📋 خلاصه مقاله:
چارلی شین در مستند جدیدش در نتفلیکس به نام “aka Charlie Sheen” به بررسی لحظات تاریک زندگیاش به عنوان یک معتاد میپردازد و از تغییرات مثبت اخیرش صحبت میکند. او همچنین خاطراتش را منتشر کرده و به صراحت درباره مسائل شخصی و حرفهایاش میگوید.
هنگامی که چارلی شین به زندگی و حرفهاش میاندیشد، میگوید هیچ چیزی خارج از محدوده نیست. او این را در مستند جدیدش در نتفلیکس به نام “aka Charlie Sheen” ثابت میکند. این برنامه دو قسمتی که در ۱۰ سپتامبر در نتفلیکس پخش میشود، بازیگر را دنبال میکند که برخی از تاریکترین لحظاتش به عنوان یک معتاد را بررسی میکند.
افشای رازهای چارلی شین
او میگوید: “چیزهایی که قصد دارم به اشتراک بگذارم، سالها پیش به خودم قول داده بودم که فقط به یک درمانگر بگویم. فکر میکنم داستانهای زیادی و تصاویر زیادی در ذهن مردم درباره مفهوم من وجود دارد. حتی به عنوان یک شخص به من فکر نمیکنند. به من به عنوان یک مفهوم یا یک لحظه خاص در زمان فکر میکنند.”
برخی از آن نقاط ضعف را قبلاً میدانید — اخراج شین در سال ۲۰۱۱ از سریال «دو مرد و نصفی» بخشی از یک فروپاشی عمومی بود که اکنون به عنوان بخشی از افسانه او تثبیت شده است.
تغییر رفتار چارلی شین در سالهای اخیر
اما در سالهای اخیر، به نظر میرسد شین رفتار خود را اصلاح کرده است. او به مستندسازان «معروف به چارلی شین» میگوید که هفت سال است که پاک است و چیزهای زیادی برای جبران دارد. چیزی که برنامه دو قسمتی به آن اشاره نمیکند این است که او قبلاً با تهیهکننده اجرایی «دو مرد و نصفی» چاک لور آشتی کرده و حتی سال گذشته در کمدی جدید لور به نام «بوکی» ظاهر شده است. او همچنین به نظر میرسد رابطهای دوستانه با همسران سابقش دنیس ریچاردز و بروک مولر دارد که هر دو در این مستند (به کارگردانی اندرو رنزی) حضور دارند.
همچنین در “معروف به چارلی شین”، برادرش رامون استوز، دوستان دوران کودکیاش شان پن و تونی تاد، فروشنده سابق مواد مخدر مارکو، همبازیهایش جان کریر و کریس تاکر، و “مدام هالیوود” معروف هایدی فلیس دیده میشوند.
انتشار کتاب خاطرات چارلی شین
شین همچنین خاطرات خود را با عنوان “کتاب شین” منتشر میکند که روز سهشنبه به قفسهها رسید. در اینجا چند نکتهای که از “معروف به چارلی شین” یاد گرفتیم:
صحبتهای عمومی چارلی شین درباره روابط شخصی
این اولین بار است که شین به طور عمومی درباره رابطه جنسی با مردان صحبت میکند، که او آن را به عنوان کشف “سمت دیگر منو” توصیف میکند.
او میگوید: «این واقعاً آزادکننده است. قطاری از کنار رستوران عبور نکرد، پیانویی از آسمان نیفتاد. هیچکس وارد اتاق نشد و به من شلیک نکرد. این ناشناخته است.»
پشیمانیها و دیدگاه شین
شین در این باره هم هیچ پشیمانی ندارد. او میگوید: «خب که چی؟ بعضی از آنها عجیب بود. خیلی از آنها واقعاً سرگرمکننده بود و زندگی ادامه دارد. به وضعیت دنیای لعنتی نگاه کن. به توالت لعنتی که امروز در آن زندگی میکنیم و به جایی که داریم میرویم نگاه کن. این، طرف دیگر آن منو واقعاً مهم است؟ اگر کسی نمیخواهد من را استخدام کند چون “او همه آن کارها را انجام داده”؟ هر چی، نمیخواستم با تو کار کنم. حالا میخواهم طرف دیگر منو را نابود کنم؟ نه، نمیخواهم. چون این هیچ منطقی ندارد.»
