📋 خلاصه مقاله:
چنینگ تیتوم در فیلم “Roofman” نقش جفری منچستر، جنایتکار واقعی را بازی میکند که از زندان فرار کرد و در فروشگاه Toys R Us مخفی شد. تیتوم با چالشهای پیری و حرفهای مواجه است و به دنبال نقشهای متفاوت و معنادار در صنعت فیلمسازی است.
عکسها توسط زوئی مککانل
چنینگ تیتوم دچار آسیب در پا شده است. اگر تیتوم اخیراً در لندن هنگام فیلمبرداری “انتقامجویان: روز قیامت” خود را مجروح نکرده بود، این پروفایل مرکزی بسیار پرتحرکتری داشت. او میگوید: “احتمالاً اگر اینطور نبود، به بولینگ یا چیزی شبیه به آن میرفتیم.” او با لنگی آشکار وارد جلسه ناهار ما شد. برای باقیمانده تولید تا کنون، تیتوم میگوید: “ما فیلمبرداریهای زیادی داشتیم.” از جمله یک “مبارزه بزرگ” با دکتر دوم رابرت داونی جونیور. تیتوم کنار گذاشته شد، در نماهای نزدیک حضور داشت و به بدلکارش اجازه داد کارهای سنگین را انجام دهد. امروز، او میگوید، از داروهای مسکن خود مرخصی گرفته است “تا روی شما خوابم نبرد و آب دهانم نریزد.” بدنم با کدئین خوب کنار نمیآید و آن مسکنهایی که دکترهای بریتانیا به من دادند قوی بودند.
فیزیوتراپی فشرده و پایان فیلمبرداری “انتقامجویان” برای اکران در سال ۲۰۲۶ در پیش است. تیتوم میگوید: “موضوع درد لحظهای نیست که احساس میکنم.” او پاهایش را زیر میز روی پشتبام هتلی در سانتا مونیکا دراز کرده است. “این است که میدانم نمیتوانم این را برگردانم. و حالا میدانم که شش ماه آینده زندگیام چگونه خواهد بود.” این یادآوری مداوم است که یک بازیگر اصلی که به خاطر ورزیدگیاش شناخته میشود، نیز شکننده است.
احساسات تیتوم درباره پیری
تیتوم میگوید: “من از پیر شدن متنفرم.” او ۴۵ ساله است، اما حتی در نور آفتاب ظهر، بسیار جوانتر به نظر میرسد. یا شاید این فقط تصویر او از فیلمهایی مانند “جی.آی. جو” تا “مجیک مایک” است که روی چهرهاش نقش بسته است. او نیز احساس میکند جوانتر از سنش است. “در ذهنم، من هنوز واقعاً ۳۰ سالهام — ۲۶، اگر صادق باشم.”
بنابراین منطقی است که او در هنگام فیلمبرداری آخرین فیلمش در یک فروشگاه اسباببازی احساس راحتی کند.
نقشآفرینی چانینگ تاتوم در فیلم «Roofman»
در فیلم «Roofman» که در تاریخ ۱۰ اکتبر منتشر میشود، تاتوم نقش جنایتکار واقعی جفری منچستر را بازی میکند. در سال ۲۰۰۴، منچستر از زندان فرار کرد. او به دلیل سرقت از شعب مکدونالدز برای تأمین نیازهای دخترش در حال گذراندن دوران محکومیت بود. او ماهها در فروشگاه Toys R Us در شارلوت، کارولینای شمالی مخفی شد و به زندگی دوگانه عجیبی پرداخت. این زندگی شامل آغاز یک رابطه عاشقانه با زنی محلی بود که توسط کیرستن دانست بازی میشود.
زندگی دوگانه جفری منچستر
در طول روز، شخصیت تاتوم در یک اتاق خوابگاهمانند پشت دیوار میخوابد. در شب، وقتی بچهها فروشگاه را ترک میکنند، او میتواند زندگی خود را ادامه دهد. فروشگاه اسباببازی واقعی است. تولیدکنندگان یک فروشگاه متروکه Toys R Us در کارولینای شمالی را پیدا کرده و بازسازی کردند. این اتفاق پس از اعلام ورشکستگی این زنجیره در سال ۲۰۱۷ رخ داد.
تیتوم خود را به داخل و خارج از مخفیگاه جفری میکشد. در حالی که فروشگاه در شب آرام است، مانند کودکی بزرگسال در راهروها میدود. اما دستاورد بزرگ او ممکن است آرامش او باشد. زمانی که پشت دیواری گرفتار شده و در حال برنامهریزی برای بهبود وضعیت ناامیدانهاش است. او پرانرژی و روحدار است و لحظه به لحظه تغییر میکند. این فیلم لحن بازیگوش و سختقابلتشخیص آن از دورهای قدیمیتر از فیلمسازی استودیویی گرفته شده است. این فیلم — که مانند «تلما و لوئیز» تماشاگران را به وجد میآورد — چیزی است که تیتوم نمیتوانست در روزهای «استپ آپ» خود یا در هیچ لحظهای جز اکنون انجام دهد.
