد، بائوشو مسئولیت را به عهده گرفت. در این حادثه، می‌یون پشت فرمان بود. بائوشو برای یک سال از محکومیت پنج‌ساله‌اش، به قولش وفادار ماند و می‌یون نیز به او وفادار بود و خانه را برای او گرم نگه داشت.

تغییرات ناگهانی در رابطه

اما به دلایلی که شاید حتی خودش هم نمی‌دانست، و شاید فقط تقصیر عشق کم‌رنگ شده بود، می‌یون ناگهان از دیدارهایش دست کشید. او عملاً بائوشو را رها کرد. حالا او امیدوار است که جبران کند، اما بائوشو به‌طور خشن او را رد می‌کند.

اما می‌یون مصمم است و به طور ناگهانی بائوشو اوضاع را تغییر می‌دهد. او را به حرفش می‌گیرد و درخواست پول و مکانی برای اقامت می‌کند. او به آپارتمان کثیف او نقل مکان می‌کند و اتاق خواب را می‌گیرد. می‌یون روی کاناپه می‌خوابد. با این حال، حضور بائوشو برای رابطه او با چیفنگ مشکل‌ساز خواهد بود.

تعاملات شگفت‌انگیز در مثلث عشقی

فیلمنامه‌ای که به طور مشترک توسط کای و هان نیانجین نوشته شده، به نظر می‌رسد که یک معضل ساده مثلث عشقی را ایجاد کرده است. اما نحوه تعامل آن‌ها شگفت‌انگیز است. کای اغلب به فیلمبردار کیم هیون‌سوک (“پسرم، خداحافظ”) دستور می‌دهد که دوربین متحرک و دقیق خود را از لحظات اوج درام دور کند. آتش‌سوزی رخ می‌دهد، شخصیتی مچ دست خود را می‌برد، رابطه‌ای به پایان می‌رسد و به سمت لحظات پس از آن هدایت می‌کند. زمانی که اثرات آن‌ها بر زوج مرکزی آشکار می‌شود.

تصویری غنی از ارتباطات

این یک قمار پرخطر است. اما با بازیگران بسیار متقاعدکننده در نقش‌های خود و با توانایی ویژه شین در تسلط بر صحنه، فیلم به تصویری غنی از ارتباطی تبدیل می‌شود. ارتباطی که زمانی بسیار لطیف بود و اکنون فقط در مداری به آرامی در حال زوال حول محور شکسته‌ی کینه او و احساس گناه او می‌چرخد.

گاهی اوقات این محدودیت شکست می‌خورد. به عنوان مثال، صحنه‌ای از تلاش برای تجاوز به‌طور نادرست و بی‌هدف اجرا شده است. این صحنه با رابطه در آن لحظه کاملاً همخوانی ندارد و به دلیل عدم تأثیرگذاری بر داستان، حواس‌پرتی ایجاد می‌کند. اما بیشتر اوقات، کای بدون استفاده از تاکتیک‌های شوک‌آور، حرکت احساسی را حفظ می‌کند. به این ترتیب اعتبار خود را برای تحولاتی که ممکن است کمی واضح به نظر برسند، به دست می‌آورد.

صحنه‌ای در آسانسور گیر کرده، به‌صورت کوچک‌تری کل قوس قهرمانانه و فداکارانه بائوشو را هفت سال قبل بازپخش می‌کند. این صحنه نقص کشنده او را آشکار می‌سازد: اینکه فقط در مواقع بحران به موقعیت‌ها پاسخ دهد.

در اینجا یک عنصر اجتناب‌ناپذیر از سریال‌های تلویزیونی وجود دارد. حتی عنوان آن به خوبی با برخی از کلاسیک‌ها ترکیب می‌شود: همان‌طور که جهان می‌چرخد، خورشید بر همه ما طلوع می‌کند یا خورشید بر همه روزهای زندگی ما طلوع می‌کند. اما برای یک بار هم که شده، این نقد چندان تحقیرآمیز نیست.

