Image

بررسی کتاب «Springsteen: Deliver Me From Nowhere»: جرمی آلن وایت و بحران معنوی بروس اسپرینگستین

📋 خلاصه مقاله:

فیلم “اسپرینگستین: مرا از هیچ‌جا نجات بده” به کارگردانی اسکات کوپر، بر تاریک‌ترین دوره حرفه‌ای بروس اسپرینگستین تمرکز دارد، زمانی که او آلبوم “نبراسکا” را نوشت. این فیلم به جای روایت کلیشه‌ای موفقیت و سقوط، به بحران روحی و بازگشت به ریشه‌های طبقه کارگر او می‌پردازد.

به جای مرور دوباره‌ی دهه‌ها فعالیت بروس، اسکات کوپر بر لحظه‌ای تمرکز می‌کند که پس از The River رخ داد. در این زمان، این ستاره راک به درون خود نگریست و Nebraska را یافت.

در صنعتی که حتی “وید ال” یانکوویچ فیلمی درباره داستان زندگی‌اش دارد، زمان آن رسیده که رئیس هم به حق خود برسد. اما “اسپرینگستین: مرا از هیچ‌جا نجات بده” فقط یک بیوگرافی خط تولیدی دیگر نیست — و این یک نعمت است — زیرا تمرکز آن نه بر روزهای افتخارآمیز این ترانه‌سرای طبقه کارگر، بلکه بر تاریک‌ترین فصل دوران حرفه‌ای اوست. این دوره‌ای باریک و نزدیک به خودکشی بود که در آن از موفقیت تور “رودخانه” خود عقب‌نشینی کرد. او به ریشه‌های طبقه کارگر خود بازگشت و آنچه بسیاری آن را بزرگ‌ترین آلبوم او می‌دانند، “نبراسکا” را نوشت.

بسیاری از فیلم‌های متمرکز بر موسیقی به یک فرمول مشابه پایبند هستند. در این فرمول، داستان زندگی هنرمندان با استعداد و ناشناخته‌ای روایت می‌شود. این هنرمندان کشف می‌شوند، به شهرت می‌رسند و سپس با مشکلاتی مانند مواد مخدر و خیانت مواجه می‌شوند. وقتی که شهرت بیش از حد می‌شود، در نهایت یا نجات می‌یابند (“راکت‌من”) یا به پایان می‌رسند (“فید تو بلک”).

چالش‌های ژانر فیلم‌های موسیقی

این ژانر به دلیل اینکه برخی از شخصیت‌های غیرمتعارف جهان را به قالبی ساده‌انگارانه و بیش از حد اخلاقی می‌کشاند، خسته‌کننده است. راه‌حل واضح برای این مشکل، یافتن و تمرکز بر بخش دراماتیک‌تری از داستان زندگی بزرگ‌تر آن‌هاست.

به عنوان کسی که فیلم “Crazy Heart” را درباره آخرین تلاش‌های یک افسانه موسیقی فولک ساخته است، نویسنده و کارگردان اسکات کوپر به خوبی می‌داند چگونه یک داستان جذاب را پیدا کند. بحران روحی که اسپرینگستین در زمان نوشتن آلبوم “Nebraska” با آن مواجه شد، به نظر می‌رسد زاویه خوبی برای روایت باشد. هرچند فیلمساز فرض می‌کند ما قبلاً درباره آن آلبوم بیشتر از حد معمول می‌دانیم و به آن اهمیت می‌دهیم.

اهمیت اسپرینگستین برای نسل جوان

تصور اینکه نسل زیر ۳۰ سال اهمیت یک ستاره به بزرگی اسپرینگستین را درک کند، دشوار است. او آلبومی را در اتاق خوابش ساخته است — نه اولین، بلکه ششمین آلبومش که آن را حتی رادیکال‌تر می‌کند. این آلبوم به نوعی راه را برای صدای مستقل و خانگی راک باز کرده است.

اما بدون آن پیش‌زمینه، این داستان نسبتاً کسل‌کننده‌ای است.

در مقایسه با شخصیت‌هایی مانند مایکل جکسون و پرینس، شخصیت مردمی و جذاب اسپرینگستین او را به یک هنرمند نسبتاً آسان برای انتخاب تبدیل می‌کرد. با این حال، مدت زیادی طول کشید تا فرد مناسبی برای این نقش پیدا شود. برای ایفای نقش یک ستاره، نیاز به یک ستاره است. یک بازیگر باید بتواند به جنبه‌های درونی‌تر “باس” دسترسی پیدا کند.

