📋 خلاصه مقاله:
مجموعه «خانهدارهای واقعی لندن» با معرفی پنج زن جذاب و داستانهای دراماتیک به لندن رسیده است و در Hayu پخش میشود. این برنامه با نمایش زندگی لوکس و درگیریهای شخصی، وعده چای داغ و درامهایی با ابعاد سلطنتی را میدهد. همچنین، اهمیت استفاده از VPN برای حفظ امنیت و حریم خصوصی آنلاین در این مطلب مورد تأکید قرار گرفته است.
مجموعه «خانهدارهای واقعی» سرانجام به لندن رسیده است و ستارههای آن وعده چای داغ و درامهایی با ابعاد سلطنتی را میدهند.
در قسمت اول برنامه «خانهدارهای واقعی لندن» که اکنون در Hayu در حال پخش است، بینندگان با پنج نفر از شش بانوی جذاب این برنامه آشنا میشوند: جولیت میهیو، مهاجر استرالیایی و ملکه سابق کهکشان؛ نسی ولشینگر، متخصص مالی که به کارآفرینی در زمینه کیک پرداخته است؛ کارن لودریک-پیس، فارغالتحصیل «خانهدارهای واقعی جرسی» و مدگرا؛ آماندا کرونین، مالک کسبوکار محصولات مراقبت از پوست و مدل؛ و پنتیا پارکر، اجتماعیگرای سطح بالا. جولیت آنگوس، مهاجر آمریکایی و عضو بنیانگذار برنامه «بانوان لندن» از شبکه براوو، در زمان دیگری به برنامه معرفی خواهد شد.
در تنها ۴۵ دقیقه نمایش، ثروت به تصویر کشیده میشود، شخصیتها آشکار میشوند و داستانها پیشنمایش داده میشوند. کرونین به عنوان رهبر گروه معرفی میشود که خانمها را برای جشن روز جهانی زن گرد هم میآورد تا برند در حال رشد مراقبت از پوست خود را معرفی کند. میهیو خانه نهچندان فروتنانهاش را به نمایش میگذارد – که شامل یک زمین تنیس است – و نامهای سلطنتی را به زبان میآورد، در حالی که لودریک-پیس در حال انجام بازسازیهای گستردهای بر روی خانهای است که قبلاً میلیونها پوند ارزش دارد. ولشینگر ثابت میکند که بهترینهای هر دو جهان را دارد، زیرا گذشتهاش به عنوان یک بانکدار سرمایهگذاری را مرور میکند در حالی که برای مهمانی کرونین کیک میپزد، و پارکر خود را به عنوان یک آتشافروز معرفی میکند با به راه انداختن اولین رسوایی نمایش. در پایان قسمت، میهیو و پارکر در مهمانی کرونین بر سر وفاداری میهیو به یک دوست دندانپزشک که پارکر ادعا میکند به جای تعمیر بریسهای پسرش، هفت پرکردگی به او داده است، با هم درگیر میشوند.
این موضوع شاید بیمعنی به نظر برسد، اما همانطور که ورایتی در مصاحبه با هر شش خانهدار دریافت، این حادثه همچنان حساسیتهایی را برمیانگیزد. انگوس میگوید: “من میتوانم تنش را حس کنم. این تنش بهوضوح قابل لمس است.” برای اطلاعات بیشتر درباره “Teethgate”، و انتخاب حضور در “خانهداران واقعی” به جای بازسازی “بانوان لندن” شبکه براوو و نسخههای مورد علاقهشان از این مجموعه، ادامه مطلب را بخوانید.
در دنیای امروز، امنیت آنلاین و حفظ حریم خصوصی اهمیت بسیاری دارد. یکی از راههای مؤثر برای حفاظت از اطلاعات شخصی و مرور امن در اینترنت، استفاده از VPN است. این ابزارها به کاربران امکان میدهند تا با تغییر آدرس IP خود، به صورت ناشناس در اینترنت فعالیت کنند و از دسترسی غیرمجاز به اطلاعاتشان جلوگیری نمایند.
