📋 خلاصه مقاله:
برایان فولر، خالق سریالهای معروف، اولین فیلم بلند خود «Dust Bunny» را در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش میگذارد. این فیلم داستان دختری جوان را روایت میکند که با موجودی جادویی تهدید میشود و یک آدمکش را برای کمک استخدام میکند. فولر با ادای احترام به فیلمهای دهه ۸۰، تجربه کارگردانی متفاوتی را تجربه کرده است.
برایان فولر با خلق سریالهای خاصی مانند «Pushing Daisies» و «هانیبال» به شهرت رسید. او برای بسیاری دیگر نیز نویسندگی کرده است. اکنون او آماده است تا اولین فیلم بلند خود را که قرار است در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو امسال به نمایش درآید، ارائه دهد.
نمایش جهانی «Dust Bunny» در جشنواره فیلم تورنتو
«Dust Bunny» اولین نمایش جهانی خود را در روز دوشنبه در TIFF به عنوان بخشی از Midnight Madness خواهد داشت. این فیلم سوفی اسلون را در نقش آرورا به تصویر میکشد. آرورا دختری جوان است که توسط موجودی غولپیکر، جادویی و خونخوار که زیر تخت او زندگی میکند، تهدید میشود. او سپس یک آدمکش را استخدام میکند تا مشکل را حل کند. این آدمکش، ستاره «هانیبال» مدس میکلسن است. البته اگر او به داستان آرورا باور داشته باشد.
فولر میگوید داستان به عنوان یکی از قسمتهای ممکن از سریال ۲۰۲۰ اپل تیوی پلاس “داستانهای شگفتانگیز” آغاز شد. این سریال بر اساس مجموعه آنتولوژی ساخته شده توسط استیون اسپیلبرگ در دهه ۸۰ بود.
ادای احترام به فیلمهای دهه ۸۰
فولر میگوید: “به نوعی، این اسپیلبرگ است، ادای احترامی به آن فیلمهای تروماتیک دوران کودکی دهه ۸۰، مانند ‘پولترگایست’ و به خصوص ‘گرملینها’. این داستان به عنوان یک داستان ‘داستان شگفتانگیز’ طراحی و تصور شده بود. اما وقتی که ما آن را برای اپل توسعه میدادیم، به شدت مورد توجه قرار گرفت. بسیاری از داستانهایی که توسعه داده بودیم در فرآیند اپل پیش نمیرفتند. بنابراین من گفتم، ‘میدانی، این میتواند یک فیلم عالی باشد.'”
مسیر حرفهای فولر
از آنجا که فولر از زمانی که برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ برای “پیشتازان فضا: دیپ اسپیس ناین” نوشت، نویسنده، خالق و شورانر پرمشغلهای بوده است. او به ندرت به کارگردانی فکر میکرد.
او میگوید: «من معمولاً مشغول بازنویسیهای زیادی بودم و زمان کافی برای کارگردانی نداشتم. من حرفهای و دلسوز هستم. اگر قرار بود با این همه مسئولیت نوشتن، کارگردانی کنم و با توجه به میزان بازنویسی که به عنوان مدیر اجرایی انجام میدهم، به نظر میرسید نمیتوانم هر دو را انجام دهم. نمیتوانستم ۱۰۰٪ به فیلمنامهها اختصاص دهم و همچنین یک ماه از وظایف مدیر اجرایی برای کارگردانی فاصله بگیرم. بنابراین واقعاً برای من امکانپذیر نبود. در ابتدا با کارگردانی کار کردم که طرفدارش نبودم و آن کارگردان توسط رئیس استودیو به من اختصاص داده شده بود و کمی فاجعه بود. من گفتم: «این دیگر هرگز نباید اتفاق بیفتد. من باید کارگردانی کنم.»
تجربه کارگردانی و همکاری با ستاره جوان
فولر میگوید که بخش مورد علاقهاش از کارگردانی، به واقعیت درآوردن فیلم در کنار اسلون، ستاره جوانش بود.
او میگوید: «روزهای مورد علاقه من کار با سوفی اسلون بود. او به اندازه من تجربهای در فیلمها نداشت، یعنی هیچ. با سوفی، ما با هم به کشف میپرداختیم و به شکلی بازی میکردیم که معمولاً با بازیگری با تجربه خاصی نمیتوان انجام داد. بنابراین روزهایی که با سوفی بودیم، مثل قرارهای بازی بود. توانایی کاوش در اجراها، پیدا کردن شخصیت، ریتم دیالوگها و به شکلی که بازیگوشانه بود. این فیلمی است که یک کودک ده ساله نقش اصلی آن را دارد. بنابراین ایجاد محیطی که برای یک کودک سالم و امن باشد و تجربهای مثبت ایجاد کند، بسیار لذتبخش بود.»
تجربه متفاوت فیلم برای فولر
اگرچه فیلم برای فولر یک رسانه متفاوت بود، او جلوههای بصری و عشق به رنگ را که اغلب در پروژههایش نفوذ میکند، به همراه آورد. او میگوید که زبان مشترک منحصر به فردی برای بحث درباره رنگهای «Dust Bunny» با فیلمبردارش، نیکول هیرش ویتاکر داشت.
«اولین گفتگوهای ما درباره کارهای قبلی من بود»، فولر میگوید. «اگر ‘Pushing Daisies’ بسیار شیرین و ‘Hannibal’ از نظر پالت رنگ و سبک نورپردازی بسیار خوشطعم باشد، این باید مانند مرغ انبه باشد. باید هم خوشطعم و هم شیرین باشد و پروفایل طعم بسیار پویایی داشته باشد. بنابراین، ما بیشتر درباره طعمها صحبت کردیم تا رنگها.»