📋 خلاصه مقاله:
جیسون سیگل درباره آینده سریال «Shrinking» و پیوستن مایکل جی. فاکس و جف دانیلز به تیم بازیگران صحبت میکند و به پروژههای آیندهاش از جمله فیلمی تریلر و نمایش عروسکی دراکولا اشاره دارد. او همچنین از تجربیاتش در دهه ۴۰ زندگیاش و تأثیرات مثبت همکاری با افراد تحسینبرانگیز بر حرفهاش میگوید.
جیسون سیگل درباره آینده سریال «Shrinking» صحبت میکند، در حالی که مایکل جی. فاکس و جف دانیلز به تیم بازیگران میپیوندند. او همچنین درباره مکانهایی که میتوان عروسکهای دراکولای او را مشاهده کرد و تریلری که در آینده فیلمبرداری خواهد کرد، توضیح میدهد.
«Shrinking» با بازی جیسون سیگل یادآور روزهایی است که او در دهه ۲۰ زندگیاش بسیار مشغول بود: سریال موفق «How I Met Your Mother» به همراه فیلمهایی مانند «Knocked Up»، «Forgetting Sarah Marshall» و «The Muppets».
او میگوید: «واقعاً بسیار خستهکننده بود و من خیلی خسته بودم.» اما با یادآوری آنچه مایکل جی. فاکس در دهه ۱۹۸۰ انجام داد، تمرکز خود را حفظ کرد. در حالی که در «Family Ties» بازی میکرد، سیگل میگوید: «شما داستانهایی میشنیدید که مایکل جی. فاکس در حال بازی در «Back to the Future» از یک صحنه به صحنه دیگر میرفت و در تریلر خود میخوابید.» ما عادت داشتیم بگوییم: «هی، اگر مایکل جی. فاکس میتواند این کار را انجام دهد، ما هم میتوانیم این کار را انجام دهیم!»
به فصل سوم سریال “Shrinking” که بهزودی پخش خواهد شد و تولید آن بهتازگی به پایان رسیده است، میرسیم. این فصل شامل حضور مهمان فاکس نیز میباشد. سیگل میگوید که در بسیاری از صحنهها با فاکس حضور ندارد، اما همچنان توانسته است با او به اشتراک بگذارد که “چه الگوی بزرگی برای من و بسیاری از دوستانی که با آنها بزرگ شدم، بوده است… توانستم به او بگویم، ‘هی، فکر میکنم تو مرا از بسیاری از این تجربیات عبور دادی.'”
فصل دوم سریال «Shrinking» هماکنون برای دریافت جایزه امی در بخش کمدی برجسته نامزد شده است و جیسون سیگل نیز برای بازی در نقش اول کمدی نامزد شده است. سیگل در پادکست Variety به نام Awards Circuit Podcast حضور یافت تا درباره فصل اخیر «Shrinking» صحبت کند. او به صحنههایی اشاره کرد که به همبازیاش هریسون فورد کمک کرد تا اولین نامزدی امی خود را در بخش بازیگر مکمل کمدی کسب کند. همچنین درباره آنچه در فصل سوم با حضور مهمانانی مانند فاکس و جف دنیلز که نقش پدر شخصیت جیمی (با بازی سیگل) را ایفا خواهند کرد، در پیش است، صحبت کرد. علاوه بر این، درباره احتمال ساخت فیلمی از ماپتها با تهیهکننده اجرایی «Shrinking»، برت گلدستین، و برنامههای آیندهاش نیز گفتگو کردیم.
ما صحبت را با این موضوع آغاز کردیم که چرا سگل پادکست خودش را ندارد — اما اگر داشت، موضوع آن چه میبود. گوش کنید!
وقتی «Shrinking» اواخر امسال برای فصل سوم بازمیگردد، چهرههای جدیدی مانند جف دنیلز به آن اضافه خواهند شد. سگل میگوید: «او بهترین انتخاب برای نقش پدرم بود، زیرا ما کارهای بسیار مشابهی انجام میدهیم. لحظاتی بود که در ذهنم میخواستم حرکات او را تقلید کنم. بنابراین در طول صحنهها به نوعی او را زیر نظر داشتم و متوجه شدم که ما در حال حاضر همان کار را انجام میدهیم… او یکی از آن افرادی است مانند پیتر سلرز که واقعاً نمیتوان او را در یک قالب خاص قرار داد. میتوانید درام انجام دهید، میتوانید کمدی انجام دهید. و افرادی مانند جف دنیلز ذهن من را درباره محدود نکردن خود به نوع موادی که میتوانید انجام دهید، باز کردند.»