چرا استفاده از VPN مهم است؟
VPN یا شبکه خصوصی مجازی، ابزاری است که به کاربران اجازه میدهد به صورت امن و خصوصی به اینترنت متصل شوند. این ابزار با رمزگذاری دادهها، از دسترسی هکرها و جاسوسان به اطلاعات شخصی جلوگیری میکند. همچنین، با تغییر مکان جغرافیایی کاربر، امکان دسترسی به محتوای محدود شده در برخی کشورها را فراهم میسازد.
مزایای استفاده از VPN
- حفاظت از اطلاعات شخصی و حریم خصوصی
- دسترسی به محتوای محدود شده
- افزایش امنیت در شبکههای عمومی و وایفای
- پنهان کردن فعالیتهای آنلاین از ارائهدهندگان خدمات اینترنتی
با توجه به افزایش تهدیدات سایبری و اهمیت حفظ حریم خصوصی، استفاده از VPN به یکی از نیازهای اساسی کاربران اینترنت تبدیل شده است. با انتخاب یک VPN معتبر و امن، میتوانید از تجربهای امن و بدون نگرانی در فضای مجازی لذت ببرید.
چه زمانی اولین تماس درباره “خانهدارهای واقعی لندن” را دریافت کردید و واکنش شما چه بود؟
تابستان گذشته تماسی دریافت کردم. در نیویورک با کارولین استنبری بودم — او مشغول ضبط برنامه “خانهدارهای دبی” بود و من در شبکههای اجتماعی او دیده شده بودم. ابتدا فکر کردم که این یک شوخی است. او گفت: “نه عزیزم، آنها برای ‘خانهدارهای واقعی لندن’ در حال جذب نیرو هستند!” من با تعجب گفتم: “جدی میگویی؟” او پاسخ داد: “با آنها تماس بگیر.” و من گفتم: “چطور ممکن است اگر تو در آن نباشی؟” خب، این بیشتر به نفع من شد چون حالا اینجا هستیم.
ژولیت آنگوس: موضوع من به این سادگی نیست — به نظرم منصفانه است بگویم که دو برنامه در شهر مورد بحث بود. بله، “بانوان لندن” که من در آن حضور داشتم و این برنامه. تابستان گذشته با من تماس گرفتند و فکر کردم شاید باید “بانوان لندن” را ادامه دهم، اما در نهایت به برند و انجام کاری متفاوت فکر کردم. چرا به چیزی که قبلاً انجام دادهاید برگردید؟
نسی ولشینگر: تابستان گذشته هم سعی کردند با من تماس بگیرند اما من به مدت شش ماه همه چیز را نادیده گرفتم چون فکر میکردم یک شوخی است. همچنین در نیویورک بودم و ژولیت [میهیو] با من تماس گرفت و گفت: “این افراد سعی دارند با تو تماس بگیرند، آیا تماسشان را پاسخ میدهی؟” و من گفتم: “آه، واقعی است؟” و او گفت: “فکر میکنم بله.” سپس با هم صحبت کردیم و بقیهاش تاریخ شد. فکر میکنم من آخرین کسی بودم که آنها استخدام کردند.
کارن لودریک-پیس: وقتی خبر را شنیدم، از شدت هیجان انگار در آسمانها پرواز میکردم. حس میکردم کریسمس، سال نو و تولدم همگی زودتر از موعد رسیدهاند. لحظهای بود که باید خودم را نیشگون میگرفتم تا باور کنم.
آماندا کرونین: به من برای یک برنامه دیگر هم پیشنهاد شد و سپس این برنامه پیش آمد. واقعاً مطمئن نبودم که موضوع از چه قرار است و آیا واقعی است یا نه. سپس با [تولیدکنندگان] تماس گرفتم و با آنها قهوهای نوشیدم و روز بعد جلوی دوربین رفتم. انتظارش را نداشتم، ناگهانی بود و در آن زمان به چیز دیگری فکر میکردم. اما وقتی فهمیدم که این برنامه “خانهدارهای واقعی” است — این همان چیزی است که واقعی است.
