📋 خلاصه مقاله:
فیلم «استیو» با بازی کیلین مورفی و کارگردانی تیم میلانتس، داستان یک معلم اصلاحطلب در مدرسهای برای جوانان مضطرب را روایت میکند. این فیلم که در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درمیآید، به بررسی چالشهای کار با کودکان مشکلدار و تأثیرات آن بر کارکنان مدرسه میپردازد.
همکاری دوباره با کارگردان فیلم «چیزهای کوچک مانند اینها»، تیم میلانتس، ستاره فیلم «اوپنهایمر» را در نقش یک معلم اصلاحطلب ناامید به تصویر میکشد. او در مقابل گروهی از بازیگران جوان و کاملاً متقاعدکننده بازی میکند.
بیشتر مدارس یک یا دو دانشآموز مشکلدار دارند. در استانتون وود، چیزی جز این نیست.
مدرسهای برای جوانان مضطرب
این مدرسه توسط شخصیت اصلی، “استیو” اداره میشود. بازیگر اصلی، کیلین مورفی، در آن انواع تضادهای غیرقابل حل را به نمایش میگذارد. اینجا مدرسه اصلاحی آخرین چاره است. جایی که “جوانان بسیار مضطرب” به توصیف رماننویس مکس پورتر، با هزینه زیادی برای مالیاتدهندگان انگلیسی فرستاده میشوند. هدف این است که کارکنان کوچک اما متعهد معلمان و درمانگران این مؤسسه بتوانند به این جوانان کمک کنند. آنها تلاش میکنند تا خشونت خود را مدیریت کرده و چیزی از خود بسازند.
به طور نظری، فیلمی با این قدرت باید در جشنوارههای ونیز یا تلوراید به نمایش درمیآمد. در این مکانها، احتمال جلب توجه بیشتری وجود داشت. اما «استیو» در رقابت پلتفرم جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درمیآید. در این جشنواره، ممکن است در میان بیش از ۲۰۰ فیلم دیگر نادیده گرفته شود. این اتفاق ممکن است در نتفلیکس نیز رخ دهد. با این حال، باید گفت: «استیو» که به طرز عمیقی تأثیرگذار و فوقالعاده بازی شده است، بهتر از هر فیلمی است که این سرویس تا به حال برای بهترین فیلم تبلیغ کرده است. نتفلیکس به طور معروف از جشنوارههای پاییزی برای معرفی نامزدهای جوایز خود استفاده میکند. اما این بار شرکت با احتیاط عمل کرده است. فیلم را در تاریخ ۱۹ سپتامبر در سینماها اکران میکند و سپس در ۳ اکتبر به سرویس خود اضافه میکند.
«استیو» نمایانگر نوعی تجدید دیدار بین بازیگر اصلی مورفی، همبازیاش امیلی واتسون و کارگردان بلژیکی تیم میلانتس است. این گروه سال گذشته درام تکاندهنده «چیزهای کوچک مانند اینها» را ساختند. برای این دنباله غیرمرتبط، اما حتی قدرتمندتر، مورفی شخصاً پورتر را تشویق کرد. او خواست تا رمانش «خجالتی» را به فیلمنامهای تبدیل کند که ممکن است در آن بازی کند.
از این رو، تغییر عنوان. در حالی که “خجالتی” موضوع کتاب باریک پورتر بود — که در واقع بیشتر شبیه به یک مونولوگ روزانه به سبک شعر بیت است — تمرکز اینجا به سمت مدیر خستهای تغییر میکند که سالها به نمایندگی از آنها مبارزه کرده است.
تغییرات در سال ۱۹۹۶
سال ۱۹۹۶ است و دولت حمایت خود را قطع کرده است. آنها مدرسه را از زیر دست استیو و کارکنانش که شامل روانپزشک جنی (واتسون) و آماندا (تریسی اولمن) میشود، فروختهاند. آماندا کارش را ترکیبی از نگهبان زندان، معلم، مادر و تبر جنگی توصیف میکند.
در روز مورد نظر، استیو یک گروه فیلمبرداری مستند را به داخل این مؤسسه جنجالی دعوت کرده است. این مؤسسه گرانقیمت است و این قهرمانان کمدرآمد تقریباً تنها کسانی هستند که هنوز از نوجوانان پرخاشگر تحت مراقبتشان ناامید نشدهاند.
حس ترس و دلهره از همان ابتدا
از همان ابتدا حس ترس و دلهره وجود دارد. دوربینهای ویدئویی این افراد خارجی سطح دیگری از واقعگرایی را به تصویر بیپرده و بدون احساسات از دوازده نوجوانی که به وضوح میتوانند یکدیگر را تکهتکه کنند، اضافه میکند.