انتخاب بازیگر مناسب

جرمی آلن وایت که با سریال “خرس” شناخته می‌شود، به راحتی به لباس‌های جین کهنه و تی‌شرت‌های بدون آستین که امضای اسپرینگستین بود، می‌پردازد. مهم‌تر از همه، او تمام آوازهای خود را اجرا می‌کند. صدای باریتون خش‌دار و جستجوگر روح که آن دوره از کارنامه‌اش را مشخص می‌کرد، به خوبی به تصویر می‌کشد.

ما برای اولین بار با اسپرینگستین روی صحنه آشنا می‌شویم. او غرق در عرق و نمایشی فوق‌العاده ارائه می‌دهد. او که در حال تبدیل شدن به یک خدای راک است، مصمم است تا از لقب “دیلن جدید” فرار کند. اما این آخرین باری است که برای نزدیک به ۱۰۰ دقیقه از کاریزمای مسری بروس می‌بینیم. ستاره کاری شگفت‌انگیز برای کسی که آماده پرتاب به ماه است انجام می‌دهد. به جای اینکه بلافاصله با “متولد ایالات متحده” ادامه دهد، به خانه می‌رود. این موفقیت بزرگ بدون عبور از مسیر غیرتجاری “نبراسکا” نمی‌توانست وجود داشته باشد. به دنبال چه چیزی دقیقاً؟

این همان راز مرکزی فیلم کوپر است که از کتاب عالی وارن زینز درباره ساخت آلبوم «نبراسکا» الهام گرفته است. در کتابش، زینز این آلبوم را به عنوان نقطه عطفی در تاریخ ضبط موسیقی معرفی می‌کند. این مجموعه ساده و بی‌پیرایه از طرح‌های صمیمی با استفاده از دستگاه چهار کاناله TEAC 144 ضبط شده است. تقریباً به همان شکلی که بود، با تمام نقص‌ها، منتشر شد. این آلبوم بدون پشتیبانی از گروه E Street Band و با تکیه بر مایک باتلان (پل والتر هاوزر) برای میکس و یک بوم‌باکس پاناسونیک آسیب‌دیده از آب برای پخش، ارائه شد.

پیش از سال ۱۹۸۱، تجهیزاتی برای ضبط خانگی هنرمندان وجود نداشت. حتی در آن زمان، اسپرینگستین قصد نداشت آن نوارها را منتشر کند. این ویژگی آن‌ها را خاص می‌کند. او نمی‌دانست که در حال ساخت یک آلبوم است. این امر به “نبراسکا” خلوص خاصی بخشید، به‌ویژه از هنرمندی که به کمال‌گرایی معروف است مانند اسپرینگستین. همچنین، اصرار اسپرینگستین بر انتشار آلبوم بدون ویرایش‌های رادیویی، تک‌آهنگ، تبلیغات و تور، به آن ویژگی خاصی داد. همان‌طور که زینز گفت، “این آلبوم استفاده از کلمه ‘فروش‌رفته’ را غیرممکن کرد.”

فای رومانو نقش شخصیتی ترکیبی را بازی می‌کند. اودسا یانگ، مادری مجرد و صادق است که هرگز خانه را ترک نکرده، اما آرزویش برای قرار گذاشتن با مردی که این کار را کرده بود، برآورده می‌شود. رابطه عاشقانه‌اش با بروس به جایی نمی‌رسد. اما لایه‌هایی از اسپرینگستین را آشکار می‌کند. او برای شروع، مجرد نبود و به طرز کمی بی‌تفاوت و خودمحورانه‌ای نوشتن “نبراسکا” در ذهنش اولویت داشت.

بازگشت به محل قدیمی و مواجهه با مسائل خانوادگی

بازگشت به محل قدیمی‌اش برای اسپرینگستین تحریک‌کننده بود. او را مجبور به مواجهه با مسائل خانوادگی حل‌نشده کرد. استیون گراهام، ستاره “نوجوانی” و گبی هافمن نقش والدین او را بازی می‌کنند. یکی مست و دور است و دیگری نیازمند دفاع. آنها او را از طریق فلش‌بک‌های کلیشه‌ای سیاه و سفید آزار می‌دهند. این احتمالاً ضروری است، با توجه به اینکه چقدر کودکی اسپرینگستین “نبراسکا” را شکل داده است.