پنتیا پارکر: وقتی برای اولین بار با من تماس گرفتند، فکر کردم که این یک شوخی است و برای چند هفته آن را نادیده گرفتم. اما دوباره با من تماس گرفتند و من گفتم، “ای خدای من، عزیزم، این من بودم ۱۵-۲۰ سال پیش، نه حالا! شما من را در زمان اشتباهی پیدا کردید. چه کار میکنید؟ نه، به هیچ وجه. آیا میدانید شوهر من کیست؟ من وکیل خانمها هستم، با لردها مینشینم، به هیچ وجه.” و فقط خندیدم و آن شب به شام رفتم و گفتم، “آنها دیوانهاند. میتوانید تصور کنید؟” منظورم این است که، کیت میدلتون به [ملک روستایی من] میآید تا با پسرم راگبی بازی کند. و بله، سپس اتفاقی که افتاد این بود که آنها در کارشان بسیار خوب هستند.
آیا با دیگر برنامههای “خانهدارهای واقعی” آشنا بودید و اگر بله، کدام یک مورد علاقه شماست؟
میهیو: ما عاشق استرالیاییها هستیم، اما باید بگویم “بورلی هیلز.” این برنامه واقعاً نمادین است و به نظرم خیلی خوب عمل میکند. باید بگویم که این تنها برنامهای است که در طول سالها دنبال کردهام. شخصیتهای فوقالعادهای در این برنامه حضور دارند، بنابراین به دخترها امتیاز میدهم — اریکا جین، واقعاً از خشکی او خوشم میآید.
آنگوس: احتمالاً میگویم “بورلی هیلز” و “نیویورک” — من در هر دو شهر زندگی کردهام و دختری از شهرهای بزرگ هستم.
ولشینگر: اوه، من “سالت لیک” را دوست دارم. واقعاً تمام بازیگران “سالت لیک” را دوست دارم و لیزا بارلو به من توصیههای فوقالعادهای برای برنامه داد.
لودریک-پیس: من “آتلانتا” و “بورلی هیلز” را دوست دارم. خانهدار مورد علاقه من قطعاً لسا میلان از “دبی” است، اما کایل [ریچاردز] از “بورلی هیلز” را هم دوست دارم، زیرا او برای مدت طولانی در برنامه بوده و بدون توجه به هر چیزی، همچنان ادامه میدهد. واقعاً این ویژگی او را دوست دارم — استقامت او.

گتی ایمیجز برای هایو
بیایید درباره قسمت اول صحبت کنیم. جولیت آنگوس، هنوز با شما آشنا نشدهایم، اما لطفاً کمی درباره تجربهتان به عنوان یک آمریکایی در این گروه بگویید.
آنگوس: تعدادی از ما اینجا حضور داریم و میدانم که بسیاری دیگر هم مشتاق آمدن به اینجا هستند. اما من عاشق این هستم که در اینجا پرچم را به اهتزاز درآورم. بسیار خوشبختم که در اینجا زندگی میکنم. در شهرهایی مانند شیکاگو، لسآنجلس، نیویورک و مونترال زندگی کردهام و احساس میکنم اینجا خانه واقعی من است. فرزندانم در اینجا بزرگ شدهاند و معتقدم این گروه و این جمع از زنان نمایندهای عالی از لندن واقعی هستند. ما همه بسیار متفاوتیم، از نقاط مختلف جهان آمدهایم و هر کدام ویژگیهای خاص خودمان را داریم — که واقعاً همان چیزی است که لندن را تعریف میکند.

نظر کلی شما درباره قسمت اول چه بود؟
میهیو: دیدن خودتان در فیلم همیشه برای همه یک تجربه شگفتانگیز است. به نظرم فوقالعاده بود که چطور توانستند ویرایش کنند و فضایی برای هر یک از ما فراهم کنند تا خودمان، شخصیتهایمان و خانوادههایمان را به نمایش بگذاریم. بیایید ببینیم چگونه پیش میرود.