این تنش دراماتیک در تمام ۹۲ دقیقه از پرتره همدلانه میلانز وجود دارد. بخشی از فیلمهای معلم الهامبخش و بخشی از نگاه بیپرده به چگونگی بدتر شدن اوضاع است. این فیلم در سنت فیلمهای برجسته بریتانیایی مانند «اسکام» اثر آلن کلارک و «اگر…» اثر لیندزی اندرسون قرار میگیرد.
چالشهای کار با کودکان
اگر تا به حال با چنین کودکانی سر و کار داشتهاید، میدانید که آنها میتوانند به سرعت به خشونت روی آورند. این میتواند ترسناک باشد، زیرا به نظر میرسد که از قدرت خود آگاه نیستند. تیم استیو به طور مداوم در حال کاهش این گونه درگیریها است.
مسئولیتهای استانتون وود
در استانتون وود، مسئولیت آنها نه تنها جلوگیری از آسیب رساندن دانشآموزان به یکدیگر است، بلکه جلوگیری از آسیب رساندن آنها به خودشان نیز هست.
کتاب پورتر با شای که یک کولهپشتی پر از سنگ حمل میکند، آغاز میشود. در فیلم، شای توسط جی لیکورگو بازی میشود. او بازیگری جوان است که در نقش برجستهاش هم حساس و هم ترسناک ظاهر میشود.
ورود غیرمنتظره به اتاق دانشآموزان
کیف تا اواسط فیلم ظاهر نمیشود. زمانی که گروه فیلمبرداری بدون اجازه وارد اتاق دانشآموزان میشوند، این اتفاق میافتد. این صحنه میتواند از یک فیلم ترسناک با سبک فیلمهای پیدا شده باشد. زیرا دوربین اتاق شای را اسکن میکند و نشان میدهد که ذهن او چقدر مشکلدار است.
نادیده گرفتن نشانهها
به نوعی، استیو نشانهها را نادیده گرفته است. نشانههایی که جنی هفتههاست سعی دارد به او بگوید.
میلانز عناصر را به یک کلاژ پیچیده پستمدرن تبدیل میکند. این کلاژ همچنان عمدتاً خطی است. او با ترکیب شهادتهای تلویزیونی شخصیتهای مختلف با لحظات خصوصی و هنرمندانه، چیزی را که ممکن بود صحنهای به نظر برسد، ارتقا میدهد. این امر با توجه به مکان واحد و همه چیز، اهمیت دارد. فیلمبردار روبخت هیورت دو فرمت SD Betacam و فیلم را مدیریت میکند. در همین حال، تدوینگر دانیل پالمر بین انفجارهای پر سر و صدا و بهرهبرداری از گروه مستند برش میزند. این گروه شامل تخریب بیرحمانه یک نماینده مجلس بازدیدکننده (راجر آلام) است. همچنین لحظات دزدیده شده از صمیمیت که تنها توسط ما دیده میشود، وجود دارد.
در اینجا ما به یک تماس تلفنی شخصی بین شای و مادرش دسترسی پیدا میکنیم. او تصمیم خود را برای قطع تمام ارتباطات با پسرش به اشتراک میگذارد. همچنین، متوجه میشویم که استیو از بطریهای الکلی که در اطراف مدرسه پنهان کرده، جرعههایی میدزدد. این کار راهی برای مقابله با احساس گناه و مشکلات اعتیاد خودش است.
کلیشههای نگرانکننده در فیلمهای مدرسه شبانهروزی
در فیلمهای مدرسه شبانهروزی، کلیشهای نگرانکننده وجود دارد. برای ایجاد تغییر واقعی در یک مؤسسه ناکارآمد، نیاز به مرگ کسی بر اثر خودکشی است. «استیو» تا حدی از این نگرانی بهرهبرداری میکند. اما در نهایت کاری غیرمنتظره با آن انجام میدهد. او تمرکز را از شای به استیو منتقل میکند، همانطور که عنوان را تغییر داد.
برای بسیاری، «اوپنهایمر» بهترین اجرای حرفهای مورفی به شمار میآید. افراد کمی کار شگفتانگیز او در «صبحانه در پلوتو» را دیدهاند. به هر حال، دو همکاری اخیر این بازیگر ایرلندی با میلانتس، فروتنی او را نشان میدهد. این فیلمهای کوچک به هیچ وجه پروژههای پولسازی نیستند. همچنین، این همکاریها نشان میدهد که چقدر بیشتر هنوز برای ارائه دارد.
تعهد و فروتنی در بازیگری
به ندرت میتوان ستارهای با چهرهای تازه را با ریش و سبیل دید. همچنین، کمتر پیش میآید که صحنه را به اتاقی پر از ناشناختهها واگذار کند. استیو مردی است که بیش از حد از خود مایه میگذارد. نیاز به تعهدی مانند مورفی دارد تا نشان دهد این از کجا میآید.