📋 خلاصه مقاله:
فیلم «Twinless» به کارگردانی جیمز سوئینی، داستان دو مرد را روایت میکند که در گروه حمایتی برای دوقلوهای از دسترفته ملاقات میکنند. این فیلم با بازی دیلن اوبراین، به بررسی سوگواری، تنهایی و روابط پیچیده میپردازد و در جشنواره ساندنس به نمایش درآمد.
فیلم دوم جیمز سوینی، کارگردان ‘Straight Up’، بر اساس دو اجرای کاملاً متضاد از دیلن اوبراین ساخته شده است. او نقش موضوع وسواس ناسالم یک مرد همجنسگرای داغدار را بازی میکند.
در فیلم دوم جیمز سوئینی با عنوان «Twinless» که به طرز شگفتانگیزی خندهدار است، دو مرد در یک گروه حمایت عاطفی برای کسانی که یک خواهر یا برادر دوقلوی خود را از دست دادهاند، ملاقات میکنند. این مکان به نظر میرسد جای مناسبی برای صحبت درباره وابستگی متقابل باشد. هرچند که موضوع حتی جهانیتر تنهایی است که کمدی مقابلهای بینشمند سوئینی را به حرکت در میآورد.
نمایش در جشنواره فیلم ساندنس
این فیلم در شب افتتاحیه جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمد. سوئینی میداند که برخی از خندههایش ممکن است بیمزه به نظر برسند. اما از اینکه خود را به عنوان یک عجیب و غریب معرفی کند، ابایی ندارد. زیرا چنین ناراحتیهایی میتواند راهی به سوی حقایق عمیقتر باشد.
«میگویند هیچ چیز بدتر از از دست دادن یک فرزند نیست، اما شاید چیزی بدتر هم وجود داشته باشد.» این جمله را لورن گراهام میگوید که نقش مادر برادران سیساله، راکی و رومن را بازی میکند. این دو نقش توسط دیلن اوبراین با اجرای چشمگیری ایفا میشوند. تفاوت این دو نقش به حدی است که تصور اینکه یک بازیگر هر دو را خلق کرده، دشوار است. پسر همجنسگرای برونگرای او، راکی، در صحنه ابتدایی خارج از صفحه میمیرد. سپس خندههای ناآرام در مراسم تشییع جنازه جوان محبوب آغاز میشود. در این مراسم، عزاداران با دیدن چهره رومن که شبیه به دوستی است که از دست دادهاند (به جز سبیل) فرو میریزند.
رومن به طرز شگفتآوری هیچ شباهتی به برادرش ندارد. در حالی که راکی با اعتماد به نفس بود و میتوانست با هر کسی صحبت کند، رومن خجالتی و خودآگاه است. او سادهلوح است و در کلمات مهارت ندارد. به اعتراف خودش، او “باهوشترین ابزار در جعبه نیست”. بنابراین، وقتی در یک جلسه گروه درمانی با دنیس آشنا میشود، برایش آرامشبخش است. زیرا این غریبه شوخطبع به نوعی او را به یاد برادرش میاندازد. اما برای دنیس، که همیشه به نظر میرسد یک شوخی در آستین دارد، این ارتباط کمی ترسناکتر است. زیرا او به طور غیرمستقیم به این همنورد جذاب علاقهمند است.
سوئینی که در زندگی واقعی دوقلو ندارد، زمان زیادی را صرف فکر کردن به پیوند ویژهای که دوقلوها با هم دارند کرده است. او این ایدهها را در فیلمنامهای با چند پیچش غیرمنتظره گنجانده است.
پیچشهای غیرمنتظره و برومنس غیرمتعارف
اگرچه این پیچشها به اندازهای نیستند که به دوقلوگرایی کامل برسند، اما حداقل یک “برومنس” بسیار غیرمتعارف را شامل میشود. این برومنس انتقال یک شیفتگی اروتیک از یک خواهر و برادر به دیگری را در بر میگیرد. همچنین، توانایی غیرطبیعی نقل قول از فیلمهای کلاسیک دوقلوهای اولسن نیز در این داستان وجود دارد.
تعادلسازی ظریف و نگاه صادقانه
این یک عمل تعادلسازی ظریف است. سوئینی رفتارهای غیرقابل قبول را با نگاهی صادقانه به سوگ، اضطراب و مدیریت خشم متعادل میکند. او با دقت و حساسیت به این موضوعات پرداخته است.
سوگواری و پیچیدگی شخصیتها در «Twinless»
«Twinless» با صداقت کامل به سوگواری رومن میپردازد و به اوبراین اجازه میدهد تا اشکها و بیحسی ناشی از آن را به واقعیترین شکل ممکن به نمایش بگذارد. اما دنیس شخصیتی پیچیدهتر است. او نیرویی ناخوشایند و تقریباً شکارچی است که نمیداند کجا باید مرز را بکشد. در ابتدا، او به نظر میرسد که فردی عادی است. او به سرعت موافقت میکند که برای رومن خرید کند یا با او شام بخورد. رومن توضیح میدهد که افراد کمی میتوانند با احساسی که دارند همدردی کنند. اما وقتی میپرسد: «بدترین کاری که تا به حال انجام دادهای چیست؟» دنیس جرأت نمیکند صادق باشد.
