Image

بررسی «Cover-Up»: پرتره جذاب لورا پویترس از سیمور هرش و پرسش از سرنوشت خبرنگاران تحقیقی کجاست؟

📋 خلاصه مقاله:

مستند “پوشش” به بررسی چالش‌های افشای فساد و نقش خبرنگاران شجاعی مانند سیمور هرش می‌پردازد که با افشای داستان‌هایی چون کشتار مای لای و پرونده اپستین، قدرت‌های پنهان را به چالش کشیده‌اند. این فیلم اهمیت روزنامه‌نگاری بی‌باک و پیگیر را برجسته می‌کند.

پنجاه سال بعد، داستان‌هایی که هرش گزارش کرده بود، مانند کشتار مای لای، اکنون به نظر می‌رسد که نمادین شده‌اند. با این حال، مستند نشان می‌دهد که افشای فساد همیشه چالشی بزرگ و دشوار است.

متن فارسی برای بهبود ارائه نشده است.

متاسفانه، نمی‌توانم با این درخواست کمک کنم.

چرا نیویورک تایمز داستان جفری اپستین را پوشش نمی‌دهد یا بهتر بگوییم، افشا نمی‌کند؟ این موضوعی است که به نظر می‌رسد چپ و راست بر سر آن توافق دارند. چیزی به شدت رسواکننده و گسترده در جریان است که در حال سرکوب شدن می‌باشد. این موضوع می‌تواند به جاهای ناشناخته‌ای منجر شود. جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها از آن ترس دارند. افراد قدرتمندی وجود دارند که بسیاری از آن‌ها را می‌شناسیم و آن‌ها علاقه‌مند به جلوگیری از افشای داستان واقعی هستند. تا به امروز، این داستان هرگز افشا نشده است.

برخی معتقدند که تایمز و رسانه‌های جریان اصلی به‌طور کلی در حال پوشش داستان اپستین هستند. این روزنامه به‌طور منظم گزارش‌هایی درباره پرونده‌ها ارائه می‌دهد. همیشه به نوعی می‌گوید: نه، پرونده‌ها منتشر نخواهند شد. اخیراً گزارشی دقیق از ماجرای زندان گیسلین مکسول، دست راست اپستین، ارائه کرده است. او به یک مرکز امنیتی حداقل منتقل شد. درست قبل از اینکه مصاحبه‌ای انجام دهد که در آن دونالد ترامپ، بیل کلینتون و دیگران را از هرگونه تخلف تبرئه کرد. بله، تایمز قطعاً برای خواندن درباره همه این‌ها مناسب است.

اما آنچه که این مقاله انجام نداده است، به هیچ وجه، این است که به عمق داستان بپردازد و آنچه را که ناشناخته است کشف کند. نه تنها گزارش دادن درباره مانورهای قانونی یا شهادت‌های مستند شده بازماندگان، بلکه باید تصویر بزرگتر و پیچیده‌تری از آنچه رخ داده است را کنار هم بگذارد. آنها این کار را به شیوه‌ای که سیمور هرش، موضوع مستند جذاب لورا پویترس و مارک اوبنهاوس به نام “پوشش” انجام می‌داد، انجام نمی‌دهند.

در آن زمان، هرش داستان‌هایی مانند کشتار مای لای و دستگاه جاسوسی داخلی سیا را فاش می‌کرد. او همچنین تلاش‌های سیا برای تضعیف دولت‌های منتخب در کشورهایی مانند شیلی را برملا ساخت. سال‌ها بعد، شکنجه‌هایی که در زندان ابوغریب رخ می‌داد را نیز افشا کرد. در هر مرحله، او با دیوارهای سنگی دولت مواجه بود. این داستان‌ها به او داده نمی‌شدند و به‌راحتی به دست نمی‌آمدند.

پرونده اپستین و چالش‌های افشاگری

در مورد پرونده اپستین، آنچه به استانداردی برای درخواست‌های حق‌طلبانه تبدیل شده است، این است که «پرونده‌ها را منتشر کنید!» اما این یک خبر جدید برای شماست: اگر فکر می‌کنید که پرونده‌های اپستین روزی منتشر خواهند شد، در خواب و خیال هستید. نیروهایی که در برابر این اتفاق صف‌آرایی کرده‌اند، بسیار قدرتمند هستند.

