Image

خالقان «Wednesday» پایان فصل دوم را بررسی می‌کنند: گذشته تراژیک گومز، منشأ تینگ و نظر جدید ونزدی درباره تایلر

📋 خلاصه مقاله:

فصل دوم سریال «Wednesday» با تمرکز بر توانایی‌های روانی ونزدی و روابط پیچیده خانوادگی او آغاز می‌شود. ونزدی باید با چالش‌های جدیدی روبرو شود و روابطش با مادرش مورتیشیا را بهبود بخشد. در این میان، رازهای خانوادگی و نقشه‌های خطرناک آیزاک و فرانسوا فاش می‌شود.

هشدار: این مصاحبه شامل افشای داستان برای قسمت پایانی فصل دوم سریال «Wednesday» است.

اوضاع برای خانواده آدامز رو به بهبود است.

آغاز فصل دوم سریال «Wednesday»

فصل دوم سریال «Wednesday» با قهرمان خود، جنا اورتگا، شروع می‌شود. او به تازگی توانایی روانی خود را به دست آورده است. پیش از اینکه این توانایی را بیش از حد به کار گیرد و به طور کامل از دست بدهد، با مشکلی مواجه می‌شود که تا پایان بخش اول نتوانسته بود آن را حل کند. در عوض، پس از آزادسازی آسایشگاه ویلو هیل و پرت شدن از پنجره توسط تایلر، با بازی هانتر دوهان، به کما می‌رود. وقتی بیدار می‌شود، یک راهنمای روحی جدید دارد — شگفت‌انگیز! لارسا ویمز، با بازی گوئندولین کریستی، مدیر فقید آکادمی نورمور، که چهارشنبه او را به شرارت مشکوک بود، قبل از اینکه مانند یک شهید در پایان فصل اول بمیرد.

با این حال، ونزدی با ویمز رفتار دوستانه‌ای ندارد. به‌ویژه پس از اینکه به او گفته می‌شود اگر می‌خواهد اوضاع به حالت عادی برگردد، باید به یاد داشته باشد که توانایی روانی هر فرد با نیاکانش مرتبط است. بنابراین، باید رابطه‌اش با مادرش، مورتیشیا (کاترین زتا جونز) را بهبود بخشد. ونزدی تا جایی که می‌تواند در برابر این موضوع مقاومت می‌کند. او به جای آن ترجیح می‌دهد مادرش را با جستجوی مشاوره از مادربزرگش، هستر فرامپ (جوانا لاملی)، اذیت کند. در همین حال، به دنبال تایلر، مادرش فرانسوا (فرانسس اوکانر) و عمویش آیزاک (اوون پینتر) می‌گردد. یک شگفتی دیگر! در حالی که قبلاً تصور می‌شد تمام خانواده تایلر مرده‌اند، در واقع فرانسوا در آسایشگاه ویلو هیل به عنوان یک موضوع L.O.I.S. گرفتار شده بود. همچنین، آیزاک توسط پاگزلی به عنوان یک زامبی به زندگی بازگردانده شده بود.

در نهایت، وقتی که آنها متوجه می‌شوند آیزاک پاگزلی را ربوده است، سه زن خانواده آدامز با هم متحد می‌شوند و رازهای خود را فاش می‌کنند.

رازهای گذشته و نقشه‌های آیزاک

آیزاک دوست مورتیسیا و گومز (لوئیس گازمن) در مدرسه نورمور بود. او سعی کرد گومز را با وصل کردن به دستگاهی که توانایی‌های هاید فرانسوا را از بین می‌برد و او را می‌کشت، نابود کند. ونزدی تصمیم می‌گیرد جلوی آیزاک را بگیرد تا همین کار را با پاگزلی نکند.

تلاش برای نجات و فاش شدن حقیقت

در این فرآیند، آیزاک تینگ (ویکتور دوروبانتو) را دستگیر می‌کند. او فاش می‌کند که تینگ در اصل دست او بوده که مورتیسیا آن را قطع کرده بود. سپس ونزدی را زنده به گور می‌کند. اگنس (اوی تمپلتون) همه چیز را می‌بیند و به انید (اما مایرز) می‌گوید تا او را بیرون بیاورند. اما به تنهایی به اندازه کافی سریع نیستند.

تبدیل انید و نجات ونزدی

انید باید زیر نور کامل ماه به گرگ تبدیل شود تا ونزدی را نجات دهد. با توجه به اینکه تازه فهمیده او یک گرگ آلفا است، می‌داند که این به معنای گیر افتادن او به عنوان یک گرگ برای همیشه است و فرار می‌کند.