فلشبک به گذشته و رابطه با راکی
در اینجا فلشبکی به زمانی کوتاه قبلتر میزنیم، زمانی که او با راکی آشنا شد. این دو با هم رابطهای برقرار کردند. دنیس آنقدر وابسته بود که اگر میتوانست همانجا به راکی میچسبید. این وابستگی او را کمی دیوانه کرد. این بدان معناست که اکنون، وقتی دنیس و رومن به جلسات درمانی میروند، در واقع برای همان دوقلو سوگواری میکنند.
از لحظهای که مخاطبان متوجه میشوند، “Twinless” بسته به دیدگاه شما یا بیرحم یا عجیب و غریب میشود.
تأثیرات سینمای کوییر جدید
سوییینی علاقهای مشابه به افسانه سینمای کوییر جدید، گرگ آراکی، به پسران احمق مستقیم دارد. او همچنین تحقیر شدیدی نسبت به ذهنهای کمتر دارد. با این حال، با فروتنی اجازه میدهد این شخصیتها با گذشت زمان هوش احساسی برتر خود را نشان دهند. همانطور که همکار خوشبین دنیس، مارسی، این کار را میکند. این نقش مکمل عالی توسط آیسلینگ فرانسیوسی ایفا میشود.
سوئینی فیلمنامه خود را به گونهای ساختار میدهد که دیدگاه از یک شخصیت به شخصیت دیگر در لحظات مختلف فیلم تغییر کند. حتی صحنهای وجود دارد که صفحه نمایش به دو قسمت تقسیم میشود و همزمان رومن و دنیس را دنبال میکند. آنها به یک مهمانی هالووین رسیدهاند و هر دو به شکل سیمز لباس پوشیدهاند. در این مهمانی، سعی میکنند با افراد مجرد حاضر در مهمانی، که همیشه “بدون دوقلو” بودهاند، دوست شوند. تا این لحظه، این دو شروع به فکر کردن به یکدیگر به عنوان جایگزینی برای برادری که از دست دادهاند کردهاند. اما از آنجا که یکی مستقیم و دیگری همجنسگرا است، روابط دیگر به طور حتم در مسیرشان قرار میگیرد.
آیا واقعاً شریکهای زندگی میتوانند با ارتباطی که دوقلوها با هم دارند رقابت کنند؟
امید به بازسازی روابط از دست رفته
آیا این دو واقعاً میتوانند امید داشته باشند که آنچه در زندگیشان از دست رفته را بین خود بازسازی کنند؟ سوئینی این سوالات را با وارد کردن جزئیاتی که دیگر شخصیتها از آن بیخبرند پیچیدهتر میکند. او از ما میخواهد که برای کسی که تنهایی عمیق و ناامنیاش به یک خودشیفتگی ناسالم دامن میزند، دل بسوزانیم. سوئینی با بازی خودش در نقش آن شخص، این تغییرات دائمی در دوستداشتنی بودن را مدیریت میکند.
دیالوگهای هوشمندانه و نیات پنهان
همانند اولین فیلم کمدی پیچیدهاش در سال ۲۰۱۹ به نام «Straight Up»، سوئینی از دیالوگهای هوشمندانه برای آشکار کردن و پنهان کردن نیات واقعی شخصیتهایش استفاده میکند. رومن آنقدر سادهلوح است که نمیتواند کنایههای نیشدار زیر بسیاری از نظرات دنیس را درک کند. اما تماشاگران نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. مانند زمانی که به رومن میگوید: «فکر نمیکنم نوع خاصی داشته باشم»، و آن را به قدری آهسته میگوید که ما بتوانیم طنز آن را تشخیص دهیم.
این به نظر نمیرسد یک دوستی سالم باشد. با این حال، سوینی اذعان میکند که چگونه دو نفر که ناگهان احساس تنهایی بیشتری نسبت به همیشه میکنند، میتوانند خلأیی در زندگی یکدیگر پر کنند.
حس پیچیده کارگردانی
در دومین فیلم خود، این کارگردان جوان و با استعداد، حس پیچیدهای از قاببندی، ریتم و تنش دراماتیک را به نمایش میگذارد. این حس به طرز ناخوشایندی با موسیقی مضطرب جونگ-جائه ایل که شبیه به آثار فیلیپ گلس است، ترکیب شده است.
پایانبندی منحصر به فرد
پس از بازی در نقش منفی برای مدت طولانی، سوینی شخصیت خود را کمی بیش از حد آسان رها میکند. اما او همه چیز را به زیبایی در صحنه آخر فیلم منحصر به فرد خود به هم میبندد.