بازیگر با اعتماد به نفس بیشتری نقش جدیدی را پذیرفت. این پس از بازگشت موفقیتآمیز او از وقفهای چهار ساله با درام «Dog» بود که او همکارگردانی و تهیهکنندگی کرده بود. همچنین کمدی «The Lost City» با ساندرا بولاک نیز موفقیتآمیز بود. این آثار نشان دادند که تیتوم همچنان ستارهای است که میتواند سینماها را پر کند. این در حالی بود که صنعت سینما از کووید بهبود مییافت. او میگوید: «خیلیها میروند و هیچکس اهمیت نمیدهد. اینطور نیست که صنعت بگوید، ‘اوه، نه، باید ساخت فیلمها را متوقف کنیم.’»
چالشهای پیش از وقفه
قبل از وقفهاش، او در یک دوراهی بود. احساس همیشگی ۲۶ سالگی عالی است، اما نقشها هم همانطور باقی میمانند. او به یاد میآورد: «من بیش از حد کار میکردم و خسته شده بودم. داشتم از خودم میپرسیدم که آیا اصلاً باید در این صنعت میبودم، چون احساس نمیکردم به اندازه کافی خوب هستم. به جایی رسیدم که نمیدانستم چه کار میکنم. هیچکس به شما نمیگوید چگونه با شهرت کنار بیایید.»
کارگردان فیلم «Roofman» نیز پس از یک وقفه دوباره به عرصه بازگشته بود. درک سیانفرانس که به خاطر داستانهای احساسی درباره والدین و فرزندان شناخته میشود، در اواخر دهه ۳۰ زندگیاش با فیلمهای «ولنتاین آبی» و «مکانی فراتر از کاجها» به چهرهای مورد احترام در صحنه مستقل آمریکا تبدیل شد.
بازگشت به عرصه فیلمسازی
پس از اتمام سریال محدود HBO خود به نام «میدانم این حقیقت دارد»، احساس کرد که دیگر چیزی برای ارائه ندارد. سیانفرانس در یک پیادهروی صبحگاهی نزدیک خانهاش در بروکلین به من میگوید: «من ۱۵ سال را صرف کاوش در میراث، ارث، گناهان پدر و هر چیز دیگری کردم. و با «میدانم این حقیقت دارد»، بالاخره این چرخه را کامل کردم.»
تأثیر همهگیری بر کارگردان
این نمایش در ماه مه ۲۰۲۰، در اوج همهگیری منتشر شد. او به یاد میآورد که احساس میکرد چاهش خشک شده و فقط منتظر باران بود. یک سال پس از وقفهاش، سیانفرانس افسانه جفری منچستر را شنید.
من و سیانفرانس در پارک پراسپکت صحبت میکنیم، چند روز قبل از اینکه با تاتوم ملاقات کنم. برای کارگردان مهم است که تصویری از چگونگی ملاقاتش با بازیگر اصلیاش در همین مکان برای پروژه “روفمن” ترسیم کند.
ملاقات در پارک پراسپکت
وقتی به خانه پیکنیک پارک نزدیک میشویم، سیانفرانس روی پیادهرو مینشیند. او به سمت مخالف منظره وسیع چمنزار که از جایی که ایستادهایم دیده میشود، نگاه میکند و به نوعی در حالت لوتوس چمباتمه میزند. سپس با دستهایش به بالا میجهد و خود را مانند یک جک در جعبه به جلو میبرد. او واکنش تاتوم را در روزی که برای بحث درباره پروژه نشستند، بازسازی میکند. بازیگر آیندهاش به اندازه یک کودک در فروشگاه اسباببازی هیجانزده به نظر میرسید. سیانفرانس با خنده میگوید: «البته، او نیازی به استفاده از دستهایش نداشت.»
هم در داستان و هم در شادی سیانفرانس در بازسازی آن، انرژی کودکانهای وجود دارد. جای تعجب نیست: یک بازیگر اصلی که نگران بود در قالب خاصی گیر بیفتد و کارگردانی که به شدت احساسی پیش رفته بود، نیاز داشت خود را بازگرداند. آنها تصمیم گرفتند در پارک، به سادگی با هم بازی کنند. سیانفرانس میگوید: «آن لحظهای بود که مطمئن شدم او میتواند آن مرد باشد.»
