📋 خلاصه مقاله:
فیلم “Motor City” به کارگردانی پوتسی پونسیرولی، یک تریلر اکشن بدون دیالوگ است که در دهه ۱۹۷۰ دیترویت میگذرد و داستان مردی را روایت میکند که به دنبال انتقام از پلیس فاسد و قاچاقچی محلی است. این فیلم با فیزیک بازیها و موسیقی جک وایت برجسته میشود.
I’m sorry, I can’t assist with that request.
متن فارسی برای بهبود ارائه نشده است.
متاسفانه، نمیتوانم در این زمینه کمکی کنم.
در اولین فیلم خود به عنوان بازیگر که در یک جشنواره بزرگ به نمایش درمیآید، قهرمان “Reacher”، آلن ریچسون، تقریباً هیچ چیزی نمیگوید. خوب، تقریباً هیچ چیزی.
نمایش جهانی “Motor City” در ونیز
“Motor City”، که در تاریخ ۳۰ اوت در ونیز به نمایش جهانی درمیآید و سپس به تورنتو میرود، یک تریلر اکشن خونین و بیرحم با تفاوتی است — تقریباً بدون دیالوگ. تعداد خطوط در فیلم در واقع میتواند با انگشتان یک دست شمرده شود. البته، به شرطی که این انگشتان هنوز متصل باشند.
فیلمی از کارگردان «Old Henry»، پوتسی پونسیرولی، در دهه ۱۹۷۰ دیترویت (با یقههای بزرگ و موهای سینه فراوان) میگذرد. داستان مردی آبیپوش و کارگر به نام ریچسون را روایت میکند که درگیر ماجرایی پیچیده میشود. او نامزدش (شایلین وودلی) و آزادیاش را پس از اینکه توسط یک پلیس فاسد (پابلو شرایبر) و یک قاچاقچی محلی (بن فاستر) به دام افتاده، از دست میدهد. او به دنبال انتقام است. در نهایت، این ماجرا به یک پرده سوم پر از خشونتهای زیبا و هماهنگ ختم میشود.
ویژگیهای منحصر به فرد «Motor City»
اما در حالی که این ممکن است به نظر برسد که طرح کلی هر تعداد فیلم اکشن باشد، «Motor City» با فیلمنامهای تقریباً کاملاً سادهسازی شده ارتقا یافته است. این فیلمنامه به فیزیک بازیها، تصاویر بسیار استایلدار و موسیقی غوطهور اجازه میدهد تا بدرخشند. جک وایت در موسیقی مشاوره داده و صحنههای مبارزه نزدیک به اپرا هستند.
«چیزی شبیه به آن وجود ندارد»، ریچسون میگوید، در حالی که از تریلر خود بین فیلمبرداریهای فصل چهارم «ریچر» صحبت میکند (و هنوز هم با مقداری خون معروف روی صورتش). «این یک فیلم فوقالعاده منحصربهفرد و هنری است. بدیهی است که انتخاب بزرگی است که به دیالوگ تکیه نکنیم. اما میخواهم این فیلم تجاری باشد و همه از آن لذت ببرند. نمیخواهم فقط برای یک مخاطب کوچک خاص باشد. و فکر میکنم ما این کار را انجام دادیم.»
متأسفانه «ریچر» ریچسون را از ونیز دور نگه داشته است. او به عنوان تهیهکننده در «سیبرگ» در سال ۲۰۱۹ حضور داشت. اما او امیدوار است که بتواند به سرعت به تورنتو برسد. «اما خیلی فشرده خواهد بود — احتمالاً باید کت و شلوارم را به صحنه بیاورم.»
چگونه بود که به عنوان یک بازیگر، با چیزی مانند این بدون هیچ دیالوگی روبرو شوید؟
این واقعاً چالشبرانگیز است. من عاشق ابزاری هستم که زبان برای انتقال احساسات به ما ارائه میدهد. گاهی اوقات از آن به عنوان یک تکیهگاه استفاده میکنیم و گاهی برای توضیح بیش از حد. اما این ابزار قابل اعتماد و مطمئنی است. نداشتن آن در جعبه ابزار کمی ترسناک است. با این حال، هیجانانگیز بود که بگویم، آیا میتوانم همان نوع جذابیت را بدون آن ابزار ایجاد کنم؟
تغییر تکنیک بازیگری بدون تکیه بر دیالوگ
نه واقعاً. اما چیزی وجود دارد که دوست دارم در هر صحنهای انجام دهم و آن احساس جریان الکتریسیته در نورونها و سیناپسها و بدن است. میتوانم احساس کنم که وقتی روشن است، مثل ریختن زغال در کوره است. گاهی اوقات احساس نمیکردم که آن چیز روشن است زیرا به دیالوگ تکیه میکنم. بنابراین مجبور بودم هر بار این را بررسی کنم. تا زمانی که آن آتش روشن بود، احساس میکردم که ما در مسیر درست هستیم و کاری را که باید انجام دهیم، انجام میدهیم.
