📋 خلاصه مقاله:
جان آبراهام، ستاره بالیوود، با فیلم “تهران” به داستانسرایی ژئوپلیتیکی بازگشته است که به ماجرای انفجار بمب در نزدیکی سفارت اسرائیل در دهلی در سال ۲۰۱۲ میپردازد و پیچیدگیهای جاسوسی بینالمللی را به تصویر میکشد. این پروژه برای آبراهام اهمیت شخصی دارد و او با یادگیری زبانهای فارسی و عبری و تحقیق عمیق در ژئوپلیتیک، تلاش کرده است تا تصویری واقعی از ایران و اسرائیل ارائه دهد. “تهران” اکنون در پلتفرم ZEE5 در حال پخش است.
ستاره بالیوود جان آبراهام بار دیگر بر روی داستانسرایی ژئوپلیتیکی سرمایهگذاری کرده است. پس از تریلرهای سیاسی موفقی مانند “کافه مدرس” و “دیپلمات”، پروژه جدید این بازیگر-تهیهکننده، “تهران”، بینندگان را به دنیای پیچیده و تاریک جاسوسی بینالمللی میبرد. این تریلر هیجانانگیز با الهام از رویدادهای واقعی که به خانه نزدیک است، ساخته شده است.
به کارگردانی آرون گوپالان و تهیهکنندگی Maddock Films، «تهران» داستان انفجار بمب در نزدیکی سفارت اسرائیل در دهلی در سال ۲۰۱۲ را روایت میکند و ماجرایی پیچیده را در اسرائیل، ایران و هند به تصویر میکشد. آبراهام نقش خود را از «خانه باتلا» تکرار میکند — که بر اساس افسر پلیس واقعی دهلی، سانجیف کومار یاداو، ساخته شده و در اینجا به نام ACP راجیو کومار تغییر نام داده شده است — و در یک عملیات مخفی که وفاداریها را در سراسر قارهها به چالش میکشد، درگیر میشود.
اما این فقط یک تریلر اکشن دیگر برای آبراهام نیست. این پروژه برای او اهمیت شخصی عمیقی دارد.
«کار معمول و قابل پیشبینی این بود که همسایهمان را مقصر بدانیم. اما وقتی تحقیقات را انجام دادیم، متوجه شدیم که افرادی در ایران واقعاً در این فرآیند دخیل بودند،» ابراهیم توضیح میدهد. «پدربزرگ مادریام در سال ۱۹۳۹ از ایران آمد و در سواحل بمبئی [اکنون بمبئی] فرود آمد. این ارتباط ایرانی باعث شد که ناگهان احساس نزدیکی بیشتری به این موضوع پیدا کنم.»
این ارتباط ایرانی برای آبراهام بسیار حائز اهمیت بود، زیرا او احساس مسئولیت میکرد که منطقه را بهطور واقعی به تصویر بکشد. او میگوید: «من نسبت به نحوه برخورد با ایران و اسرائیل در این فیلم بسیار حساس بودم، زیرا ریشههای من از ایران است و میخواستم ایران را به بهترین شکل ممکن نشان دهم، چرا که این کشور بهطور نادرست معرفی شده است.» او ادامه میدهد: «از سوی دیگر، اسرائیل را داریم و من دوستان بسیار نزدیکی از اسرائیل دارم. برای من، به عنوان یک هندی، گرد هم آوردن این دو کشور یک همگرایی زیبا از ژئوپلیتیک بود.»
اصالت به اجرای آبراهام نیز گسترش یافت که نیاز به تسلط بر دیالوگهای فارسی و عبری داشت. دوران کودکی او پایهای غیرمنتظره فراهم کرد.
آبراهام به یاد میآورد: «وقتی که من بزرگ میشدم، مادرم همیشه وقتی میخواست چیزی را به من بگوید که دیگران متوجه نشوند، به فارسی صحبت میکرد.» او ادامه میدهد: «کلماتی بودند که به طور طبیعی برایم آشنا بودند. اما آیا این به معنای آسان بودن آن بود؟ نه. من نزدیک به شش ماه زبان را مطالعه کردم.»
معلم او «آقایی به نام محمد، فردی فوقالعاده» بود و در صحنه، هادی خانجانپور – بازیگر ایرانی که نقش افشیر حسینی را بازی میکرد – به آموزش ادامه داد. آبراهام میگوید: «او که ایرانی بود، به او گفتم که میخواهم لهجهام بینقص باشد. بنابراین او کمک بزرگی به من کرد.»