در واقع، ملاقات آنها در پارک پراسپکت اولین باری نبود که سیانفرانس و تاتوم با هم دیدار کردند. در ابتدای کار حرفهای تاتوم، سیانفرانس از او خواست تا در پروژهای که بعدها به فیلم «ولنتاین آبی» تبدیل شد، بازی کند. این فیلم درام طولانیمدت و دلشکن درباره روابط عاشقانه است که میشل ویلیامز و در نقش تاتوم، رایان گاسلینگ در آن بازی میکنند.
شروع همکاری تاتوم و سیانفرانس
سیانفرانس فیلم موفق تاتوم در جشنواره ساندنس ۲۰۰۶ به نام «راهنمای شناخت قدیسان شما» را دیده بود. این فیلم اولین نقش مهم او پس از کشف شدن به عنوان مدل بود. سیانفرانس میگوید او را وارث مارلون براندو میدانست: «او این جسمیت را دارد — بدنی که میتواند داستانها را روایت کند.»
این یک تاریخ جایگزین جذاب است که احتمالاً مسیر فیلم و حرفه تیتوم را تغییر میداد. شخصیت عاشقانه و پرخاشگر گاسلینگ که به مشکل نوشیدن دچار است، خطرناکتر از نوع شخصیتهایی است که تیتوم تا قبل از “روفمن” بازی کرده است. تیتوم در ابتدا به یاد نمیآورد که پیشنهاد سیانفرانس را رد کرده باشد. او میگوید: “فکر میکنم آن را فراموش کردهام چون احتمالاً در سطحی از آن پشیمانم.” تیتوم ادامه میدهد: “وقتی واقعاً به آن لحظه نگاه میکنم، از آن ترسیده بودم، چون واقعاً آن را تجربه نکرده بودم.”
در عوض، تیتوم به مسیری شغلی قدم گذاشت که پیش از موفقیتش، بهطور خودکار و خارج از کنترل او پیش میرفت. نقاط روشن این مسیر بسیار درخشان بودند.
موفقیتهای بزرگ تیتوم
«مجیک مایک» که بر اساس تجربیات تیتوم به عنوان یک رقصنده مرد در جوانیاش ساخته شده بود، در سال ۲۰۱۲ به یک پدیده تبدیل شد و دو دنباله نیز به همراه داشت. در همان سال، «خیابان جامپ ۲۱» تواناییهای کمدی تیتوم را به نمایش گذاشت که آن هم دنبالهای داشت. «فاکسکچر» در سال ۲۰۱۴، کاریزمای تیتوم را به درون خود کشید، زیرا او نقش یک کشتیگیر المپیکی را بازی میکرد که تحت تأثیر یک خیرخواه روانی قرار داشت.
تأثیر موفقیتها بر مسیر شغلی
اما این تجربیات جدا از هم بودند. بهطور کلی، هر موفقیت تیتوم دهها پیشنهاد مشابه به همراه داشت.
پس از مجموعه فیلمهای «G.I. Joe» که یک تعهد قراردادی پیچیده بود و «فقط برای من اتفاق افتاد»، حرفه تیتوم به مسیری تجاریتر تغییر کرد. او میدانست که این فیلمها «به خوبی که میخواستم نخواهد بود». با فیلمهای «Dear John» و «The Vow»، او به آن آدم تبدیل شد. اما «Jump Street» او را از آن نجات داد. حالا او آدم «Jump Street» است. بعد از اینکه «White House Down» را انجام داد، به مدیرانش گفت: «اگر اسلحهای در دستم است، آن را برایم نفرستید.»
تجربهای از فیلم «White House Down»
تیتوم به فیلمنامه «White House Down» شک داشت، اما توسط ایمی پاسکال، رئیس استودیو سونی در آن زمان، متقاعد شد. او درس ارزشمندی آموخت: «بهتر است از انجام فیلم لذت برده باشید و فکر کنید که فرآیند ساخت آن ارزشش را داشت. چون حالا بچهای دارید و بهتر است بتوانید به او پاسخ دهید، ‘چرا آنجا نبودی؟’»
تیتوم یک دختر ۱۲ ساله به نام اورلی دارد که او را با همسر سابقش، جنا دوان، بزرگ میکند.
«روفمن» فرصتی بود تا کاری انجام دهد که ارزش دوری از خانه را داشته باشد. دلیل اینکه فیلم با یک زیرنویس شروع میشود که به تماشاگران میگوید آنچه میبینند یک داستان واقعی است، این است که در غیر این صورت، به نظر میرسید که به طرز ناامیدکنندهای غیرقابل باور است.
سرقتهای منچستر
منچستر حدود ۴۰ تا ۶۰ شعبه مکدونالدز را سرقت کرد. او پس از مطالعه دقیق، از طریق سقف وارد میشد و به کارمندانی که قبل از برداشتن پول در فریزر محبوس میکرد، مهربانی نشان میداد.