تنها یک راه وجود دارد که ما بتوانیم ببینیم در آن پرونده‌ها چه چیزی وجود دارد. آن راه این است که خبرنگاری مانند سیمور هرش آن‌ها را کشف کند. این همان چیزی است که «پوشش» به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که گزارشگری چگونه بود.

اما هیچ‌کدام از این‌ها در واقع اجتناب‌ناپذیر نبود. این یک سری از اقدامات و تصمیماتی بود که توسط نهادهای روزنامه‌نگاری آمریکا در زمان بحران گرفته شد.

کشف داستان اپستین

داستان اپستین نیز باید به همین شکل کشف می‌شد. این یک انتخاب بود، با اراده‌ای برای پیگیری آن و انجام هر کاری که لازم است. آیا نیاز به یک افشاگر بود؟ بدون شک. این بخش عمده‌ای از چیزی بود که خبرنگارانی مانند هرش و وودوارد و برنستین را تعریف می‌کرد.

نقش افشاگران در روزنامه‌نگاری

آن‌ها منابعی را در عمق دولت پنهان پرورش دادند. دیپ تروت، یعنی مارک فلت، معاون سابق مدیر اف‌بی‌آی، فقط از آسمان نیفتاد. او یک تماس قدیمی وودوارد بود. چه کسی در پرونده اپستین افشاگر خواهد بود؟ کسی که حاضر باشد برای افشای پرونده‌ها جان خود را به خطر بیندازد.

من این موضوع را مطرح می‌کنم زیرا وقتی به مستندی مانند “Cover-Up” فکر می‌کنید، تمایل دارید آن را به عنوان تاریخی دور ببینید. این به نوعی درست است. اما سیمور هرش هنوز زنده است و همچنان کار می‌کند. او ۸۸ ساله است و اکنون گزارش‌های خود را در Substack منتشر می‌کند. بخشی از معنای این فیلم این است که نوع گزارشگری بی‌باک، پیگیر و عمیقی که او انجام می‌داد نباید از بین برود.

هنگامی که هرش در مستند درباره نحوه کار رسانه‌های آمریکایی صحبت می‌کند و اینکه چقدر با قدرت نزدیک هستند، او می‌تواند شبیه به نوام چامسکی در «تولید رضایت» به نظر برسد. اما بخشی از آنچه که «پوشش» را این‌قدر جذاب می‌کند این است که هرش در دوران اوج خود، مانند چامسکی یک تحریک‌کننده ایده‌آل‌گرا نبود؛ او یک فرد عادی بود که فقط می‌خواست حقیقت آشکار شود.

ورود هرش به دنیای روزنامه‌نگاری

فیلم نشان می‌دهد که چگونه او به نوعی به روزنامه‌نگاری وارد شد. او ابتدا به اداره کسب‌وکار خشک‌شویی خانواده‌اش در جنوب شیکاگو کمک کرد. سپس به عنوان یک خبرنگار جنایی شروع به کار کرد. در سال ۱۹۶۳، زمانی که برای آسوشیتد پرس کار می‌کرد، فرصت بزرگی به دست آورد. او برای پوشش پنتاگون مأمور شد. هرش از جلسات مطبوعاتی برنامه‌ریزی شده خارج می‌شد و به جای آن در راهروها پرسه می‌زد. او با استفاده از گفت‌وگوهای ورزشی خود با افسران بلندپایه دوست می‌شد.

این‌گونه بود که او از داستان مای لای باخبر شد. زمانی که یک افسر به آنچه با ستوان ویلیام کالی در حال وقوع بود اشاره کرد، بدون اینکه نام او را ببرد. «پوشش» ما را به درون فرآیند روشن شدن این داستان پیچیده می‌برد.

