📋 خلاصه مقاله:
در سالهای اخیر، سریالهای علمی-تخیلی مانند «The Penguin» و «The Last of Us» با ترکیب داستانهای انسانی و احساسی با عناصر ژانری، توانستهاند توجه رأیدهندگان امی و مخاطبان را جلب کنند و به مسائل اجتماعی و فرهنگی معاصر بپردازند. این سریالها با کیفیت تولید بالا و داستانسرایی قوی، جایگاه ویژهای در صنعت تلویزیون پیدا کردهاند و به موفقیتهای بیشتری دست خواهند یافت.
در سالهای اخیر، سریالهای علمی-تخیلی و ژانرهایی مانند «The Penguin» و «The Last of Us» توانستهاند بیش از پیش توجه رأیدهندگان امی را به خود جلب کنند. این سریالها با ارائه داستانهای جذاب و پیچیده، مخاطبان را به دنیایی نوین میبرند و تجربهای متفاوت از تلویزیون را ارائه میدهند. با افزایش کیفیت تولید و توجه به جزئیات، این سریالها نه تنها در بین مخاطبان بلکه در میان منتقدان نیز محبوبیت زیادی کسب کردهاند.
یکی از دلایل موفقیت این سریالها، توانایی آنها در ترکیب عناصر علمی-تخیلی با داستانهای انسانی و احساسی است. این ترکیب باعث میشود که مخاطبان بتوانند با شخصیتها و داستانها ارتباط برقرار کنند و در عین حال از جلوههای ویژه و دنیای خیالی لذت ببرند. همچنین، این سریالها با پرداختن به موضوعات اجتماعی و فرهنگی معاصر، توانستهاند به مسائل روز جامعه بپردازند و مخاطبان را به تفکر وادارند.
با توجه به این روند، به نظر میرسد که سریالهای علمی-تخیلی و ژانرهای مشابه همچنان در آینده نیز جایگاه ویژهای در صنعت تلویزیون خواهند داشت و به موفقیتهای بیشتری دست خواهند یافت.
ژانرهای علمی-تخیلی و وحشت به نیروهای قدرتمندی در جوایز امی تبدیل شدهاند و نامزدهایی مانند «The Penguin»، «The Last of Us»، «Andor»، «Severance»، «Paradise» و «What We Do in the Shadows» در دستههای اصلی مانند بازیگری، نویسندگی و بهترین سریال به چشم میخورند.
کریگ مازین، شورانر «The Last of Us»، رشد این ژانر را به «ارباب حلقهها» نسبت میدهد. او میگوید: «در آن داستان، کیفیت و تفکر به کار رفته بود و عناصر ژانری آن نادیده گرفته نشدند، بلکه پذیرفته شدند.» او اضافه میکند: «عناصر ژانری بیشتر با اسطوره و افسانه مشترک هستند تا هر چیز دیگری، و اسطوره و افسانه ابتداییترین نوع داستانگویی هستند که داریم.»
اعداد نشان میدهند که داستانسرایی فراتر از یک ژانر خاص است.
مازین میگوید که در تلویزیون، همه چیز به کیفیت فیلمنامه بستگی دارد. «اگر بتوانید چیزی ارائه دهید که یک نماینده به بازیگر بگوید، ‘هی، گوش کن، این یک نمایش درباره زامبیهای قارچی است. اما نه، این نیست. این یک نمایش درباره رابطه پدر و دختر است. این یک نمایش درباره از دست دادن، جامعه، امید و انتقام است. بخوانش.’»
او به قسمت نیک آفرمن در فصل اول اشاره میکند که برای او یک جایزه امی به ارمغان آورد: «من گفتم، ‘فیلمنامهای که برایت میفرستم به نظر نمیرسد درباره یک نمایش زامبی باشد، بلکه به نظر میرسد درباره چیزی کاملاً متفاوت باشد.’ فکر میکنم بازیگران از فرو رفتن در نقشهای خوب هیجانزده میشوند.»
لورین لفرانس، شورانر سریال «پنگوئن»، اشاره میکند که کریستین میلیوتی، که برای نقشآفرینی در نقش سوفیا فالکون نامزد جایزه امی شده بود، سوالات زیادی درباره پیشینه شخصیت خود مطرح کرد.
«واقعاً تجربهای جادویی بود که با همه به صورت هماهنگ کار کنیم تا بفهمیم سوفیا از کجا آغاز میکند و به کجا میرسد. این موضوع به شدت با تروماهای او مرتبط است و بر رفتار او تأثیر میگذارد. کریستین با یک مربی حرکت کار کرد که این کار بخشی از فرآیند شخصی او بود. اما این به این دلیل بود که ما میدانستیم سوفیا از نظر فیزیکی تروماهای زیادی را در خود نگه میدارد»، لفرانس درباره شخصیتی که به جرم قتل متهم شده و توسط پدرش به تیمارستان آرکهام فرستاده شده بود، میگوید.
او میگوید: «من به خوبی از برخی کلیشههایی که بارها و بارها در ژانرهایی مانند این دیدهاید آگاه هستم و به عنوان کسی که طرفدار کتابهای کمیک و ژانر جنایی است، میخواستم به طور فعال با آنها مقابله کنم.»
در قسمت ششم، سوفیا که قبلاً روشهای نسبتاً خشنی در معاملات حرفهای خود به کار گرفته است، نیاز دارد اطلاعاتی از ایو (کارمن اجوگو) به دست آورد.
لافراک میگوید: «فکر میکنم قبلاً چیزهایی مانند این را دیدهایم، جایی که فرض میکنید او قرار است بمیرد چون او یک کارگر جنسی است، زیرا این اغلب اتفاقی است که میافتد. بنابراین ما به آن سمت رفتیم و سپس آن انتخاب را نکردیم. سوفیا این انتخاب را نمیکرد.» او ادامه میدهد: «این فقط یک نویسنده نیست که میگوید، “اوه، من نمیخواهم این کار را انجام دهم.” بلکه بیایید دینامیکهای جالبی ایجاد کنیم که بسیار واقعی و انسانی به نظر برسند و فقط کاری را که میلیونها بار دیدهاید انجام ندهیم.»
به گفته مازین، علمی تخیلی میتواند همچون آینهای جادویی برای جامعه عمل کند. “این هنوز ما هستیم، اما میتوانیم ببینیم چه اتفاقی میافتد اگر به گسترش سلاحهای هستهای ادامه دهیم، اگر به گرم شدن زمین اجازه دهیم ادامه یابد، اگر به استفاده بیش از حد از آنتیبیوتیکها ادامه دهیم، و اگر به هوش مصنوعی اجازه دهیم هر روزه کنترل را به دست گیرد.”
لفرانک دیدگاه بلندمدتی دارد: “من فکر میکنم داستانهای خوب میتوانند در هر ژانری روایت شوند. و فکر میکنم در حال حاضر در شرایطی هستیم که مالکیت فکری پادشاه است، و اگر اینطور باشد، همه نویسندگان همیشه راهی برای روایت داستانهای انسانی پیدا خواهند کرد، بدون توجه به ژانر.”