تجربیات تلخ شین
سوءمصرف مواد مخدر شین به حدی بد شد که او دچار خونریزی بینی ۱۸ ساعته شد و یک بار مجبور شد برای فیلمبرداری یک صحنه، یک مکعب یخ را در مقعد خود قرار دهد.
شین به یاد میآورد که یک خونریزی بینی ۱۸ ساعته ناشی از مصرف کوکائین، مشکلاتی را هنگام فیلمبرداری یک صحنه ایجاد کرد. او میگوید: «من کارگردان، برت رتنر، را متقاعد کردم که آن صحنه را برای همیشه حذف کند.» و او این کار را کرد، زیرا ما هرگز آن را درست ندیدهایم. در آن زمان، اولویتها به طرز عجیبی تغییر کرده بودند. من کارهایی را قبول میکردم فقط برای تأمین عادتهایم.
تجربه فیلمبرداری در «پول آزاد»
برای فیلم «پول آزاد»، شین گفت که کارگردان متوجه شد او روی دوربین به نظر میرسد که خوابش میآید. بنابراین شین درخواست یک لیوان یخ کرد.
او میگوید: «یک حمام کوچک بود و من به آنجا رفتم و یک تکه یخ برداشتم و آن را به داخل مقعدم فرو کردم. من هرگز این کار را نکرده بودم و، مرد، به اندازه کافی بیدار بودم تا به موقعیت برگردم و صحنه سطل را با یک تکه یخ در مقعدم به پایان برسانم.»
رد اتهامات کوری فلدمن
شین به شدت اتهامات کوری فلدمن مبنی بر اینکه شین به کوری هیم تعرض جنسی کرده است را رد و محکوم میکند.
«کاملاً مزخرف است»، شین میگوید. «باید علیه فلدمن اقدام قانونی میکردم. اما نمیخواستم به آن دلقک اینقدر اعتبار بدهم. ما در گذشته دوستان بودیم یا حداقل من اینطور فکر میکردم. این یک داستان ساختگی و زشت است. مادر آن مرد هم گفته که این غیرممکن است.»
صداقت شین در مورد وضعیت اچآیوی
شین میگوید که همیشه در مورد وضعیت اچآیوی خود با شرکایش صادق بوده و به آنها پول داده تا تشخیص او را مخفی نگه دارند.
«من از کاندوم استفاده میکردم و تا آن زمان کاملاً غیرقابل تشخیص بودم»، او میگوید. «آنها به کشوها و حمام من میرفتند و از داروهایم عکس میگرفتند. سپس من دیدار با آنها را متوقف میکردم و تهدید به افشای موضوع من شروع میشد. مجبور بودم به آنها پول بدهم.»
شین گفت که در پایینترین حالت، این مبلغ برای یک نفر ۵۰۰,۰۰۰ دلار بود. او افزود: “اما میدانید، در تمام این دیوانگی، فقط یک نفر در کل این ماجرا وجود دارد که هنوز این چیز را دارد، که دارد، تمام و کمال، و آن شخص من هستم.” او تأکید کرد: “هیچکس این را از من نگرفته است. تمام، نقطه، هیچکس این کار را نکرده است.”
ماجرای کنترل هواپیمای جت توسط چارلی شین
چارلی شین مست یک بار کنترل یک هواپیمای جت را به دست گرفت، بدون اینکه ۳۰۰ یا بیشتر مسافر متوجه شوند.
آغاز مستند “معروف به چارلی شین”
مستند “معروف به چارلی شین” با داستانی دلهرهآور آغاز میشود. شین به ماه عسل خود با همسر اولش، دانا پیل، اشاره میکند. شین و پیل در هواپیما بودند و تنشها بین آن دو از قبل بالا بود. در این میان، شین در صندلی خود شروع به نوشیدن سنگین کرد. ناوبر هواپیما شین را میبیند و او را به کابین خلبان دعوت میکند. در کابین، کاپیتان درخواست عکس میکند.
شین از خلبان پرسید آیا میتواند یونیفرم او را بپوشد و در صندلی او بنشیند. خلبان موافقت کرد. سپس کمکخلبان عملکرد خلبان خودکار را خاموش کرد. شین که کاملاً مست بود، اکنون در حال هدایت هواپیما بود.