فرار نهایی از زندان
فرار نهایی او از زندان نیز به همین ترتیب دقیق بود. او با استفاده از یک پانل ساخته شده از تخته سهلا و مقوا، خود را در زیر کامیونی که از تأسیسات خارج میشد، پنهان کرد و سپس به شارلوت رفت.
داستان رابین هود مدرن
در این داستان رابین هود که از تیترهای خبری گرفته شده، سیانفرانس داستانی را دید که او را به فیلمسازی بازمیگرداند. او شمارهاش را به منچستر داد که دوباره زندانی شده و تنها میتواند تماسهای خروجی برقرار کند.
«او داستانسرایی ماهر است»، سیانفرانس میگوید. «اما داستانهایی که تعریف میکند، همگی دیوانهوار و واقعی هستند. این داستانها با سوابق پلیس پشتیبانی میشوند.» کارگردان تخمین میزند که او و همنویسندهاش، کرت گان، حدود ۴۰۰ ساعت با منچستر تلفنی صحبت کردهاند. تاتوم نیز در نهایت با او گفتوگو کرد.
تلاش برای تطبیق انتظارات شولتز با واقعیت هالیوود همچنان تاتوم را به چالش میکشد.
«به یاد دارم که با او صحبت کردم و امیدوارم هرگز با جف در این مورد صحبت نکنم»، تیتوم میگوید. «او واقعاً روی این موضوع متمرکز بود که “تو جوایزی خواهی برد.”» صدای تیتوم به آرامی تغییر میکند وقتی که به یاد میآورد سعی میکرد شولتز را آرام کند: «مارک، من هیچ جایزهای نخواهم برد. حتی نامزد هم نخواهم شد. به من گوش کن. چون نمیخواهم ناامید شوی. » (تیتوم، بازیگر اصلی فیلم، نامزد اسکار نشد، اما همبازیهایش کارل و روفالو نامزد شدند.)
تجربهای تروماتیک و دلخراش
«و این واقعاً دلخراش بود. مطمئن نبودم که بخواهم کسی را بازی کنم که دوباره با او ملاقات کنم. چون واقعاً تجربهای تروماتیک بود.» از نظر تیتوم، فیلم اگر چیزی بود، بیش از حد سخاوتمندانه به شخصیت کارل انگیزه داده بود: «دو پونت — آن مرد واقعاً دیوانه بود. فکر میکنم ما از نظر احساسی بیشتر از آنچه که احتمالاً وجود داشت به او دادیم. من چیزهای زیادی برای تحسین در او ندیدم.»
«فاکسکچر» نقدهای درخشانی دریافت کرد. اما به قدری تاریک و بیوقفه بود که برخی از مخاطبان را از خود دور کرد.
کشف ارزش در منچستر
اما در منچستر، تیتوم چیزی یافت که ارزش ریسک کردن داشت. جنایتکار بر اساس یک کد زندگی میکرد. فیلم واقعی که در تیتراژ پایانی فیلم پخش میشود، نشان میدهد که او نه تنها غیرخشونتآمیز بود بلکه به طرز غیرمنتظرهای با قربانیانش مهربان بود. از جمله زنی که با او رابطهای بر اساس دروغها ساخته بود. تیتوم با استفاده از جذابیت خود، به شخصیتی تبدیل میشود که جستجوگر و صمیمی است. او میگوید: «امیدوارم جف فیلم را دوست داشته باشد. امیدوارم جف روحیهای را که در آن فیلم را ساختیم دوست داشته باشد. زیرا ما سعی کردیم خطی را بین قهرمان نکردن او و همچنین دوست داشتن او طی کنیم.»

زویی مککانل برای وریتی
نقد اولیه مثبت فیلم
حداقل یک نقد اولیه مثبت است: به دلایل واضح، منچستر نسخهای از فیلم را ندیده است. اما در زندانی در کارولینای شمالی، او پوشش خبری محلی از تریلر فیلمی که بر اساس زندگیاش ساخته شده بود را دید و با سیانفرانس تماس گرفت. او گفت: “چنینگ را با یک جفت هیلز، در لباس زیر، عینک آفتابی و یک خرس عروسکی دور گردنش دیدم.”
توضیحات سیانفرانس درباره تریلر
تریلر، که بر کمدی تأکید دارد، تاتوم را در حال گشتزنی شبانه در فروشگاه به سبک “بزرگ” نشان میدهد. سیانفرانس توضیح داد که این ظاهر برنامهریزی نشده بود. او در حال آمادهسازی یک صحنه بود و تاتوم با وسایل سرگرم میشد. سیانفرانس به ستارهها اجازه نمیدهد از تریلرها در صحنههای فیلمبرداریاش استفاده کنند، بنابراین تاتوم فقط آنجا بود.
