📋 خلاصه مقاله:
فیلم «استاد تنیس من» به کارگردانی آندریا دی استفانو، داستان بلوغ ورزشی یک بازیکن تنیس ۱۳ ساله و مربی خستهاش را در سفری جادهای در ایتالیا روایت میکند. این فیلم به بررسی روابط بین نسلی و چالشهای حرفهای در دنیای تنیس میپردازد.
یک بازیکن تنیس ۱۳ ساله به همراه مربی خستهاش در اواخر دهه ۸۰ میلادی در ایتالیا به یک سفر جادهای عجیب میروند. این فیلم به کارگردانی آندریا دی استفانو، نگاهی محبتآمیز و آشنا به داستان بلوغ ورزشی دارد.
تنیس اخیراً در سینماها به مرکز توجه تبدیل شده است. فیلم «استاد تنیس من» به کارگردانی آندریا دی استفانو به این روند رسمیت میبخشد.
تأثیر داستانهای بازیکنان مرد در سینما
به طور خاص، داستانهایی از بازیکنان مرد که به پایان دوران رقابتی خود نزدیک میشوند یا از آن فاصله میگیرند، تخیل جمعی فیلمسازی را به خود مشغول کردهاند. فیلم دی استفانو این موضوع را تأیید میکند. به شخصیت جاش اوکانر در فیلم «چلنجرز» به کارگردانی لوکا گوادانینو در چند سال آینده فکر کنید. همچنین سم رایلی در فیلم «جزایر» به کارگردانی یان-اوله گرستر در زمان کوتاهتر، و به پیرفرانچسکو فاوینو نزدیک میشوید.
نوبت به او رسیده است. او یک بازیکن حرفهای کهنهکار است که تقریباً به اوج واقعی نرسید. اکنون در مسابقات سطح پایینتر و تورنمنتهای جوانان به دنبال فرصتهای مربیگری برای پرداخت هزینهها است. همچنین با خانمهای تنیسباز برنزه معاشرت میکند.
با لبخند گرگمانند و حال و هوای شیطنتآمیزش، چشمان خوابآلودش که پشت عینکهای آینهای پنهان شدهاند، فاوینو نقش را طوری بازی میکند که انگار خودش آن را اختراع کرده است.
رائول گاتی: قهرمان سابق ایتالیا
رائول گاتی یک قهرمان سابق در صحنه ملی ایتالیا است. او شاید استعداد رسیدن به اوج را داشت اما یا تلاش کافی نکرد یا شانس نیاورد که به آنجا برسد. با این حال، به عنوان یک فینالیست سابق دور شانزدهام در مسابقات تنیس مسترز رم، شهرتش به اندازهای است که به نظر میرسد انتخاب خوبی برای مربیگری فلیچه ۱۳ ساله (تیتزیانو منیکلی عالی و بدون لبخند) باشد.
پدر و مربیگری فلیچه
پدر بلندپرواز، سختگیر اما به شدت حامی او، پییترو (جیووانی لودنو) تا کنون خودش پسر را مربیگری کرده است. او میداند که نمیتواند او را بیشتر از این پیش ببرد. او گاتی را استخدام میکند، به شرطی که روش خودش را در بازی ادامه دهد که تماماً درباره بازی دفاعی از خط پایه و استقامت است، در مقابل استراتژی نمایشیتر سرویس و والی. پییترو به پسرش درباره حریفان ثروتمندتر و مرفهترش میگوید: «آنها زیبا بازی میکنند، ما سخت بازی میکنیم.»
یکی دیگر از تغییرات خوشایند در هنجارهای ژانر، خود فلیچه است. او که توسط منیکلی به عنوان پسری جدی و متعهد به ورزش بازی میشود، نارضایتی پدرش از بینظمی، میانبرها و هر چیزی که ممکن است به عنوان سرگرمی تلقی شود را به ارث برده است.
مقاومت فلیچه در برابر مربی جدید
فلیچه بیشتر از آنچه انتظار میرود در برابر تأثیر مربی جدیدش مقاومت میکند. مربیای که بینظمی، میانبرها و سرگرمیها جوهره زندگی او هستند. گاهی اوقات، گاتی در طول مسابقات فلیچه پشت عینک آفتابیاش چرت میزند. او کاملاً قادر به حفظ سیستم پیچیده حرکات و اشاراتی که پییترو برای انتقال توصیههایش به پسرش در وسط مسابقه استفاده میکرد، نیست.
تغییرات در سبک زندگی گاتی
با پیشرفت سفر جادهای آنها در سراسر کشور و شکستهای پیدرپی فلیچه در دور اول، سبک زندگی بیقید و بند گاتی جنبهای تاریکتر و افسردهتر پیدا میکند. دیدن مربیاش در لحظات آسیبپذیرترش، در فلیچه نوعی وفاداری همدلانه نسبت به او را بیدار میکند.
شورش فلیچه علیه اقتدار پدر
وقتی پییترو با شنیدن شکستهای پیدرپی فلیچه در تماسهای شبانهاش به خانه، نسبت به گاتی بیصبرتر میشود، فلیچه به اولین عمل ضروری شورش علیه اقتدار محبتآمیز اما خفهکننده پدرش وادار میشود.
اما اگرچه فیلمبرداری آفتابی ماتئو کوکو به طور غیررسمی به جذابیت بصری ورزش کمک میکند، بازیکنان لاغر و برنزهای که نگاههای دوردستشان همیشه به آسمان روشن زیر یک لاب بلند خیره شده است، مانند بسیاری از فیلمهای تنیس، «استاد تنیس من» واقعاً درباره تنیس نیست. بازی فلیچه به حداقل محدود شده است. به ندرت گاتی را میبینیم که راکت را لمس کند. ورزش در واقع فقط بهانهای برای داستانی از کمک متقابل بین نسلی است. این داستان بیش از حد به زندگی گستردهتر شخصیتهایش اهمیت میدهد تا آنها را بیش از حد به دادگاه ببرد.
همه بازیکنان نابغه نیستند و همه مربیان هم مانند یودا پر از حکمت ذن نیستند. بیشتر بازیکنان و در واقع بیشتر مردم، چند قدمی از حداکثر آرزوهای خود فاصله دارند.
چشمانداز حرفهای گاتی و فلیچه
فیلم دی استفانو ممکن است کمی طولانی باشد، اما هرگز در مورد چشمانداز حرفهای گاتی و فلیچه زیادهروی نمیکند. اینها شخصیتهای ناقصی هستند که در بالای میانه یا پایین بالایی در حال تقلا هستند. یکی در حال نزول است و دیگری در حال صعود.
تلاقی زندگیها و تقویت نیازها
برای لحظهای زندگیهایشان با هم تلاقی میکند. نیازهایشان به طور متقابل تقویت میشود و گاتی بهترین کاری را که هر مربی مسن میتواند برای یک شاگرد جوان انجام دهد، انجام میدهد. او شرایطی را فراهم میکند که جوان هیچ چارهای جز پیدا کردن انگیزهاش در تمایل به کمک به مربیاش برای بازیابی انگیزهاش نداشته باشد.