او میگوید: «من مست بودم، نزدیک به ۳۰۰ نفر پشت سرم خوابیده بودند. یک عروس عصبانی ۲۰ فوت پشت سرم بود و من شروع به هدایت این هواپیما کردم.» سپس آنها متوجه شدند که شاید این وضعیت از کنترلشان خارج شود. کمکخلبان به سرعت خلبان خودکار را دوباره فعال کرد.
نقشهای پیشنهادی به چارلی شین
به چارلی شین نقش اصلی در «پسر کاراتهکار» پیشنهاد شد، اما پدرش او را متقاعد کرد که آن را رد کند.
شین قبلاً در یک فیلم کمهزینه به نام «Grizzly II» نقش گرفته بود. این فیلم همچنین ستارگان ناشناختهای مانند جرج کلونی و لورا درن را داشت. سپس به او نقش اصلی در «پسر کاراتهکار» پیشنهاد شد که نیاز به شروع فوری تمرینات کاراته داشت. او به دلیل «Grizzly II» نمیتوانست این کار را انجام دهد. پدرش تأکید کرد که نمیتواند از آن نقش کنارهگیری کند.
من این موضوع را به پدرم گفتم و گفتم: «من این فرصت را دارم و این یک فرصت تغییر دهنده زندگی است. آنها میخواهند من فردا در تمرین کاراته باشم.» او گفت: «خب، اینجا یک مشکل وجود دارد. تو به آن شرکت دیگر قول دادی.» گفتم: «بله، اما این فراموششدنی است و فقط هشت خط است.» او گفت: «هیچکدام از اینها مهم نیست. تو به او قول دادی. قول تو در این کسبوکار تو را بسیار بیشتر از یک فیلم بزرگ جلو میبرد.» بنابراین آن موضوع کنار رفت.
فرصت از دست رفته و تأثیر آن
«کاراته کید» به رالف ماچیو رسید و او را به یک ستاره تبدیل کرد. شین میگوید: «من عصبانی بودم. فکر میکردم به شدت گمراه شدهام.» اما در نگاه به گذشته، شین اشاره میکند که ماچیو ممکن است در نهایت به دلیل شناسایی زیاد با آن مجموعه، در نقشها محدود شده باشد. او میگوید: «نمیخواهم بگویم که از یک گلوله فرار کردم. شاید از یک ضربه پشت فرار کردم.»
هایدی فلیس و نارضایتی از شهادت شین در دادگاه
شهادت شین و دستگیری فلیس
هایدی فلیس هنوز از اینکه شین علیه او در دادگاه “مادام هالیوود” شهادت داده، راضی نیست. نام شین در جریان دستگیری فلیس به دلیل اداره یک حلقه فحشا به دلیل استفاده از چکهای مسافرتی برای برخی خدمات، به جای پول نقد، در صدر قرار گرفت. او میگوید: “در غیر این صورت هرگز فاش نمیشد. من هیچوقت چیزی درباره کسی نگفتهام.”
تهدید دادستان و واکنش شین
اما شین میگوید دادستان ایالات متحده او را به اتهام “پاندری” برای به اشتراک گذاشتن زنان با دوستانش تهدید کرد. این اتهام میتوانست به معنای سه تا پنج سال زندان باشد. او میگوید: “من نمیخواهم خبرچین باشم، اما واقعاً هیچ راه دیگری برای خروج از این وضعیت وجود نداشت.”
فلایس مخالف است. او میگوید: «رابرت میچام به خاطر ماریجوانا دستگیر شد. به او گفتند، ‘فروشندهات را معرفی کن.’ و او گفت، ‘به جرمم متهم کنید.’ چارلی باید میگفت، ‘به جرمم متهم کنید.’ او یک بچه پولدار نازکنارنجی است. او یک بچه پولدار از مالیبو است. آنها هیچ کاری به او نخواهند کرد. او چارلی شین است. او در اوج بود و آنها هیچ کاری به او نخواهند کرد. شوخی میکنی؟»
تلاشهای چارلی شین برای بهبودی
این گیتاریست Guns n’ Roses، اسلش بود که شین را متقاعد کرد پس از یک دوره شدید به بازپروری برود.
مشکلات سلامتی و تلاشهای خانواده
در سال ۱۹۹۸، شین پس از یک اوردوز دچار سکته شد. اما به سرعت مرکز بازپروری را ترک کرد. در آن زمان، پدرش، مارتین، از پلیس کالیفرنیا خواست تا او را دستگیر کنند. او میخواست به او در غلبه بر اعتیادش کمک کنند. او گفت: «من از این موضوع بسیار ناراحت بودم و گفتم، ‘فقط کمی به من فضا بدهید و به کار خودتان برسید. من میتوانم این را کنترل کنم.’»