«جف گفت، ‘خیلی خوشحالم که این را میشنوم،’» سیانفرانس ادامه میدهد. «’خیلی خوشحالم که چنینینگ فرصتی پیدا کرد تا با کودک درونش ارتباط برقرار کند.’»
گفتگوی تیتوم درباره دوری از صنعت
در گفتگو، تیتوم با دقت و تفکر درباره زمان دوریاش از صنعت صحبت میکند. او به راحتی و آزادانه حرف میزند. کودک درون او به وضوح زمانی که درباره دخترش صحبت میکند، نمایان میشود. وقتی به او میگویم که دختر بزرگترم ۵ ساله است، به من میگوید، «شما در حال ورود به بهترین مرحله هستید! از ۵ تا ۱۲ سالگی، مورد علاقه من بوده است.»
در صحنه، اصرار سیانفرانس بر بازسازی یک فروشگاه تعطیل شده تویز آر آس در پاینویل، تا کاشیهای رنگی روی زمین، به تاتوم فضایی برای بازی و تفریح داد. سیانفرانس میگوید: «فرآیند من درباره غوطهوری است. من به آن به عنوان یک آکواریوم فکر میکنم. هر زمانی که یک آشپزخانه میساختیم، همیشه مهم بود که چنگال و چاقو در کشو و غذا در کابینت باشد.»
تجربه بازی و تفریح در تویز آر آس
وقتی که تویز آر آس را پر کرد، به این معنا بود که همبازیهای تاتوم شامل عروسکهای تیکِل می المو با خندههای بیپایانشان و دوچرخههایی برای او بود که تمام شب با آنها سواری کند.
روش سیانفرانس و چالشهای آن
روش سیانفرانس بازیگران را در تجربهای خاص قرار میدهد و از آنها میخواهد تا صحنهها را خودشان طراحی کنند. این روش میتواند چالشبرانگیز باشد. او میگوید: «این کار گاهی برای تیم فیلمبرداری ناامیدکننده است. زیرا من نشانههای مشخصی تعیین نمیکنم. به بازیگران آزادی کامل در فضا میدهم و آنها میتوانند هر چیزی که میخواهند بگویند.»
نمونهای از آزادی بازیگری
یکی از نمونههای قابل توجه آزادی بازیگری، صحنهای است که در آن تاتوم در حمام فروشگاه Toys R Us دوش میگیرد. او با یک مزاحم مواجه میشود و باید با دویدن از فروشگاه به طور کامل برهنه فرار کند. سیانفرانس میگوید: «ما حدود ۱۲ برداشت گرفتیم. چنینینگ واقعاً بیباک است.»
خودجوشی تولید برای بازیگری که احساس میکرد حرفهاش بیش از حد برنامهریزی شده، بسیار خوشایند بود. تیتوم بدون تمرین وارد شد. اولین باری که او را در صحنه دیدند، برای صحنهای بود که دو نفر در یک مهمانی مجردها در رستوران رد لابستر شرکت میکردند. او به یاد میآورد: «فقط وارد شو و برو». تیتوم که قبل از فیلم فقط به طور گذرا با دانست ملاقات کرده بود، تحت تأثیر قرار گرفت. او میگوید: «او یک دیوا نیست، در حالی که به راحتی میتوانست باشد و آن را به دست آورده بود. اما او اینطور نیست. او میخواهد با شما سیگار و ویسکی بخورد و گپ بزند.»
تاتوم به صورت خصوصی برای نقش خود آماده شد. دو ماه قبل از فیلمبرداری، زمانی که سیانفرانس با بازیگر اصلی خود تماس گرفت، از اندازه او شگفتزده شد. تاتوم به تازگی فیلم مستقل «جوزفین» را به پایان رسانده بود که برای آن مجبور شده بود وزن اضافه کند.
آمادگی برای نقش جدید
تاتوم پرسید که آیا ایده خوبی است که برای بازی در نقش نفوذگر لاغر ساختمانها وزن کم کند و کارگردان موافقت کرد. سپس بازیگر به سادگی «با ۶۵ پوند وزن کمتر در صحنه حاضر شد»، سیانفرانس با شگفتی میگوید.
«وزنم به حدود ۲۴۰ رسید»، تاتوم میگوید. «پسر بزرگی بودم.» آماده شدن برای نقشها در زمانی که تاتوم به سن و سالی که هنوز درون خود احساس میکند، چالشبرانگیز بود. «قبلاً ۳۰ پوند را در سه هفته کم میکردم»، او میگوید. «فقط گرسنگی میکشیدم. رژیم مدلها.» این روزها کاهش وزن به آسانی یا ناسالمی رژیمهای سخت نیست. «من یک متخصص تغذیه عالی دارم و او به من کمک کرده تا سبزیجات بخورم»، تاتوم میگوید. «من سبزیجات را دوست ندارم. مسئله بافت است.» (سفارش ناهار او: کوکاکولا و یک چیزبرگر بیکن — بدون کاهو و گوجهفرنگی.)