محبوبیت درام‌های اپیزودیک

ممکن است به عنوان هنر سطح پایین تلقی شوند، اما محبوبیت درام‌های اپیزودیک نشان‌دهنده یک تمایل انسانی اساسی است. این تمایل برای غرق شدن در درام‌هایی است که کمی بزرگ‌تر از زندگی به نظر می‌رسند، اما همچنان شبیه زندگی هستند.

فیلم جذاب و طولانی کای

فیلم جذاب و البته طولانی کای ما را به طور کامل در مشکلات می‌یون و بائوشو غرق می‌کند. این مشکلات گاهی قابل درک و به طرز عجیبی آموزنده هستند و گاهی، خوشبختانه، نه.

این داستان در نهایت، داستانی از ویرانی و پشیمانی است. چیزهایی که طبق برنامه پیش نمی‌روند. «من به خاطر تو به زندان رفتم»، بائوشو در لحظه‌ای تأملی می‌گوید. «این که چیز خوبی است، مطمئناً. چگونه همه چیز این‌قدر اشتباه پیش رفت؟»

تجربه‌ای از خوشبختی و همراهی

این زوج لحظه‌ای از خوشبختی بالقوه را تجربه می‌کنند. یا بهتر بگوییم، همراهی رضایت‌بخش و مفید متقابل را. اما این نیز به زودی با پایانی ناگهانی و اپرایی از دست می‌رود. پایانی که همچنان به نوعی مبهم است. آن‌ها را در آغوشی قفل می‌کند که بیشتر درد است تا محبت. گویی که آن‌ها بی‌پایان در حال زندگی کردن حقیقت‌های متضادی هستند. خورشید بر همه ما طلوع می‌کند، اما باید غروب هم کند.

پست‌های مرتبط

خروج دوون واکر از SNL پس از سه فصل: «گاهی فوق‌العاده بود، گاهی به شدت سمی»

خروج دوون واکر از SNL پس از سه فصل: «گاهی فوق‌العاده بود، گاهی به شدت سمی»

دِوون واکر پس از سه فصل از “SNL” خارج شد و در بیانیه‌ای احساسات متناقض خود را درباره این تجربه بیان کرد. او گفت که این برنامه گاهی عالی و گاهی سمی بود،…

توسطتوسطپیمان نیکخواهشهریور ۵, ۱۴۰۴
فیلم «A Dance in Vain» لی هونگ‌چی توسط Minerva Pictures برای ایتالیا خریداری شد

فیلم «A Dance in Vain» لی هونگ‌چی توسط Minerva Pictures برای ایتالیا خریداری شد

کمپانی Minerva Pictures حق پخش فیلم «A Dance in Vain» لی هونگ-چی را برای ایتالیا به دست آورده است. این فیلم در جشنواره ونیز انتخاب شده و داستان زندگی روزمره مانکی در شهری…

توسطتوسطفرزاد مطهریشهریور ۱۴, ۱۴۰۴
دوچی از سه فستیوال، از جمله All Points East، کناره‌گیری کرد

دوچی از سه فستیوال، از جمله All Points East، کناره‌گیری کرد

دوچی، رپر معروف، به طور غیرمنتظره‌ای از سه اجرای جشنواره‌ای در اروپا کناره‌گیری کرده است و هنوز دلیل این تصمیم مشخص نیست. او با انتشار میکس‌تیپ موفق “Alligator Bites Never Heal” و تک‌آهنگ…

توسطتوسطفرزاد مطهریمرداد ۲۹, ۱۴۰۴
معرفی ۱۴ پروژه منتخب در جشنواره فیلم اسب طلایی، شامل اقتباس «سفرنامه تایوان»

معرفی ۱۴ پروژه منتخب در جشنواره فیلم اسب طلایی، شامل اقتباس «سفرنامه تایوان»

فناوری با سرعت در حال پیشرفت است و زندگی ما را از طریق ارتباطات سریع‌تر و دسترسی آسان‌تر به اطلاعات بهبود می‌بخشد، اما چالش‌هایی مانند حفظ حریم خصوصی نیز به همراه دارد که…

توسطتوسطزیبا برهانیمرداد ۲۰, ۱۴۰۴
بررسی فیلم «The Sun Rises On Us All»: عاشقان قدیمی در ملودرام جذاب چینی با مشکلات جدید روبرو می‌شوند