در نهایت، شین در حال فکر کردن به فرار از کشور بود که در خانه اسلش توقف کرد. شین به یاد میآورد: «او گفت، ‘رفیق، نمیدانم که قبلاً کسی را در این وضعیت دیدهام.’ این اسلش است، درست است؟ GNR، خدای راک، زندگیای که او داشته است. او گفت، ‘نه، رفیق، تو دیگر گزینهای نداری. باید به مرکز ترک اعتیاد بروی. باید خودت را نجات بدهی، مرد.’ وقتی این حرفها را از او شنیدم، مثل این بود که، واو. پیام دریافت شد.»
کمک دوست و فروشنده مواد مخدر
دوست و فروشنده مواد مخدر شین، مارکو به او کمک کرد تا از کراک دور شود با کاهش تدریجی قدرت آن.
مارکو میگوید: «من واقعاً به او علاقهمند شدم. لعنتی، او برادر من است. نمیتوانم بگذارم آن مرد بمیرد. او خیلی باحال است. مشاور مواد مخدرش در آن زمان به من گفت، آیا راهی هست که بتوانی آن را برای او کمتر قوی کنی؟ و من به او گفتم سعی میکنم. بنابراین، کمکم شروع به کاهش مقدار کوکائینی کردم که برای پخت کراک استفاده میکردم. دقیقاً همانطور به نظر میرسید، اما فقط کمتر قوی بود. حدود یک سال و نیم طول کشید، اما به همین دلیل او هوشیار شد. او فقط از کشیدن کراک خسته شد، کراکی که فکر میکرد خوب است. او فقط میخواست آن را متوقف کند.»
تلاش برای ترک اعتیاد
شین میگوید: «آنها سعی داشتند من را از کراک دور کنند با ساختن کراک ضعیفتر. وقتی بعداً فهمیدم، واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم. نمیدانستم که این اتفاق در حال رخ دادن است. صحبت از این است که مجبور شوید آنقدر خارج از چارچوب فکر کنید که به آنجا برسید.»
او میگوید: «امیدوارم او برخی از اینها را به عنوان نامهای عاشقانه به خودش ببیند.» او در توصیف لحظات کودکیاش با مارتین شین، از جمله کمک به پدرش پس از حمله قلبی در فیلیپین حین فیلمبرداری «اینک آخرالزمان»، اینگونه بیان میکند.
حمایت خانواده و چالشهای گذشته
شین میگوید: «امیلیو و پدر، کاملاً از من حمایت میکنند. آنها به طریقی که حتی نمیتوانید تصور کنید، برای من آرزوی موفقیت میکنند. اما نمیتوانم از مردم انتظار داشته باشم که همه سوءمصرف مواد مخدر و تمام انتخابهای بدی که به عزیزانم آسیب رساند را دوباره مرور کنند. کاملاً درک میکنم چرا آنها تصمیم گرفتند در مستند شرکت نکنند.»
تردید جان کریر در شرکت در مستند
ستاره «دو مرد و نصفی» جان کریر هنوز کمی در مورد شرکت در این مستند مردد است.
«من به مدت هشت سال با چارلی شین کار کردم»، کرایر میگوید. «اگر میخواهید بدانید که کار کردن با چارلی شین به مدت هشت سال چگونه است، وقتی شروع کردم، مو داشتم.
تجربه کار با چارلی شین
من کمی تردید داشتم که در این کار شرکت کنم. بخشی از آن به این دلیل بود که بخشی از چرخه زندگی چارلی شین این بوده که او به شدت اشتباه میکند. سپس به پایینترین نقطه میرسد و دوباره اوضاع را بهبود میبخشد. او مقدار زیادی از انرژی مثبت را به زندگیاش میآورد و این زمانی است که دوباره خودش را میسوزاند. او نمیتواند جلوی خود را بگیرد که آن خانه را به آتش بکشد و من نمیخواستم بخشی از آن چرخه باشم. من اینجا نیستم که او را بالا ببرم و اینجا نیستم که او را پایین بیاورم. اما امیدوارم که این به بدی نرود.»