نجات تایلر و خیانت ایزاک و فرانسوا

چهارشنبه به آزمایشگاهی می‌رسد که در آن ایزاک، فرانسوا و تایلر را نگه داشته‌اند. او موفق می‌شود تایلر را نجات دهد و در این فرآیند او را آزاد کند. ایزاک و فرانسوا به او دروغ گفته بودند و قصد داشتند قدرت‌هایش را بدون رضایت او از او بگیرند تا او را “نجات” دهند. بیماری فرانسوا او را به شدت تحت تأثیر قرار داده بود. در حالی که تایلر از خشم به یک هاید تبدیل می‌شود، فرانسوا نیز همین کار را می‌کند. در حین مبارزه، فرانسوا سقوط کرده و می‌میرد. ایزاک تلاش می‌کند تا چهارشنبه را به خاطر انتقام بکشد. اما تینگ، که ایزاک او را به بازویش دوخته بود، استقلال خود را بازمی‌یابد و قلب ایزاک را بیرون می‌کشد.

گفتگو با خالقان سریال

آلفرد گو و مایلز میلر، خالقان سریال، با ورایتی درباره چگونگی جمع‌بندی داستان‌های خانوادگی متقاطع که فصل دوم “چهارشنبه” را تشکیل می‌دادند، صحبت کردند.

بیایید با فرانسوا شروع کنیم. فکر می‌کردم بیمار مرموز ویلو هیل که چهارشنبه نجات می‌دهد، قرار است اوفلیا باشد! چه زمانی تصمیم گرفتید که مادر تایلر در واقع زنده است و چگونه این شخصیت را ساختید؟

آلفرد گاو: وقتی تیم برتون اولین بار پیش‌نویس‌ها را خواند، او هم فکر می‌کرد که اوفلیا است. این یک تغییر خوب بود. خوشحال بودیم وقتی دیدیم که مردم آنلاین حدس می‌زنند. ما همیشه می‌دانستیم که مادر تایلر هنوز زنده است و از جهان پنهان شده است. این چیزی بود که می‌دانستیم در فصل دوم به آن خواهیم پرداخت.

شخصیت‌های مرموز و دنیای هایدها

او به دلیل اینکه حتی در میان طردشدگان، هایدها چیزی هستند که نمی‌خواهند با آن‌ها سر و کار داشته باشند، زندانی شده است. آن‌ها از نورمور ممنوع شده‌اند. مردم سعی می‌کنند بفهمند، “چگونه می‌توانید آن‌ها را کنترل کنید اگر استاد نباشید؟” هنوز چیزهای زیادی درباره هایدها وجود دارد که یک علامت سوال بزرگ است، که آن‌ها را در دنیای ما جالب می‌کند.

مایلز میلر: ما ایده‌ای را دوست داشتیم که وقتی تایلر در یک مرکز قرار می‌گیرد، آن چگونه خواهد بود؟ و چگونه می‌توانیم آن را با اسطوره‌شناسی نمایش پیوند دهیم؟ ما همیشه به نمایش از نظر خانواده‌ها نگاه می‌کنیم. خانواده آدامز وجود دارد و این فصل بسیار درباره خانواده گالپین است. وقتی تایلر، فرانسوا و آیزاک را با هم می‌بینیم، به هم ریخته است. این خانواده‌ای است که بیشترین ناهنجاری را در تمام دوران دارد.

رویارویی فرانسوا با مورتیشیا

وقتی فرانسوا با مورتیشیا روبرو می‌شود و وقتی در نهایت تایلر را پیدا می‌کند، هنوز نمی‌داند که آیزاک هم زنده است. امیدی برای ادامه روندی که دهه‌ها پیش امتحان کرده بودند وجود دارد. آیا او در ابتدا وقتی که از چهارشنبه به مورتیشیا تعریف می‌کند و قول می‌دهد که تایلر را برداشته و از شهر برود، صادق است؟

میلار: او صادق است، اما وقتی نمی‌رود، به وضوح وعده‌اش را می‌شکند. او برنامه‌های خودش را دارد و در نهایت متوجه می‌شویم هدفش نجات پسرش است. در واقع، همه چیز به مادران برمی‌گردد. مورتیشیا معامله‌ای می‌کند، اما فرانسواز شریک غیرقابل اعتمادی است و تصمیم می‌گیرد که اولویت‌های متفاوتی دارد.