لاغری و شدت تولید — یک فیلمبرداری ۳۵ روزه با تنها ۱۱ روز در مکان اصلی — هیجانانگیز اما خستهکننده بود. سیانفرانس تمام تیم خود را از فیلم مستقل «ولنتاین آبی» دوباره گرد هم آورده بود. حتی با اینکه همه آنها به اوجهای جدیدی در حرفه خود رسیده بودند، همچنان زمان و پول کمی برای کار بر روی این فیلم داشتند.
بازگشت به ریشهها
او میگوید: «ولنتاین آبی» مانند یک نمایش خارج از برادوی بود. ما به جاهایی در حرفه خود رسیده بودیم که روی برادوی بودیم. فرض بر این بود که این هم یک تولید برادوی دیگر است. اما همه ما خواسته شدیم که به آن ریشهها بازگردیم. ما در حال ساخت یک فیلم استودیویی بدون هیچ اضافهای بودیم.»

زویی مککانل برای وریتی
این نوع فیلمهای استودیویی به ندرت دیگر ساخته میشود. نماهایی از یک مکان بلاکباستر در فیلمی که در اوایل دهه ۲۰۰۰ تنظیم شده است، تصادفی نیست. این مکان جایی است که سیانفرانس عاشق فیلمها شد. او به صورت تصادفی از درامهای ویاچاس انتخاب میکرد. این درامها از آن زمان توسط فیلمهای فرنچایز از قفسه کنار گذاشته شدهاند.
اگر همه اینها با کارهای دیگر تیتوم در تضاد است، به همین دلیل است که او این کار را انجام میدهد. اولین باری که تیتوم فیلم را دید، سیانفرانس بدون نگرانی از دریافت بازخورد، آن را برای بازیگران، عوامل و آشنایان نمایش داد. تیتوم وحشتزده شد. او میگوید: «هر بار که خودم را روی صفحه میبینم، احساس نمیکنم که یک فیلم واقعی است. من همه را میبینم که این اجراهای فوقالعاده را ارائه میدهند و خودم را باور نمیکنم.» وقتی دوباره فیلم را دید، احساسی غیرمنتظره داشت: افتخار. او میگوید: «همیشه احساس میکردم که برنده مسابقه رادیویی هستم. در زمان مناسب فراخوانده شدم و بلیتهای پشت صحنه را گرفتم و هیچکس به من نگفت که بروم. و وقتی همه اینها را رها کنید، میتوانید واقعاً شروع کنید.»
با شروع شتاب گرفتن حرفه تیتوم در اواخر دهه ۲۰۰۰، او برای یک فیلم مارول تست بازیگری داد. اما خیلی به نتیجه آن اهمیت نمیداد. (کریس همسورث نقش ابرقهرمان چکشدار را به دست آورد.) او میگوید: «واقعاً نمیخواستم ثور باشم، اما میخواستم جلوی کنت برانا تست بدهم.»
تشخیص استعداد توسط کنت برانا
زمان زیادی طول نکشید تا برانا، کارگردان «ثور»، چیزی را که تیتوم در خودش دیده بود، تشخیص دهد. این بازیگر به یاد میآورد: «بعد از اینکه یک برداشت انجام دادم، [برانا] گفت: “اجازه نداری حرکت کنی. دستانت را روی این صندلی بگذار.” و من یخ زدم. او نقطه ضعف من را پیدا کرد. پنج سال بعدی را واقعاً تلاش کردم تا سکون را یاد بگیرم.»
اما نقش بزرگ بعدی تیتوم به عنوان یک عامل آشوب خواهد بود. به طرز عجیبی، این نقش برای مارول است. شخصیت «ایکس-من» به نام گامبیت، یک جهشیافتهی سرکش و چندشکلی از نیواورلئان، به قلب او نزدیک است. تیتوم قرار بود او را در یک فیلم مستقل بازی کند که هرگز به نتیجه نرسید. او سرانجام سال گذشته به عنوان این شخصیت در «ددپول و ولورین» ظاهر شد. اکنون، او این نقش را در «انتقامجویان: روز قیامت» بازی میکند.
تیتوم به شدت تلاش کرده بود تا به همراه شریک تولید خود، رید کارولین، فیلم «گامبیت» را کارگردانی کند. او به موفقیت نزدیک شده بود، اما در سال ۲۰۱۹، زمانی که ایکسمن به دنبال خرید فاکس توسط دیزنی به دیزنی منتقل شد، قرارداد به هم خورد. او میگوید: «جهان ما را نجات داد. ما به شدت شکست میخوردیم.»