سیگل میگوید که با پذیرفتن نقش در “Shrinking” در دهه ۴۰ زندگیاش، متوجه شده است که مواد غنیتری برای بازی دارد نسبت به زمانی که بازیگر جوانتری بود. او میگوید: “واقعاً فکر میکردم که دهه ۲۰ زندگیام اوج من است. در آن زمان میگفتم: ‘اوه، خدای من، این همان است.’ اما در دهه ۳۰ زندگیام، کمی احساس سوگواری داشتم، انگار که بهترین بخش زندگیام گذشته است. سپس دهه ۴۰ زندگیام رسید و من به عنوان یک بزرگسال بالغ شدم که همه درسهای دهه ۲۰ زندگیاش را یاد گرفته است. حالا، ناگهان، نقشها غنیتر شدهاند. آنها مانند نقشهای مردانی هستند که تجربه زندگی دارند. در ‘Shrinking’، [شخصیت او، جیمی] بزرگترین تراژدی ممکن را تجربه کرده است. و من میگویم، ‘اوه، دهه ۲۰ زندگیام تمرین بود و حالا میتوانم نقشهایی بازی کنم که واقعاً چیزی را بیان کنند.’
سیگل میگوید که در دهه ۳۰ زندگیاش با دقت به حرفهاش نگریست و گفت: “وقتی سعی داشتم بفهمم چگونه میخواهم بقیه این شغل را ادامه دهم، به آینده نگاه میکردم و با خود میگفتم، ‘اگر خوششانس باشی، ۵۰ سال دیگر از این کار باقی مانده. با آن چه خواهی کرد؟’ متوجه شدم که احاطه کردن خودم با افرادی که تحسینشان میکنم و به نظر میرسد ایده بهتری درباره اینکه چرا این کارها را انجام میدهیم دارند، و پرسیدن سوالات فراوان از آنها، مانند یک راهنمایی مادامالعمر خواهد بود. اینگونه است که من فرصتی دارم بارها و بارها از افرادی که تحسینشان میکنم، بیاموزم.”
در سالهای اخیر، این شامل نقشهایی در سریالهایی مانند “زمان پیروزی: ظهور سلسله لیکرز”، نوشتن مجموعهای از رمانها و خلق و بازی در سریال “پیامهایی از جای دیگر” به همراه سالی فیلد، آندره بنجامین، ریچارد ای. گرانت و دیگران بوده است.
او میگوید: «آرزو میکنم افراد بیشتری آن را دیده بودند، چون درست در دوران همهگیری منتشر شد. این برای من واقعاً خاص بود. بعد از ‘The Muppets’ نمیتوانستم به چیزی برای نوشتن فکر کنم و به نوعی گیر افتاده بودم. در دهه ۲۰ و اوایل ۳۰ سالگیام خیلی در کمدی کار کرده بودم و سپس تصمیم گرفتم چیزهای دیگری را امتحان کنم. وقتی تصمیم میگیرید چیزهای دیگری را امتحان کنید، فکر میکنید که مردم به اندازه شما از این تغییر هیجانزده خواهند شد. اما بعد متوجه میشوید که هیچکس اهمیتی نمیدهد. شما باید دوباره از صفر شروع کنید و مردم را به آنچه که خودتان به آن علاقهمند هستید، علاقهمند کنید. ‘Dispatches From Elsewhere’ بر اساس یک آزمایش هنری واقعی بود که در سانفرانسیسکو اتفاق افتاد و درباره به یاد آوردن شگفتیهای کودکانه و هنر برای هنر و یافتن شادی در همه چیزهای اطراف شما و جزئیات روزمره بود. من تمام وجودم را در آن ریختم.»
در ادامه، سگل قصد دارد پروژه فیلم بعدی خود را آغاز کند؛ یک تریلر که او میگوید “به فیلمهای ‘جاذبه مرگبار’ و ‘ترس از کیپ’ شباهت دارد. این فیلم دو نفره است و ایدهای است که حدود یک دهه ذهن مرا مشغول کرده بود و بالاخره احساس کردم به اندازه کافی آمادهام تا آن را بنویسم. این ایده را شاید ۱۰ سال پیش داشتم و با خودم گفتم، ‘اوه، کسی باید این را بنویسد.’ و بالاخره به این ایده رسیدم.”
در همین حال، سگل به یکی از سوالاتی که بیشتر از او پرسیده میشود نیز پاسخ داد: آیا فیلمی از “مرثیه دراکولا” بر اساس نمایش عروسکی دراکولا از “فراموش کردن سارا مارشال” ساخته خواهد شد؟
“من هر از گاهی آن را اجرا میکنم، اجراهای مخفیانهای از نمایش عروسکی دراکولا در شهر دارم،” او میگوید. “سال گذشته یکی را در هتل کافه اجرا کردم. دوست دارم به زودی یکی را در تئاتر عروسکی باب بیکر اجرا کنم.”
او درباره هرگونه صحبت از تجدید دیدار “How I Met Your Mother” میگوید: “آن برنامه زندگی من را تغییر داد و من هر کاری که از من بخواهند انجام میدهم.” او ادامه میدهد: “فکر میکنم در آن برنامه فلشفورواردهای زیادی وجود داشت. همیشه دوست داشتم که مارشال یک معما باشد، چون او میتوانست یک قاضی دیوان عالی شود، اما همچنین میتوانست یک ساندویچ تن ماهی را گم کند و یک قسمت کامل را صرف جستجوی آن ساندویچ کند.”