بازگشت آیزاک و فرانسواز

بعد از اینکه آیزاک و فرانسواز دوباره به هم می‌رسند، تایلر کسی را برای صحبت کردن ندارد. مادر و عمویش در مورد از بین بردن قدرت‌های فرانسواز برای نجات او هم‌نظر هستند. تایلر با این موضوع راحت نیست، اما با آن همراهی می‌کند. تا زمانی که فاش می‌شود که در واقع می‌خواهند قدرت‌های او را بگیرند. او در مورد همه این‌ها چه احساسی دارد؟ او به شدت از خود بیزار شده، اما هنوز هم هاید بودن برایش اهمیت زیادی دارد.

گو: فرانسواز جنبه تاریک‌تر از بودن یک هاید را می‌داند. او مسن‌تر است و می‌داند که این یک حکم مرگ است. تایلر این را می‌فهمد، اما ایده آزاد بودن را دوست دارد. وقتی که یک هاید است، احساس آزادی بیشتری می‌کند. بنابراین، فکر می‌کنم او کسی است که کاملاً قدرتش را پذیرفته است. او این را دوست دارد، حتی اگر فقط برای لحظات کوتاهی آن را داشته باشد. برای او، این اوج ارزش درد را دارد. او قطعاً خوشحال بود که به مادرش کمک کند تا قدرت‌هایش را از او بگیرد، اگر این چیزی بود که او می‌خواست. اما وقتی او به او خیانت می‌کند، هیچ بحثی وجود ندارد. او فقط تصمیم گرفته که این کاری است که باید انجام دهد. این زمانی است که او دیگر تحمل نمی‌کند.

گاف: بخشی از آن در آن لحظه استراتژیک است. او به تایلر نیاز دارد تا حواس‌ها را پرت کند و بتواند پگزلی را نجات دهد. لحظه‌ای وجود دارد که او برای تایلر احساس بدی می‌کند. تایلر توسط خانواده‌اش خیانت شده است. او نیز احساس خیانت از سوی خانواده‌اش دارد که رازها را از او پنهان کرده‌اند. آن‌ها یک نوع روحیه هم‌نوعی عجیب دارند که او هرگز به آن اعتراف نخواهد کرد. اما او به وضوح آن را مطرح کرده است. اگر او بخواهد آن را برای خودش توجیه کند، می‌گوید: “من او را رها کردم تا حواس‌ها را پرت کند و ما بتوانیم پگزلی را آزاد کنیم.”

میلار: یک ارتباط عمیق و قدردانی وجود دارد که هر دو از مرزهای آنچه یک فرد عادی انجام می‌دهد فراتر می‌رود. احترامی وجود دارد که هیچ‌کدام هنوز به‌طور کامل آن را درک نکرده‌اند. هر دو از رفتار خود با یکدیگر گیج و شگفت‌زده هستند. آن‌ها هنوز از رقص رابطه‌شان مطمئن نیستند و این قطعاً به آنچه در فصل سوم ممکن است اتفاق بیفتد اشاره دارد.

بررسی خانواده آدامز

هستر فرامپ یک نظر ناخوشایند به سمت گومز می‌اندازد که افراد بدون قدرت باید از نورمور منع شوند. مورتیشیا پاسخ می‌دهد که طرد شدن یک حالت ذهنی است. با این بحث چه چیزی را می‌خواهید بگویید و انجام دهید؟

گاف: یک فلسفه قدیمی و یک فلسفه جدید وجود دارد. فلسفه هستر بسیار قدیمی است. این سوالی بود که ما در اتاق نویسندگان می‌پرسیدیم: گومز چیست? او عضوی از خانواده آدامز است، اما قدرتی ندارد. او هرگز نداشته است — اینطور نیست که در پنل‌های چارلز آدامز یا چیزی شبیه به آن باشد. چه معنایی دارد که یک طرد شده باشیم؟ فکر می‌کنم این یک حالت ذهنی است که با محبوبیت این نمایش ثابت شده است. به وضوح، مردم احساس می‌کنند که طرد شده‌اند حتی اگر دنیا آنها را اینگونه نبیند.