برای تلفظ عبری، آبراهام به منبعی غیرمنتظره مراجعه کرد: آبرام گرانت، مربی سابق باشگاه فوتبال چلسی. «آبرام گرانت یهودی و اسرائیلی است. بنابراین وقتی خطوط اسرائیلیام را داشتم، با آبرام تماس میگرفتم و میپرسیدم، ‘آیا درست تلفظ میکنم؟ آیا اشتباه تلفظ میکنم؟’ و او میگفت، ‘بله، خوب است. این همان راهی است که باید تلفظ شود.’»
آمادگی آبراهام فراتر از یادگیری زبان بود. این بازیگر که خود را فردی میداند که «همیشه به ژئوپلیتیک جهان علاقهمند بوده»، از دههها تحقیق شخصی خود بهره گرفته است.
او توضیح میدهد: «اگر فیلمهای من را ببینید، از ‘کافه مدرس’ تا ‘پارمانو’ و ‘خانه باتلا’ تا ‘دیپلمات’، همه دارای بینش ژئوپلیتیک بسیار دقیق و دیدگاههای سیاسی مسئولانهای هستند که میخواهم به مخاطبانم ارائه کنم. من فردی هستم که به عمق مسائل میروم، مثلاً چرا درگیریها آغاز شد، نکبت [آوارگی فلسطینیان] چه بود. بنابراین درک اینکه حماس، حوثیها، حزبالله از کجا آمدهاند و فهمیدن کل ژئوپلیتیک وضعیت برای ساختن فیلمی مانند این بسیار حیاتی بود.»
او همچنین با افسر واقعی که شخصیتش بر اساس او ساخته شده، مشورت کرد. “شخصیتی که من بازی میکنم، سانجیو کومار یاداو، که در فیلم او را راجیو کومار نامیدهایم، یک شخص واقعی است که امروز در اداره پلیس دهلی کار میکند. بنابراین برای بسیاری از تحقیقاتم به او مراجعه کردم… از نظر زبان بدنش و آنچه که میتوانستیم به طور معتبر نشان دهیم، و همچنین تجربیاتی که او از نظر اطلاعاتی داشته است.”
با حضور مانوشی چیلار، نیرو باجوا و مدهوریمه تولی، “تهران” به عنوان یکی دیگر از فیلمهای هیجانانگیز سیاسی آبراهام به شمار میآید. با این حال، تنشهای فعلی خاورمیانه در ابتدا به ضرر این پروژه عمل کرد.
«[فکر میکردم] جنگ ایران و اسرائیل، یا جنگی که در خاورمیانه در حال وقوع است، به فیلم ما کمک میکند — نه به صورت دستکاریشده، بلکه باعث میشود که توجه بیشتری به آن جلب شود»، آبراهام میگوید. «متأسفانه برای ما، چیزی که فکر میکردم یک مزیت است، به پاشنه آشیل ما تبدیل شد، جایی که به ما در سطح بینالمللی و در هند گفته شد که به هیچ وجه نمیتوانیم برای این فیلم تماشاگر جذب کنیم. بنابراین حتی به اکران سینمایی آن فکر نکنید.»
پلتفرم استریم ZEE5 گلوبال در نهایت بستری را که آبراهام نیاز داشت فراهم کرد. «این یک وضعیت دو یا هیچ بود»، او میگوید. «یا فیلم را به صورت سینمایی نمایش دهید یا آن را کنار بگذارید. و ZEE5 گلوبال به من فرصت داد تا واقعاً این فیلم را در پلتفرم خود به نمایش بگذارم و این فوقالعاده بوده است. وقتی پاسخها را دریافت میکنید، متوجه گستردگی آن میشوید.»
مسیر حرفهای آبراهام به طرز چشمگیری تغییر کرد زمانی که از بازیگری به تهیهکنندگی روی آورد، حرکتی که به او اجازه داد پس از تثبیت خود با موفقیتهای اولیه، به دنبال محتوای معنادارتری برود. این بازیگر که ابتدا با تریلر اروتیک «جسم» در سال ۲۰۰۳ توجهها را به خود جلب کرد، با فیلم پرفروش «دوم» در سال ۲۰۰۴ به یک نام آشنا تبدیل شد، جایی که نقش آنتاگونیست شیک را در مقابل آبیشک باچان بازی کرد.