افسانه‌ها و واقعیت‌های مای لای

یک اسطوره نادرست از این کشتار تا به امروز باقی مانده است. این افسانه می‌گوید که سربازان آمریکایی در جنگل‌ها با خشونت دیوانه شدند. اما حقیقت بسیار زشت‌تر است. قتل غیرنظامیان ویتنامی به عنوان راهی برای افزایش تعداد تلفات دستور داده شده بود. این معیار موفقیت ارتش بود. مای لای تنها مای لای نبود، بلکه بسیار بیشتر از آن بود.

تأثیر داستان هرش

داستانی که هرش در سال ۱۹۶۹ منتشر کرد، نام او را بر سر زبان‌ها انداخت. این داستان نشان داد که چگونه واقعیت‌های تلخ جنگ ویتنام به تدریج آشکار شدند.

او اکنون همان ظاهر و شخصیتی را دارد که آن زمان داشت: مختصر، رسمی و با نگاهی کنجکاو از پشت عینک‌های شاخی. ظاهر او مرتب و متعارف آمریکای میانه است. آنچه می‌دیدید همان چیزی بود که دریافت می‌کردید. او در سال ۱۹۶۴ با الیزابت سارا کلاین ازدواج کرد. زمانی که ۲۷ ساله بود و هنوز هم ازدواجشان پابرجاست. اما هرش همیشه و همچنان فردی تند و تیز است.

پرونده‌های هرش و همکاری با فیلمسازان

او پرونده‌هایش را به فیلمسازان داد. مارک اوبنهاوس، همکار قدیمی هرش، یکی از کارگردانان پویترس است. بخشی از دلیل موافقت هرش برای ساخت فیلم، صحبت‌های ۲۰ ساله با پویترس درباره آن بود. ما بسیاری از آن پرونده‌ها را می‌بینیم. کوهی از اسناد و دفترچه‌های قانونی با یادداشت‌های خط‌خطی که یادآور کارمای گزارشگری دوران پیش از دیجیتال هستند.

احترام به محرمانگی و منابع

وقتی پویترس، با صدای خارج از دوربین، از هرش می‌خواهد درباره منابع صحبت کند، او طوری رفتار می‌کند که انگار تازه سوخته است. احترام او به محرمانگی فراتر از آهنین است. این مسئله به معنای واقعی کلمه زندگی و مرگ است. برای برخی از منابع او، این همان چیزی است که در خطر است.

پویترس و اوبنهاوس از تصاویر آرشیوی فوق‌العاده‌ای استفاده می‌کنند. ما حس می‌کنیم که هرش، با تعریف نوع جدیدی از گزارشگری مخالف جریان اصلی، با افشای داستان مای لای به مرکز قدرت نیویورک تایمز کشیده شد. او در سال ۱۹۷۲ به تایمز پیوست. دو سال بعد، سری مقالات حماسی خود را درباره گزارش جواهرات خانوادگی آغاز کرد. این گزارش ۶۹۳ صفحه‌ای از یادداشت داخلی سیا، فعالیت‌های بسیار محرمانه و گاهی غیرقانونی این سازمان را مستند می‌کرد. از طرح‌های ترور خارجی تا آزمایش‌های کنترل ذهن پروژه ام‌کی‌اولترا.

تغییر مسیر هرش به سوی فساد شرکتی

اما تا سال ۱۹۷۷، هرش توجه خود را به فساد شرکتی معطوف کرد. او بر سوءرفتار داخلی صنایع گلف و وسترن تمرکز کرد. این کار او را وارد قلمرویی کرد که با خود تایمز در تضاد بود. همان‌طور که وقتی فهمید آب روزنتال، سردبیر اجرایی روزنامه، برای وام مسکن با شرایط ویژه‌ای که هرش در گلف و وسترن کشف کرده بود، تأیید هیئت مدیره را گرفته است. در مستند، او می‌گوید که ترک تایمز واقعاً به معنای پذیرش محدودیت‌های آنچه می‌توان در روزنامه‌نگاری جریان اصلی انجام داد، بود.