آیا پیوستن به مارول منطقی است؟
تیتوم از پاسخ به این سوال که آیا پیوستن به مارول در حال حاضر منطقی است، طفره میرود. بسیاری از ناظران صنعت فکر میکنند این برند از اوج خود گذشته است. او میگوید: «تمرکز من فقط روی گامبیت بود. او به زنان علاقه دارد، سیگار میکشد، مشروب مینوشد. او فقط یک نجاتدهنده جهان نیست — ما به آنها نیاز داریم، اما به تضاد هم نیاز داریم.»
او اشاره میکند که حتی پس از اینکه گامبیت به عنوان یک افزودنی جذاب به “ددپول و ولورین” ثابت شد و در میان گروهی از متحدان که شامل الکترا با بازی جنیفر گارنر و بلید با بازی وسلی اسنایپس بود ظاهر شد، مدیران باید ذهن خود را در مورد لهجه و چگونگی درک مردم از او جمع کنند.
پاسخ تیتوم به چالش لهجه
پاسخ تیتوم؟ “من نمیخواهم کاملاً به لهجه کجون بروم.” کارگردانان آنتونی و جو روسو میخواهند چیزها خندهدار باشند، اما نمیخواهند کاملاً به سبک “ددپول” بروند. آنها میخواهند درام را حفظ کنند و آن را محکم نگه دارند. وقتی گامبیت جدی میشود — وقتی ماسک ماردی گراس را کنار میگذارد — مسائل واقعاً اهمیت پیدا میکنند.
تیتوم با حسرت به یاد روزهای طولانی فیلمبرداری در لندن میافتد. او میگوید: «دخترم اینجاست. مارول هرگز اینجا فیلمبرداری نمیکند. فیلمها هرگز در آمریکا فیلمبرداری نمیشوند.» البته «روفمن» یک استثنای واضح برای این قاعده تقریباً محکم هالیوود مدرن است. تیتوم از اورلی پرسید که آیا باید برای بازی در نقش گامبیت قرارداد ببندد. او مطمئن نبود که بخواهد در ‘انتقامجویان’ بازی کند، چون باید دور میبود. اما گفت — اشکالی ندارد. او حالا به مدرسه راهنمایی میرود.

زویی مککانل برای وریتی
او سعی کرده است در غیابهایش درسی برای دخترش پیدا کند. او به یاد میآورد که از اورلی پرسیده است: “آیا بابا توانست به سر کار برود؟ یا مجبور بود به سر کار برود؟” این دو جمله متفاوت هستند.
در “Roofman”، با وجود سرعت بالای کار، او توانست به کار خود بپردازد. بخشی از این موفقیت به دلیل نقش درمانی بود که بازی در نقش شخصیتی که دخترش را از دست داده بود، برای او داشت. البته، هیچ چیز جای واقعیت را نمیگیرد. او میگوید: “مهم نیست چطور بزرگ شدی! فکر میکنم همه به درمان نیاز دارند.”
جدایی منچستر از دخترش
وقتی درباره جدایی منچستر از دخترش پرسیده میشود، تاتوم به طرز شگفتانگیزی صادق است. او میگوید: “میدانم که میتوانم آن را درک کنم. من و جنا اکنون خوب هستیم، اما این جدایی دردناکی بود که ما را از هم پاشید. به خصوص وقتی که خیلی جوان بودیم. سعی کردیم آن را حفظ کنیم. یک سال و نیم تلاش کردیم، اما میدانستیم که…” او خود را متوقف میکند و ادامه نمیدهد. “نمیخواهم وارد همه آنها شوم. این در گذشته است. اما واقعاً سخت است که نیمی از زمان دخترت را نداشته باشی. آرزو میکنم که بتوانم همیشه او را داشته باشم.”
همه چیز در زندگی تیتوم او را به جایی رساند که وقتی فرصتی به او داده شد که متفاوت از چیزهایی بود که قبلاً میدانستیم میتواند انجام دهد، آماده بود که بله بگوید. او میگوید: «من شش یا هفت زندگی متفاوت را زندگی کردهام.» این موضوع به ترجمه مستقیم آنها به صفحه نمایش مربوط نمیشود، بلکه به تبدیل آنها مربوط میشود. زندگی به شما سوخت میدهد. اگر واقعاً دلشکسته شدهاید و درد کشیدهاید و تنهایی واقعی را احساس کردهاید، من به اندازه کافی زندگی را تجربه کردهام که چیزی برای ارائه داشته باشم. تکنیک و توانایی برای ارائه واقعی.
