📋 خلاصه مقاله:
پونسیولی در فیلم “Motor City” با ترکیب اکشن، موسیقی و فیلمنامهای تقریباً بدون دیالوگ، داستانی عاشقانه و انتقامجویانه را در دیترویت دهه ۱۹۷۰ روایت میکند. او با انتخاب موسیقیهای خاص و بازیگران کاریزماتیک، چالشهای کارگردانی فیلم صامت را بهخوبی مدیریت کرده است.
چگونه کارگردان «Motor City» پونسیولی توانست اکشن، موسیقی و فیلمنامهای تقریباً بدون دیالوگ را ترکیب کند؟ او میگوید: «فکر میکنم مخاطب باهوشتر از آن چیزی است که مردم به آنها اعتبار میدهند.»
کارگردان فیلم، پوتسی پونسیرولی (“اولد هنری”) با فیلم “Motor City” به ونیز بازگشته است. این فیلم با حدود سه خط دیالوگ شنیدنی، با موسیقیهای انتخابی، یک موسیقی متن فوقالعاده و بازیگران کاریزماتیک آلن ریچسون، شایلین وودلی و بن فاستر در یک داستان عاشقانه و انتقامجویانه در دیترویت دهه ۱۹۷۰ روایت میشود.
آغاز اکشن و موسیقی متن
فیلم با اکشن شدید آغاز میشود. زمانی که ریچسون در خیابانی خشن به سمت دشمنان شلیک میکند، آهنگ “Cat People (Putting Out Fire)” از دیوید بویی که در سال ۱۹۸۲ منتشر شده، از موسیقی متن پخش میشود. کوئنتین تارانتینو این آهنگ را بهخوبی در فیلم “Inglourious Basterds” استفاده کرده بود. پونسیرولی میگوید که لیست پخش فاستر در صحنه، الهامبخش استفاده از این آهنگ بوده است.
«بنابراین، [ویرایشگر] جو گالدو فیلم را ویرایش کرد. برای افتتاحیه، ما ۱۰۰ آهنگ مختلف و موسیقی متن را امتحان کردیم،» او میگوید. اما آهنگ «Cat People» از لیست پخش فاستر در ذهنش ماند. تصاویر انتقام خشونتآمیز بهطور کامل با شعر «خاموش کردن آتش با بنزین» هماهنگ است. «این واقعاً حال و هوای فیلم بود،» پونچیولی میگوید.
«سپس تلاش برای گرفتن مجوز آن آهنگ، واقعاً ترسناک بود.»
«Motor City» داستان جان میلر (ریچسون) است. او یک تکاور سابق ارتش است که در کارخانهای در دیترویت کار میکند. جان عاشق سوفیا (وودلی) میشود. سوفیا از رئیس در حال رشد مواد مخدر، رینولدز (فاستر)، جدا میشود. اما رینولدز که پلیسهای فاسدی در اختیار دارد، از جمله کارآگاه قدرتمند ساویک (پابلو شرایبر)، جان را به دام میاندازد. در نتیجه، جان به زندان میافتد. رینولدز به سوفیا درباره جان دروغ میگوید و با او ازدواج میکند. این ماجرا یک داستان انتقام حماسی را به وجود میآورد. داستان شامل دوستان قدیمی ارتش جان و بسیاری از صحنههای اکشن فوقالعاده است.
اما بدون هیچ گفتگوی شنیداری، تا دو خط در انتها. با وجود چالشهای پشت یک فیلم که به عنوان یک فیلم صامت نوشته شده است، پونسیولی مدتها به دنبال کارگردانی این فیلم بود. اما تا چند سال اخیر فرصتی برای پیوستن به آن نداشت. چاد سنت جان فیلمنامه را نوشت.
چالشهای کارگردانی فیلم صامت
چاد سنت جان کار فوقالعادهای در تنظیم صحنه و نقاشی این تصویر انجام داد. اما آیا این ترجمه خواهد شد؟ کارگردان نگران است. فکر میکنم کمی سادهلوحانه فکر کردم که، بله، البته که ترجمه خواهد شد.
پنهان کردن گفتگوها در فیلم
پونسیولی نمیخواست این فیلم به نظر بیاید که به طور مصنوعی یا آشکارا در حال پنهان کردن گفتگوها است. وقتی که مردم در حال صحبت هستند، به عنوان مثال، صحنهای وجود دارد که در آن کارآگاه کنت (بن مککنزی) و سوفیا در یک رستوران صحبت میکنند. دوربین از رستوران عقب میکشد و پشت یک پیانوی بزرگ قرار میگیرد. در حالی که ما آنها را در حال تبادل نظر داغ میبینیم و یک موسیقیدان (یکی از تهیهکنندگان اجرایی فیلم، جک وایت) در حال نواختن است.
«بازی با صحنهها و تلاش برای یافتن تعادل مناسب، چالشی واقعی بود. باید طوری آن را پنهان میکردیم که احساس پنهان بودن ندهد. در نتیجه، فقط دو نقطه در فیلمنامه وجود داشت که نیاز به نوآوری داشت. اما فیلمنامه از ابتدا به خوبی نوشته شده بود.»
انتخاب بازیگران و نقشها
ریچسون، ستاره «ریچر»، تنها بازیگری بود که وقتی پونسیرولی به پروژه پیوست، به فیلم متصل بود. او وودلی را برای نقش اصلی زن میخواست. یک صبح شنبه، حدود ساعت ۸ صبح به وقت او، با وودلی تماس گرفتم و گفتم: “هی، من فیلمنامه را دارم. هیچ دیالوگی ندارد. داستان در دیترویت دهه ۷۰ اتفاق میافتد و یک درام عاشقانه انتقامی و اکشن است.” او گفت: “این فوقالعاده به نظر میرسد. لطفاً بگذارید آن را بخوانم.” بنابراین من فیلمنامه را برای او فرستادم. او ۵۵ دقیقه بعد با من تماس گرفت و گفت: “لطفاً بگذارید این فیلم را بازی کنم، لطفاً، لطفاً، لطفاً!”
سپس نوبت به فاستر رسید.
آشنایی با بن فاستر
دشمنی که میتواند شایلین را هم بگیرد کیست؟ من طرفدار بزرگ بن فاستر هستم. او به طرز عجیبی در نشویل زندگی میکند و من هم در نشویل زندگی میکنم. بنابراین برای من یک جلسه با او ترتیب دادند. او فیلمنامه را خواند. من رفتم و با او ناهار خوردم. حدود دو ساعت او واقعاً در رستوران کنار میز من ایستاده بود و این لحظات را بازی میکرد،” پونسیرولی میگوید.
او همچنین از انتخاب لیونل بویس (“خرس”) و آمار چادا-پاتل به عنوان دوستان سابق رنجرز و شرایبر به عنوان کارآگاه فاسد که در آسانسور با ریچسون به شدت درگیر میشود، ابراز خوشحالی میکند.
نقش پابلو در فیلم
پابلو واقعاً فوقالعاده است. بن فاستر از نظر فیزیکی با آلن مطابقت ندارد، او بیشتر از نظر ذهنی با او همخوانی دارد. اینجاست که پابلو وارد میشود. زیرا پابلو بسیار بزرگ است. او حدود ۶ فوت و ۵ اینچ است در حالی که ریچسون ۶ فوت و ۳ اینچ عضلانی است. بنابراین آن مبارزه در آسانسور، به نظرم مثل این بود که بالاخره این دو غول با هم برخورد میکنند. بنابراین فکر میکنم ما توانستیم نبرد فرد باهوشتر و سپس نبرد افراد فیزیکی را ببینیم که جالب بود.