📋 خلاصه مقاله:
سریال «دوست دختر» از پرایم ویدئو، بر اساس رمان میشل فرانسیس، داستانی پیچیده از رابطه مادر و پسر را روایت میکند که با ورود دوست دختر جدید، به چالش کشیده میشود. این سریال با ساختار منحصر به فرد و چرخشهای غیرمنتظره، مخاطبان را درگیر میکند.
رابطهای خاص بین برخی مادران و پسرانشان وجود دارد که اغلب در دوران کودکی به عنوان والدین هلیکوپتری شناخته میشود. اما وقتی این پسران به مردان تبدیل میشوند، این پیوند گاهی به یک وسواس ناخوشایند تبدیل میشود.
بررسی سریال «دوست دختر»
سریال «دوست دختر» از پرایم ویدئو بر اساس رمان ۲۰۱۷ میشل فرانسیس به همین نام ساخته شده است. این سریال توسط گبی اشر و نائومی شلدون برای تلویزیون اقتباس شده است. داستان به یک رابطه منحصر به فرد مادر و پسر میپردازد که به محض ورود دوست دختر جدید پسر به صحنه، از کنترل خارج میشود.
داستانی پر از هیجان و شگفتی
این سریال داستانی شوکهکننده و پیچیده درباره دستکاری، کنترل و حسادت ارائه میدهد. از صحنه آغازین تا پایان ناآرام خود، یک سفر هیجانانگیز و پر از شگفتی است.
در لندن امروزی، داستان “دوست دختر” با لورا آغاز میشود. لورا دلال هنری موفقی است که همسرش، هاوارد، هتلدار دوستداشتنیای است. او همچنین رابطهای بسیار نزدیک با پسر بالغش، دنیل، که پزشک است، دارد. از بیرون که نگاه کنیم، دنیای لورا کاملاً بینقص به نظر میرسد. اما به محض اینکه با عشق جدید پسرش، چری لین، آشنا میشود، همه چیز تغییر میکند.
وقتی او را میبیند، بلافاصله احساس نگرانی میکند. چری زیبا، باهوش و جاهطلب است. اما لورا بلافاصله به این زن مو قرمز جذاب مشکوک میشود. سرعت و جدیت رابطه عاشقانه این زوج جوان برای او تهدیدآمیز به نظر میرسد. علاوه بر این، لورا از پاسخهای مبهم چری درباره تربیتش نیز ناراحت میشود.
نگرانیهای لورا درباره چری
لورا که نمیخواهد بند ناف را قطع کند، شروع به جستجو در گذشته چری میکند. او سعی دارد همه، از جمله هاوارد و بهترین دوستش ایزابلا (تانیا مودی)، را علیه این زن جوان تحریک کند.
از سوی دیگر، چری که مشاور املاک و دختر یک قصاب است، مصمم است به عشق جدیدش بچسبد. او دانیل را دوست دارد، اما همچنین سبک زندگیای را میخواهد که همیشه آرزویش را داشته است. با دیدن ناراحتی لورا از او، چری از جذابیتهای زنانهاش بهره میبرد تا شکافی در رابطه لورا و دانیل ایجاد کند.
متأسفانه، وقتی اقدامات اغواگرانه اما حیلهگرانهاش نتوانست رابطه مادر و پسر را به شکلی که انتظار داشت قطع کند، چهرهای جدید و بسیار شیطانیتر از چری نمایان میشود.
ساختار منحصر به فرد سریال «دوستدختر»
«دوستدختر» به دلیل ساختار منحصر به فردش تنش ایجاد میکند. در طول شش قسمت این سریال محدود، مخاطبان صحنهها و سناریوهایی را از دیدگاه چری یا لورا مشاهده میکنند. سپس دیدگاه تغییر میکند و زاویهای جایگزین از آنچه در ابتدا دیده بودند ارائه میدهد. در ابتدا، این زنان به نظر میرسد که درگیر یک نزاع کوچک بر سر توجه و محبت دنیل هستند. اما با گذشت زمان، این دو وارد یک جنگ کامل و به طور فزایندهای شیطانی میشوند.
چرخشهای غیرمنتظره در داستان
در ابتدا، این نمایش استاندارد و کمی قابل پیشبینی برای این نوع روایت روانشناختی است. با این حال، در نیمه راه، «دوستدختر» یک چرخش شگفتانگیز میگیرد. این چرخش مخاطبان را وادار میکند تا همه چیزهایی را که تا آن لحظه یاد گرفتهاند زیر سوال ببرند. این چرخش مجموعهای از رویدادهای شوم و شوکهکننده را به راه میاندازد. نزاع بین زنان تشدید میشود، در حالی که دنیل در میان ماجراجوییهای وحشتناک آنها گرفتار میشود.
آنچه که «The Girlfriend» را از نمایشهای مشابه متمایز میکند، پویایی است که کوک و رایت به صفحه نمایش میآورند. در حالی که چری در نگه داشتن خشم خود در زیر سطح مهارت بیشتری دارد، لورا در پنهان کردن اندوه و انزجار خود دچار مشکل میشود. این موضوع اطرافیان نزدیک او را نگران میکند.
بازی تلافی و خرابکاری
بازی تلافی و خرابکاری که به صورت چشم در برابر چشم پیش میرود، روایتی بسیار محکم ایجاد میکند. این روایت هرگز به سمتی که ممکن است انتظار برود، نمیرود. درست زمانی که بینندگان ممکن است خود را در حال انتخاب طرف ببینند، یا لورا یا چری کاری غیرقابل قبول انجام میدهند و پایههای روایت را تغییر میدهند.
همانطور که تاریخ به ما میگوید، زمانی که وحشیترین جنگها به پایان میرسند، ویرانی و ناامیدی در پی آنها باقی میماند. در حالی که «دوستدختر» به سمت پایان آتشین خود پیش میرود، داستان نشان میدهد که فراتر از یک رمان ساحلی است که برای صفحه کوچک تبدیل شده است. این داستان به بررسی تلاش افراد برای حفظ یا دستیابی به زندگیهایی که میخواهند میپردازد. بیش از هر چیز، زمانی که نمایش به پایان میرسد، پایان آن بیشتر بینندگان را در سکوت فرو خواهد برد.