پذیرش مخاطبان
اما آیا مخاطبان آنچه را که او ارائه میدهد، خواهند پذیرفت؟ تورنتو، با تأکید بر مخاطبان عمومی و تمایل تاریخیاش به آثار محبوب، به نظر میرسد سکوی پرتاب مناسبی باشد. با این حال، درامهای ترکیبی برای بزرگسالان به مراتب کمتر از «انتقامجویان: روز قیامت» شرطهای امنی هستند.
تیتوم درباره وضعیت کلی صنعت نگرانیهایی دارد. او میگوید: «همه چیز در حال حاضر وارونه است. استریمرها وارد شدند و صنعت را کمی به هم ریختند – هم به خوبی و هم به بدی. استودیوها گیج شدهاند؛ استریمرها گیج شدهاند.»
تأثیر استریمرها بر صنعت
او اشاره میکند که پرداخت بهتر استریمرها در ابتدا، سیستم انگیزهها را به هم ریخته است: «شما من را تشویق میکنید که یک فیلم متوسط بسازم – یک فیلمنامه درجه ب، یک برنامهنویس که خاص نیست.» تیتوم در میان همتایانش به خاطر اینکه هرگز فیلمی که ابتدا برای استریم ساخته شده باشد، نساخته است، شناخته میشود. اگرچه قسمت نهایی «مجیک مایک» از سال ۲۰۲۳ برای HBO Max در نظر گرفته شده بود.
نقش وارنر برادرز در تغییر مسیر
او از رؤسای فیلم وارنر برادرز، پاملا ابدی و مایکل دی لوکا، که در اواخر بازی آن را به پرده بزرگ آوردند، به خاطر عشقشان به فیلم و ریسکپذیریشان تمجید میکند. اما آرزو میکند که او و کارگردان استیون سودربرگ از ابتدا میدانستند که این یک نمایش تئاتری خواهد بود: «ما آن را کمتر به یک شیء نامتعارف تبدیل میکردیم – ما حس سنتی به آن نداشتیم و بر داستان عاشقانه تمرکز کردیم.»
«Roofman» با داستان عشقی در مرکز خود و یک قهرمان همدل، میتواند جدیدترین فیلم موفق امسال باشد. توزیعکننده آن، پارامونت، پس از فروش به اسکایدنس، تعهد خود به سرمایهگذاری در فیلمهای اصلی را تأیید کرده است.
اهمیت مخاطبان در موفقیت فیلم
هرچه آینده در بر داشته باشد، یک عضو بالقوه از مخاطبان وجود دارد که بیشترین اهمیت را دارد. حتی اگر او نتواند فیلم را تا سال ۲۰۳۶ ببیند، زمانی که انتظار میرود از زندان مرکزی کارولینای شمالی آزاد شود.
رویاهای بزرگ و مرز امکانات
«ما به بزرگترین رویاهایمان فکر کردیم و درست در مرز امکاناتمان بودیم»، سیانفرانس میگوید. «این هم جف منچستر است. ساختن این فیلم و ساختن آن Toys R Us، یک انتخاب افراطی بود و جف آن را تا حد ممکن پیش برد. جف ستاره شمالی ما بود.»
یکی از نعمتهای پای شکسته تیتوم این است که برنامهاش را خالی کرده تا بالاخره بتواند به مردی که الهامبخش این تغییر در حرفه و رویکردش به کار بوده، شخصاً ادای احترام کند.
برنامهریزی برای دیدار با الهامبخش
او میگوید: «باید در مقطعی او را ببینم – شاید تا پایان سال، حالا که قرار نیست فیلمبرداری کنم.» او میخواهد تجربه نگاه کردن به چشمان منچستر و سنجیدن انرژیای که از طریق خطوط تلفن قابل انتقال نیست را داشته باشد. «فکر میکنم او ذاتاً یک فرد پرکار است. اما این او را آدم بدی نمیکند.»
دلایل تلاش مردم
به هر حال، مردم به دلایل زیادی تلاش میکنند. یکی از آنها عشق به خانواده است. همچنین نوعی غرور در آنچه که میتوان از آن فرار کرد، هیجان یادگیری ترفندهای جدید و نشان دادن آنها. تیتوم اکنون میتواند این را درک کند.
«این یک شوخی خندهدار در ذهن من است، اما… من قصد دارم کارهای بزرگ مارول را انجام دهم. سپس با فیلمسازان زیبا و شخصیتهایی که میتوانم برخی از چیزهایی که در ۲۰ سال گذشته یاد گرفتهام را به کار ببرم، همکاری کنم.» او میگوید: «من همیشه این را میگویم. من قصد دارم یک دوره ۱۰ ساله را انجام دهم.» او با فکر کردن به تمام نقشهایی که در پیش دارد، لبخند میزند. شاید پیر شدن چیز بدی نباشد، تا زمانی که کودک درون خود را نزدیک نگه دارید.