او درباره محاسبات اولیه حرفهای خود صریح است. «در ابتدا، به عنوان یک فرد بازاریابی، میدانستم که بسیاری از آن به فیزیک من مربوط میشود و من کاری را که باید انجام میدادم تا خودم را بفروشم، انجام دادم. اما به محض اینکه فرصت تهیهکنندگی پیدا کردم، شروع به صحبت به زبانی کردم که واقعاً میخواستم صحبت کنم.»
تغییر به سمت محتوای معنادارتر به فیلم خاصی برمیگردد که دیدگاه او را دگرگون کرد. او میگوید: «فیلمی که مرا به این حرفه کشاند، ‘فهرست شیندلر’ بود.» «میتوانید تصور کنید که چنین فیلمی چگونه شما را مجذوب خود میکند و شبهای بیخوابی برایتان به ارمغان میآورد، به طوری که شروع به اندیشیدن در آن مسیر میکنید.»
این تأثیر توضیح میدهد که چرا آبراهام عدم قطعیت تجاری را در خدمت دیدگاه هنری میپذیرد، همانطور که با «تهران» انجام داد. او میگوید: «میدانستم که این یک ریسک خواهد بود، اما میدانید، هرچه ریسک بالاتر باشد، پاداش نیز بیشتر است.» «بنابراین برای من، در پایان روز، بیشتر به میراث و نوع فیلمهایی که میخواهم بسازم مربوط میشود، نه به موفقیت یا شکست تجاری و گیشه.»
آبراهام در بازنگری به دوران حرفهای خود، دیدگاهی شگفتانگیز ارائه میدهد: «شکستهایم بیشتر از موفقیتهایم مرا تعریف کردهاند. فیلمهایی مانند ‘Kabul Express’، ‘No Smoking’ و حتی ‘Madras Cafe’ که استودیوی من احتمالاً نمیدانست من چه کار میکنم و به من اعتماد نداشت… فیلمهایی مانند ‘The Diplomat’ که استودیو به هیچ وجه به فیلم من اعتماد نداشت. آنها گفتند، ‘این بدترین فیلمی است که دیدهایم.’»
او به یاد میآورد واکنش بسیار سختی به «Parmanu»: «وقتی اولین روایت ‘Parmanu’ اتفاق افتاد، یکی از دوستانم که همتهیهکننده هم بود و نامش را روی پوستر گذاشتم… از او پرسیدم، ‘روایت چطور بود؟’ و او به من گفت، ‘من هرگز در زندگیام فیلمنامهای بدتر نشنیدهام’ و من لبخند زدم. بنابراین برای من، فکر میکنم شکستهایم، یا افرادی که به نوع محتوایی که سعی در خلق آن دارم شک داشتند، واقعاً دوران حرفهای مرا تعریف کردهاند.»
پروژههای آینده آبراهام شامل یک “Force 3” احتمالی است. او میگوید: “میخواهم آن را هوشمندانه و بسیار تجاری، اما در عین حال معتبر بسازم.” همچنین او قصد دارد فیلمی درباره مسابقه موتورسواری با تمرکز بر مسابقه Isle of Man TT بسازد.
او میگوید: “آیا میخواهم فیلمی درباره مسابقه موتورسواری بسازم؟ بله. آیا میخواهم یک فیلم اکشن هیجانانگیز بسازم؟ بله. آیا میخواهم یک کمدی بسازم؟ بله.” او اضافه میکند: “اما میخواهم دوباره فیلمی مانند ‘No Smoking’ بسازم. میخواهم انواع مختلفی از فیلمها را خلق کنم. نمیخواهم به یک ژانر خاص محدود شوم و نمیخواهم در قالب تصویر خودم گرفتار شوم.”
هدف نهایی او همچنان ثابت است. آبراهام توضیح میدهد: “میخواهم محتوا و تجارت را با هم ترکیب کنم. میخواهم این دو با هم همراه شوند.” او ادامه میدهد: “به مرحلهای در کارنامهام رسیدهام که به میراث و فیلمشناسی من مربوط میشود. نمیخواهم فقط فیلمهای محتوایی بسازم، بلکه میخواهم فیلمهای تجاری با محتوای قوی خلق کنم. آیا میتوانم موفق شوم؟ نمیدانم، اما به تلاش ادامه خواهم داد.”
«تهران» هماکنون در ZEE5 در حال پخش است.