هستر و ویژگی‌های او

هستر سردی و بی‌رحمی خاصی دارد که چهارشنبه هم دارد. اما چهارشنبه هنوز به نوعی توانایی برقراری روابط عمیق و محبت‌آمیز را دارد. در حالی که هستر بیشتر یک فرد تنهاست. آیا هستر واقعاً مورتیسیا و چهارشنبه را دوست دارد؟

گاف: هستر دوباره از نسلی متفاوت است. او می‌گفت: “من مورتیشیا را دوست دارم، اما لزوماً او را دوست ندارم”. این جمله را مادرشوهرم یک بار به همسرم گفت. می‌دانید منظورم چیست؟

تفاوت‌های نسلی و انتخاب‌های زندگی

هستر به شیوه‌ای متفاوت بزرگ شده بود. برای زنان آن نسل، او پیشرو بود. اما این معمولاً به این معنا بود که شما یکی از این دو را داشتید. او خانواده‌اش را کنار گذاشت تا به حرفه‌اش بپردازد. این انتخابی بود که او احساس می‌کرد باید برای محافظت از آنها و داشتن این میراث انجام دهد.

مسیر متفاوت مورتیشیا

مورتیشیا در جهت مخالف حرکت کرد. او به خاطر عشق ازدواج کرد و او و گومز بسیار عاشق هم هستند. او زندگی‌اش را صرف بزرگ کردن خانواده‌اش کرده است. با وجود سردی چهارشنبه، او همچنان در خانواده‌ای بزرگ شده که او را دوست داشتند و پذیرفتند. بنابراین همیشه همدلی بیشتری وجود خواهد داشت. او جوان‌تر است و از نسلی متفاوت.

رابطه ونزدی با مورتیشیا اکنون در چه وضعیتی است؟

آنها بالاخره توانستند برای نجات پاگزلی به توافق برسند. اما به نظر می‌رسد ونزدی هنوز از تمام رازهایی که از او پنهان شده بود، در حال بهبود است.

رابطه کلیدی مادر و دختر

میلر: این رابطه کلیدی در سریال است، رابطه مادر و دختر. مسیر مورتیشیا یکی از اعتماد است. در ابتدای فصل، او تماماً به کتاب جادو مشغول است که در نهایت آن را می‌سوزاند. در پایان فصل، ارائه دفترچه اوفلیا یک عمل اعتماد است. این نشان‌دهنده تکامل در رابطه آنهاست. مادران و دختران همیشه از مراحل مختلفی عبور می‌کنند و آنها قطعاً فصل را در وضعیت بهتری نسبت به شروع آن ترک می‌کنند. خواهیم دید که در فصل سوم چه اتفاقی می‌افتد.

یکی دیگر از اعضای خانواده، تینگ، بالاخره داستان اصلی خود را دریافت کرد. چه مدت می‌دانستید که این اتفاق خواهد افتاد و او در اصل دست یک شرور بود؟

گاف: این چیزی بود که همیشه می‌خواستیم انجام دهیم. می‌دانستیم که این داستان برای فصل اول نخواهد بود، اما می‌خواستیم در فصل دوم به آن بپردازیم. زیرا این شخصیت بسیار با مردم ارتباط برقرار کرده بود. وقتی در قسمت هفتم فصل اول او را زخمی کردند، مردم می‌گفتند: «اوه، خدای من، آیا قرار است تینگ را بکشند؟» این دست بدون بدن قلب‌های بسیاری را به دست آورده بود. بنابراین می‌خواستیم واقعاً به آن بپردازیم و آن را به خانواده آدامز و نورمور مرتبط کنیم. ما ایده‌ای را دوست داشتیم که گومز قدرت خود را از دست داده بود، اما تینگ از آن تراژدی بیرون آمد.

به انید بپردازیم: او را دیدیم که در زیر ماه کامل در فصل اول به گرگ تبدیل شد، وقتی که چهارشنبه را از تایلر نجات داد. اگر او یک آلفا است، چرا توانست آن زمان دوباره به دختر تبدیل شود؟

گاف: او قبلاً هرگز به گرگ تبدیل نشده بود. این اولین تجربه‌اش بود.

میلر: همچنین از نظر اسطوره‌شناسی، آن یک ماه خونین بود که خاصیت ویژه‌ای داشت. اساساً، قوانین به این صورت است که اگر شما دیر شکوفا شوید و در یک ماه خونین به گرگ تبدیل شوید، این نشانه‌ای است که می‌توانید یک آلفا باشید. آلفاها می‌توانند هر زمان که بخواهند تغییر شکل دهند. اما اگر این کار را در یک ماه کامل انجام دهند، ممکن است به این معنا باشد که برای همیشه یک گرگینه خواهند بود.