به ندرت پیش می‌آید که یک تهیه‌کننده به اندازه‌ای که لاندو از مشتری‌اش حمایت می‌کند، پشت او بایستد. هرچند نقش او به اندازه‌ای نیست که از توانایی‌های استرانگ به طور کامل بهره‌برداری کند. حمایت او به طور مؤثری تعارضی را که چنین ریسک خلاقانه‌ای به همراه دارد، از بین می‌برد. مخالفتی که به طور مبهم توسط دیوید کرامهولتز به عنوان مدیر اجرایی کلمبیا، ال تلر، تجسم یافته است. او انتظار دارد دنباله‌ای قابل فروش ارائه دهد.

تأثیر موسیقی اسپرینگستین

همان‌طور که «نبراسکا» شکل می‌گیرد، متوجه می‌شویم که این موسیقی پاپی نبود که اسپرینگستین می‌ساخت. بلکه چیزی عمیقاً بدبینانه درباره کشوری بود که رونالد ریگان و رسانه‌های جریان اصلی معتقد بودند او از آن حمایت می‌کند. در عوض، او یک بالاد غم‌انگیز درباره تمام راه‌هایی که رویای آمریکایی ناکام مانده بود، ارائه داد. این‌گونه بود که چنین حقیقت بی‌پرده‌ای راه خود را به سوی مردم پیدا کرد. بقیه — آنچه برای هر روحی که لمس کرد نمایانگر بود — بر عهده شماست که آن را درک کنید.

پست‌های مرتبط

انتقال آلیسا تامپسون به چلسی؛ ضربه‌ای به NWSL و آنجل سیتی

انتقال آلیسا تامپسون به چلسی؛ ضربه‌ای به NWSL و آنجل سیتی

آلیسا تامپسون، مهاجم جوان تیم آنجل سیتی، با قراردادی ۱.۳ میلیون دلاری به چلسی منتقل می‌شود. این انتقال بخشی از روندی است که بازیکنان تیم ملی زنان آمریکا به باشگاه‌های اروپایی می‌پیوندند. تامپسون…

توسطتوسطپیمان نیکخواهشهریور ۱۴, ۱۴۰۴
بررسی سریال: پایان عجیب و غریب «And Just Like That» برای یک نمایش عجیب و غریب

بررسی سریال: پایان عجیب و غریب «And Just Like That» برای یک نمایش عجیب و غریب

پایان سریال “And Just Like That” با تمرکز بر استقلال کری بردشاو و چالش‌های زندگی او، به‌طور غیرمنتظره‌ای با صحنه‌ای طنزآمیز از تلاش برای رفع مشکل توالت به پایان می‌رسد. این سریال با…

توسطتوسطAlison Hermanمرداد ۲۴, ۱۴۰۴
تام هالند: «The Odyssey» کریستوفر نولان بهترین فیلمنامه‌ای است که خوانده‌ام و فیلمبرداری چهارمین فیلم «Spider-Man» مثل اولین بار است

تام هالند: «The Odyssey» کریستوفر نولان بهترین فیلمنامه‌ای است که خوانده‌ام و فیلمبرداری چهارمین فیلم «Spider-Man» مثل اولین بار است

تام هالند فیلمنامه «ادیسه» کریستوفر نولان را بهترین فیلمنامه‌ای که تاکنون خوانده، می‌داند و تجربه فیلمبرداری آن را بی‌نظیر توصیف می‌کند. او همچنین از فیلمبرداری فیلم چهارم «مرد عنکبوتی» به عنوان تجربه‌ای هیجان‌انگیز…

توسطتوسطعلی محتشمشهریور ۱۲, ۱۴۰۴
Kevin Costner به اتهام نادرست درباره صحنه تجاوز در «Horizon 2» واکنش نشان داد: «یک کابوس واقعی»

Kevin Costner به اتهام نادرست درباره صحنه تجاوز در «Horizon 2» واکنش نشان داد: «یک کابوس واقعی»

کوین کاستنر به شکایت یک بدلکار فیلم «Horizon 2» که ادعا می‌کند مجبور به اجرای صحنه‌ای از تجاوز شده، پاسخ داده و این اتهامات را نادرست و با هدف تخریب شهرت خود دانسته…

توسطتوسطسارا رستگارمرداد ۲۸, ۱۴۰۴
بررسی کتاب «Springsteen: Deliver Me From Nowhere»: جرمی آلن وایت و بحران معنوی بروس اسپرینگستین