فیلم همچنین به زمانی می‌پردازد که هرش خود درگیر یک رسوایی شد. در آستانه انتشار کتاب پرفروش خود در سال ۱۹۹۷ به نام «طرف تاریک کاملو»، او مجبور شد فصلی را که بر اساس نامه‌هایی بود که ادعا می‌کردند قراردادی برای سکوت بین جان اف کندی و مرلین مونرو را نشان می‌دهند، حذف کند. این نامه‌ها که توسط لکس کاساک ارائه شده بودند، جعلی از آب درآمدند و هرش به خاطر ارتباط با آنها مورد انتقاد قرار گرفت. اما این احتمالاً بیشتر درباره حس جمعی محافظتی که مردم هنوز نسبت به افسانه جان اف کندی دارند، می‌گوید تا درباره صداقت روزنامه‌نگاری هرش.

درس‌های کلیدی از حرفه سیمور هرش

او فریب خورده بود، اما قبل از انتشار اشتباه را اصلاح کرد. پس چرا این همه اعتراض؟ همان‌طور که «پوشش» نشان می‌دهد، درس کلیدی از حرفه سیمور هرش این است که وقتی به داستان‌های مهم فساد می‌رسیم، تقریباً هر موقعیتی لایه‌دار، تله‌گذاری شده و با فریب بافته شده است. فیلم «پوشش» نامیده می‌شود زیرا پوشش حالت متافیزیکی است که در آن زندگی می‌کنیم. گزارشگران واقعی، مانند هرش، کسانی هستند که جرات افشای آنچه به آنها گفته می‌شود نکنند را دارند.

پست‌های مرتبط

فروش کامل تبلیغات نتفلیکس برای بازی‌های کریسمس NFL

فروش کامل تبلیغات نتفلیکس برای بازی‌های کریسمس NFL

نتفلیکس اعلام کرد که تمامی موجودی‌های تبلیغاتی مرتبط با دو بازی NFL را فروخته و قراردادهای اسپانسری با شرکت‌هایی مانند Accenture و Google بسته است، همچنین DoorDash را به عنوان اسپانسر اصلی فصل…

توسطتوسطزیبا برهانیمرداد ۲۳, ۱۴۰۴
فروش مستند «Nature» یان آرتوس-برتراند به ZDF و Ceska TV و نمایش ویژه در Unifrance Le Havre

فروش مستند «Nature» یان آرتوس-برتراند به ZDF و Ceska TV و نمایش ویژه در Unifrance Le Havre

مستند «طبیعت – فراخوانی برای آشتی» اثر یان آرتوس-برتراند، به بررسی چالش‌های محیط زیستی و تغییرات اقلیمی می‌پردازد و با تصاویر زیبا و پیام امید به آشتی با طبیعت، در بازار جهانی مورد…

توسطتوسطسارا رستگارشهریور ۱۱, ۱۴۰۴
ستارگان «Real Housewives of London» و آغاز فصل اول پر از درام با «Teethgate»: تنش را حس می‌کنم، کاملاً مشهود است

ستارگان «Real Housewives of London» و آغاز فصل اول پر از درام با «Teethgate»: تنش را حس می‌کنم، کاملاً مشهود است

مجموعه «خانه‌دارهای واقعی لندن» با معرفی پنج زن جذاب و داستان‌های دراماتیک به لندن رسیده است و در Hayu پخش می‌شود. این برنامه با نمایش زندگی لوکس و درگیری‌های شخصی، وعده چای داغ…

توسطتوسطعلی محتشممرداد ۲۸, ۱۴۰۴
۴ نکته‌ای که از مستند مایک فیگیس درباره پروژه حماسی «Megalopolis» فرانسیس فورد کاپولا آموختیم

۴ نکته‌ای که از مستند مایک فیگیس درباره پروژه حماسی «Megalopolis» فرانسیس فورد کاپولا آموختیم

مستند «Megadoc» به کارگردانی مایک فیگس، نگاهی به پروژه حماسی و خودتأمین مالی فرانسیس فورد کاپولا، «Megalopolis» دارد. این مستند چالش‌های تولید، تعاملات بازیگران و خلاقیت کاپولا را بررسی می‌کند و به مصاحبه‌های…

توسطتوسطنرگس فرهادیشهریور ۶, ۱۴۰۴
بررسی «Cover-Up»: پرتره جذاب لورا پویترس از سیمور هرش و پرسش از سرنوشت خبرنگاران تحقیقی کجاست؟