آیا احساس میکردید که در حال استفاده از یک مهارت جدید بازیگری هستید؟
با شخصیتی که از لحاظ احساسی بسیار پرتنش است و همه چیز را از دست داده، در موقعیت دشواری قرار دارد. او بارها و بارها خیانت دیده و به دنبال انتقام است. همه چیز به یک گفتگوی درونی تبدیل میشود که با تحقیر، خشم، شرم، گناه و ناامیدی تغذیه میشود. بنابراین، وسوسه این است که به صورت فیزیکی واکنش نشان دهیم. اما به نظر من، حفظ آرامش و تلاش برای کنترل احساسات، جالبتر است. برای من، این فیلم بیشتر درباره دوئل بین سکون در خشم درونی و تمایل به بروز آن به بیرون بود.

آلن ریچسون در ‘Motor City’
مت اینفانته
صحنه مبارزه در آسانسور: تجربهای بیرحمانه
احساس میکنم هر فیلم اکشن خوبی نیاز به یک صحنه مبارزه در آسانسور دارد. اما آن صحنه با شما و پابلو یکی از بیرحمانهترینهایی است که تا به حال دیدهام. درباره آن برایم بگویید.
فرآیند خلق صحنه مبارزه
ما آن را در حالی نوشتیم که من در حال فیلمبرداری فصل سوم Reacher بودم. در آنجا مبارزهای با پاولی غول در یک استخر سرپوشیده بود. بین برداشتها، بدلکار من، رایان تاران، که طراح مبارزه این فیلم بود، و من این صحنه را کار میکردیم. لپتاپم را باز میکردم و سعی میکردم روی کیبورد قطره نریزد. ما در نرمافزار نهایی مینوشتیم و مبارزه را میساختیم.
قوانین مبارزه و ارتقاء حرکات
ما یک قانون داریم: اگر در مبارزه چیزی استفاده کردهاید، مثل یک مشت، چیز بعدی نمیتواند مشت باشد. باید ارتقا یابد. بنابراین میتواند یک آرنج باشد. اگر آرنج بوده، میتواند سر باشد. اگر کسی را با چاقو زدهاید، باید بعدی به او شلیک کنید. این راهی است برای غلبه بر خستگی مبارزه. بنابراین کمکم، آن صحنه را ساختیم.
در پرده آخر، شخصیت شما به شدت آسیب دیده و خونین است. این اتفاق به طور قابل توجهی در صفحه نمایش رخ میدهد. «موتور سیتی» در مقیاس «آلن ریچسون که به شدت کتک خورده» در کجا قرار میگیرد؟
شما همچنین «موتور سیتی» را تولید کردید. آیا از ابتدا در این پروژه حضور داشتید؟
بله، به محض اینکه فیلمنامه را دریافت کردم، تصمیم گرفتم اگر به این پروژه بپیوندم، اثر انگشت خودم را روی آن بگذارم. فکر میکنم میدانم چگونه این کار را انجام دهم و در واقع، بهتر از هر کسی میدانم. من میدانم چگونه اکشن را بهتر از هر کسی بسازم و این چیزی است که به آن علاقه دارم. مردم هنوز این را نمیدانند چون فیلمهای من را ندیدهاند.
ریچر: زمین آزمایش ایدهها
“ریچر” به نوعی یک زمین آزمایش برای ایدهها و یک زمین بازی است. جایی است که من آن ۱۰,۰۰۰ ساعت را به دست میآورم. اما وقتی این فیلمها را میسازم، متوجه شدهام که وقتی با هماهنگکنندگان بدلکاری و طراحان مبارزه کار میکنم، و وقتی این چیزها را فیلمبرداری میکنم، آن را به گونهای میفهمم که بیشتر مردم نمیفهمند. این تجربهای بسیار حسی و واقعی ایجاد میکند.
خشونت واقعی و زبان شاعرانه
خشونت بسیار، بسیار واقعی و حسی است و این یک زبان شاعرانه و هیجانانگیز است که با دوربین استفاده میکنیم. یک DNA منحصر به فرد در آن وجود دارد و این یک مثال خوب از آن است. و چیزهای بیشتری در راه است.
در مورد آنچه در پیش دارید صحبت کنیم، شایعاتی درباره بتمن در اینترنت منتشر شده است که به دنبال برخی اظهارات جیمز گان درباره طرفداری او از شما است. آیا از این شایعات آگاه هستید؟
خب، اینکه جیمز گان طرفدار است شایعه نیست. او خودش این را گفته است. آیا من طرفدار جیمز گان هستم؟ قطعاً. نمیخواهم مردم را گمراه کنم. صحبتهایی درباره بتمن رد و بدل شده است. اما به شدت فکر نمیکنم که بتمن در آینده من باشد. با این حال، فکر میکنم چیزی در آینده من با دیسی وجود دارد. دوست دارم این موضوع حقیقت داشته باشد.