فلسفه شما به عنوان نویسنده‌ها زمانی که با این نوع افسانه‌ها کار می‌کنید چیست؟

برای خانواده آدامز و موجودات و توانایی‌های مختلفی که با آنها سر و کار دارید، منابع زیادی وجود دارد. آیا ترجیح می‌دهید هنگام تنظیم قوانین در “ونزدی” به نسخه‌های قدیمی‌تر مراجعه کنید و آنها را ترکیب کنید، یا قوانین خودتان را می‌نویسید؟

گاف: شما همیشه باید اسطوره‌شناسی خودتان را خلق کنید. هاید موجودی است که قبلاً در هیچ اثر ماوراءالطبیعی دیگری وجود نداشته است. با گرگینه‌ها، مردم می‌دانند گرگینه چیست. بنابراین قوانینی وجود دارد که به آن‌ها پایبندیم و سپس سعی می‌کنیم آن را به خودمان اختصاص دهیم و خاص دنیای خود کنیم. به‌ویژه با چیزهای شناخته‌شده‌ای مانند گرگینه‌ها یا خون‌آشام‌ها، شما طبق قوانین بازی می‌کنید. اما سپس باید پیچ و تاب خودتان را به آن اضافه کنید. قوانین منحصر به فردی که به دنیای خودتان می‌آورید چیست؟

این مصاحبه ویرایش و خلاصه شده است.

پست‌های مرتبط

فیلم‌های یواخیم تریر و جعفر پناهی آغاز و پایان جشنواره جهانی سینمای جاکارتا را رقم می‌زنند

فیلم‌های یواخیم تریر و جعفر پناهی آغاز و پایان جشنواره جهانی سینمای جاکارتا را رقم می‌زنند

جشنواره جهانی سینمای جاکارتا با فیلم‌های یواخیم تریر و جعفر پناهی آغاز و پایان می‌یابد. این جشنواره شامل مسابقه فیلم کوتاه KlikFilm برای حمایت از فیلمسازان جوان است. برنامه ۲۰۲۵ شامل ۱۸۵ فیلم…

توسطتوسطنرگس فرهادیشهریور ۷, ۱۴۰۴
تجلیل از ۱۰ دستیار برتر ۲۰۲۵ در استودیو یونیورسال توسط Variety

تجلیل از ۱۰ دستیار برتر ۲۰۲۵ در استودیو یونیورسال توسط Variety

رویداد تقدیر از دستیاران در استودیوهای یونیورسال، تجربه‌ای متفاوت و شناخته شدن در مکان‌های عمومی را برای کریستین مورین به ارمغان آورد. این رویداد با سخنرانی روبرتو لاریوس بر اهمیت همکاری، احترام و…

توسطتوسطعلی محتشمشهریور ۸, ۱۴۰۴
عنوان: کارگردان رومانیایی آندری اپوره و بررسی «خرابکاری در واقع‌گرایی» در فیلم لوکارنو «نذار بمیرم»

عنوان: کارگردان رومانیایی آندری اپوره و بررسی «خرابکاری در واقع‌گرایی» در فیلم لوکارنو «نذار بمیرم»

فیلم «نذار بمیرم» به کارگردانی آندری اپوره، با تمرکز بر مرزهای شکننده بین زندگی و مرگ و واقعیت و خیال، داستانی از تعاملات بوروکراتیک و روابط انسانی را در محیطی سورئال به تصویر…

توسطتوسطOlivia Bennett,Olivia Poppمرداد ۲۱, ۱۴۰۴
لزلی منویل در فیلم «زمستان کلاغ» کاسیا آدامیک: هرج و مرج سیاسی و همکاری با مایک لی در خاطراتش زنده است

لزلی منویل در فیلم «زمستان کلاغ» کاسیا آدامیک: هرج و مرج سیاسی و همکاری با مایک لی در خاطراتش زنده است

لسلی منویل در فیلم «زمستان کلاغ» به کارگردانی کاسیا آدامیک، به لهستان ۱۹۸۱ سفر می‌کند. این فیلم بر اساس داستانی از اولگا توکارچوک ساخته شده و در جشنواره‌های تورنتو و سن سباستین به…

توسطتوسطپیمان نیکخواهشهریور ۱۵, ۱۴۰۴
خالقان «Wednesday» پایان فصل دوم را بررسی می‌کنند: گذشته تراژیک گومز، منشأ تینگ و نظر جدید ونزدی درباره تایلر