لودریک-پیس: فکر میکنم تولید کار فوقالعادهای انجام داد. وقتی آن را دیدم، گفتم: “این افراد واقعاً شگفتانگیز هستند.” منظورم این است که ادامه یافتن به چنین روش زیبا و طبیعی و نحوهای که لندن، خانههایمان و همه چیز را به تصویر میکشند، آنها را بسیار زیبا و بینقص نشان میدهد.
کرونین: فکر میکنم قسمت اول واقعاً مهم بود تا صحنه را تنظیم کند و ما لندن را در بهترین نورش میبینیم و زیبایی و شکوه زنان و نحوه زندگیمان را مشاهده میکنیم. فکر میکنم ما آن را به تصویر کشیدیم و سپس درام را نیز. از همه چیز کمی دارد.
وقتی صحبت از درام شد، بلافاصله بین جولیت میهیو و پانتیا بر سر “دندانگیت” اوضاع داغ شد. آیا شما دو نفر از نحوه پیشآمدن آن یا نحوه نمایش آن در صفحه نمایش پشیمان هستید؟
میهیو: فکر میکنم واکنش من به این دلیل بود که از صحبت کردن درباره دوستان خوبم خوشحال نبودم. اما این موضوع به دوربین آورده شد و ما با آن همانطور که باید برخورد کردیم. ما همه نمیتوانیم با هم کنار بیاییم یا نظرات یکسانی درباره چیزها داشته باشیم یا به چیزها به یک شکل نگاه کنیم، بنابراین همین است که هست. و این واقعی است؛ این تلویزیون واقعیت است.
پارکر: بله، این واقعیت دارد. نمیتوانستم آنجا بنشینم و تظاهر کنم، میدانید. به وضوح، دوستیها تغییر میکنند و انتظار دارید اگر در مهمانیهای دیگر به او برخورد کنم، هرگز آنقدر گرم نباشد. اما آن روز او بسیار گرم و صمیمی بود — مثل بهترین دوست جدیدم بود و من با خودم گفتم، “اوه خدای من، این اصلاً چیزی نیست که اتفاق افتاده است.” بنابراین اگر قبل از این با هم تماس میگرفتیم و مشکلاتمان را حل میکردیم، واقعی نبود. فکر میکنم تهیهکنندگان میدانند چه میکنند. شاید آنها این را میخواستند، درست است؟
میهیو: به نظرم شش سال زمان زیادی برای نگه داشتن چیزی است، بنابراین هر روز را همانطور که میآید زندگی میکنم.
لودریک-پیس: من فکر نمیکنم که تهیهکنندگان دقیقاً این را میخواستند، چون قبلاً با پانتیا صحبت کردهام و به نظرم وقتی پانتیا وارد اتاق شد و دوباره جولیت میهیو را دید، احساساتش فوران کرد. بنابراین، اینطور نبود که تولید به دنبال این باشد، چون ما صادق و واقعی بودیم. اما برای پانتیا، لحظهای که جولیت را دید و مجبور شد در اتاقی با او باشد، احساساتش تحریک شد. به نظرم از همینجا شروع شد.
پارکر: فکر میکنم در سنی هستیم که فقط پلها را میسوزانیم و به جلو میرویم، مسدود میکنیم، مسدود میکنیم، مسدود میکنیم.
ولشینگر: سوال عالی بود، به هر حال.
آنگوس: واقعاً، میتوانم تنش را حس کنم. کاملاً ملموس است.
خب، بریم سراغ بعدی! اگر بخواهید بقیه فصل را در چند کلمه توصیف کنید، چه میگویید؟
میهیو: ماجراجویانه.
آنگوس: اوه، خدا. مثل باشگاه مبارزه.
ولشینگر: میتوانم بگویم مثل یک آتشبازی است، هم خوب و هم بد.
لودریک-پیس: شبیه زلزله و آتشفشان.
کرونین: مانند یک ترن هوایی است.
پارکر: حتی بیشتر از این، پر از درام.