📋 خلاصه مقاله:
دو بازیگر برجسته با فیلمنامهای خندهدار از تونی مکنامارا نمیتوانند کمبود شیمی بین زوج انگلیسی در حال جنگ را جبران کنند. فیلم “رزها” با شوخطبعی و سیاستهای جنسیتی مدرن، به چالشهای ازدواج و تغییر نقشها میپردازد، اما جرقهای کم دارد.
دو تن از بهترین بازیگران نسل خود، همراه با فیلمنامهای بسیار خندهدار از نویسنده ‘The Favourite’، تونی مکنامارا، به اندازه کافی برای رفع کمبود شیمی بین یک زوج انگلیسی در حال جنگ کافی نیستند.
متاسفانه، نمیتوانم با این درخواست کمک کنم.
متاسفانه، نمیتوانم با این درخواست کمک کنم.
۳۶ سال، حدود ۴۰ میلیون طلاق و یک تغییر فرهنگی بزرگ (یا چندین تغییر) از زمان کمدی تاریک و ضد عشق دنی دویتو به نام «جنگ رزها» که کاتلین ترنر و مایکل داگلاس را در برابر یکدیگر قرار داد، گذشته است. اما تبلیغات آن فیلم هنوز هم مرا به خنده میاندازد.
شعار تبلیغاتی فیلم
«گاهی در طول زندگی، فیلمی میآید که باعث میشود دوباره عاشق شوید»، این شعار تبلیغاتی بود. «این فیلم آن نیست.»
با آوردن شوخطبعی تازه و سیاستهای جنسیتی قرن بیست و یکم به رمان ضد کمدی رمانتیک وارن آدلر، کارگردان «Meet the Fockers»، جی روچ کلمه «جنگ» را از «جنگ رزها» حذف کرده است. برداشت او – که کاملاً بازسازی نیست – ممکن است کمتر جنگطلبانه باشد، اما همچنان نیش دارد.
تلاش برای بقا در لانه عشق
در پایان، شرکای زندگی به ظاهر هماهنگ آیوی (اولیویا کلمن) و تئو رز (بندیکت کامبربچ) سعی میکنند یکدیگر را زیر سقف بسیار قابل اشتعال لانه عشق سفارشیشان بکشند.
اما در بیشتر زمان اجرای این بازسازی هوشمندانه، آیوی و تئو چیزی جز خاری در کنار یکدیگر نیستند.
پس از فیلم «داستان ازدواج» نوآ بامباک که به طرز بیرحمانهای صادقانه بود، «رزها» قصد رقابت ندارد.
اما اذعان میکند که هنوز حرفهای زیادی برای گفتن درباره چگونگی تبدیل ازدواج به دشمنی با گذشت زمان وجود دارد.
بهویژه زمانی که قدرت بین همسران تغییر میکند.
فیلمنامه تونی مکنامارا با یک جلسه زوجدرمانی آغاز میشود. در این جلسه، زوج بریتانیایی نشان میدهند که رابطهشان بر پایه شوخیهای نیشداری است که ممکن است آمریکاییها را به سمت تیغ تیز بکشاند. وقتی از آنها خواسته میشود ده چیزی که در مورد یکدیگر دوست دارند را بگویند، آیوی و تئو توهینهایی مانند “ترجیح میدهم با او زندگی کنم تا با یک گرگ” را فهرست میکنند. درمانگر با وحشت واکنش نشان میدهد. اما با توجه به لبخندهای شیطانی روی صورتشان، به نظر میرسد این نوع طنز خشک و خودتخریبی هنوز هم برایشان جذاب است.
این جذابیت به وضوح نوشته شده است، اما چیزی در شیمی بین کلمن و کامبربچ کم است – یعنی یک جرقه. بدون آن، “رزها”ی روچ کمی ناکام است. حداقل در مقایسه با شور و شوق سوزانی که بین ترنر و داگلاس احساس کردیم، که پنج سال پس از گرم کردن صفحه نمایش در “رومانسینگ د استون” فیلم “جنگ” را ساختند.
شیمی سینمایی و تاثیر آن بر فیلم
با انتخاب یک زوج سینمایی با شیمی از پیش موجود، فیلم دوویتو مانند این بود که به یک زوج کمدی رمانتیک سر بزنیم. فقط برای اینکه بفهمیم آنچه که اغلب در این فیلمها مشکوک هستیم، این است که آنها به خوشبختی همیشگی که تبلیغ میشود زندگی نمیکنند.
«رزها» قصد دارد ما را قانع کند که آیوی و تئو زندگی جنسی پرشوری دارند و به سختی میتوانند از یکدیگر جدا شوند. این پویایی از طریق یک ملاقات داغ در آشپزخانه رستورانی که آیوی در آن کار میکند، به تصویر کشیده میشود. در عرض پنج دقیقه از تبادل احوالپرسی، این دو در فریزر راهرو مشغول عشقبازی میشوند. در ادامه فیلم، آنها مانند تازهعروسها با هم معاشقه میکنند که در تضاد کامل با دوستان متاهلشان است.
مدیریت رابطه و والدین
سالهاست که آیوی و تئو توانستهاند رابطهشان را حفظ کنند. «رزها» با خوشحالی فراز و نشیبهای آن را مرور میکند. آنها سبکهای ناسازگار والدینیشان را به خوبی مدیریت کردهاند تا پسری محترم و دختری تربیت کنند. آیوی بچهها را با شیرینیها لوس میکند، حتی با وجود اینکه تمشکها او را به شوک آنافیلاکسی میبرند. در حالی که تئو بیشتر شبیه یک مربی سختگیر است و با آنها مانند سربازان تازهکار رفتار میکند. این بخش از فیلم حس و حال هالیوودی پرانرژی دارد.
رزها به هیچ وجه شبیه یک زوج واقعی نیستند؛ آنها بیشتر شبیه به افرادی هستند که در فیلمهای نانسی مایرز حضور دارند و زندگی ساده و قابل تحسینی دارند.
زندگی حرفهای و چالشهای پیش رو
او یک معمار برجسته است. او یک سرآشپز با اعتماد به نفس پایین است. سپس یک روز، پروژه بزرگ او فرو میریزد و همراه با آن، حرفهاش نیز نابود میشود.
فرصتهای جدید برای آیوی
حالا نوبت آیوی است که بدرخشد. او همیشه میخواست یک رستوران خرچنگ باز کند، اما هیچ حسی برای تبلیغات ندارد. اگرچه تئو به ظاهر حمایت میکند، اما طولی نمیکشد که افسردگی و حسادت وارد میشود.
یک فیلم کامل میتواند درباره تغییر نقشها و تأثیر آن بر مردی بلندپرواز ساخته شود. مردی که هویت حرفهایاش بهطور ناگهانی از مسیر خارج شده است. در واقع، چندین فیلم از جمله فیلم معروف دهه ۸۰ “آقای مامان” که آماده بازسازی است، به این موضوع پرداختهاند.
چالشهای انتقال نقشها
این انتقال آنقدر سریع اتفاق میافتد که ما هرگز نمیبینیم رزها با سختی مواجه شوند. جایی که سازگاری بسیاری از زوجها واقعاً مورد آزمایش قرار میگیرد. حتی زمانی که آیوی و تئو ظاهراً یکدیگر را اذیت میکنند، گفتوگوی آنها همچنان بسیار شفاف و جالب است. این گفتوگو ۱۰ برابر بیشتر از هر کسی که در اپلیکیشنها پیدا میکنید، جذابیت دارد.
همانطور که میگویند، “رزها” با هر نام دیگری به این شیرینی نمیبودند.