📋 خلاصه مقاله:
برنامههای تلویزیون واقعنما در بریتانیا همچنان محبوبیت دارند، اما نوآوری خاصی در این ژانر دیده نمیشود. «خانهدارهای واقعی لندن» تلاش میکند با نمایش تجملات و درامهای نمایشی، جایگاه خود را پیدا کند، اما با چالشهای فرهنگی مواجه است که ممکن است بر موفقیت آن تأثیر بگذارد.
مخاطبان بریتانیایی علاقهای بیپایان به تلویزیون واقعنما دارند. برنامه «Big Brother» پس از ۲۵ سال همچنان بر صفحه نمایشها حضور دارد. برنامههای واقعنمای بیشماری وجود دارند که در آن افراد مرفه به طور منفعلانه و تهاجمی بر سر سالاد بحث میکنند یا متوجه خیانت شریک زندگیشان میشوند (هرچند با حضور یک گروه فیلمبرداری، به هر حال متوجه میشدند).
با این حال، مدتی است که در این ژانر نوآوری چشمگیری دیده نمیشود. البته، برنامههای جدیدی مانند «مسابقه در سراسر جهان» وجود دارند، اما در ژانر خاص «افرادی که به صورت عمومی با مشکلات شخصی خود مواجه میشوند»، تغییرات زیادی رخ نداده است. «ساخته شده در چلسی» در آستانه پخش سری ۲۹ خود است. «تنها راه اسکس» نیز قرار است سری ۳۴ خود را آغاز کند. در حالی که درامهای استریم آمریکایی بیشماری در بریتانیا ساخته شدهاند، از «خیلی زیاد» اثر لنا دانام تا سریال سیاسی «دیپلمات»، تنها تعداد کمی از برنامههای واقعنما توانستهاند به همان اندازه در دو سوی اقیانوس اطلس موفق شوند. یکی از استثناها، البته، آلن کامینگ است که با جذابیت خاصی از قلعه اسکاتلندی خود در «خائنین» آمریکا میگوید «قتل».
این نخستین بار نیست که «خانهدارها» از اقیانوس عبور کردهاند. «خانهدارهای واقعی چشایر» بیش از یک دهه است که در صفحههای تلویزیونی بریتانیا حضور دارند. نسخه دیگری در جرزی تنها دو فصل دوام آورد، اما هیچکدام نتوانستهاند گفتگوی فرهنگی فراتر از بینندگان خاص کانالهای بریتانیایی که هر دو در آنها پخش شدند، ایجاد کنند. «خانهدارهای واقعی لندن»، که توسط پلتفرم استریمینگ واقعیت Hayu به نمایش درآمده است، به نظر میرسد تلاشی بلندپروازانه و پرهزینه برای تغییر این وضعیت باشد، با حسی از تولید که بسیار بیشتر با نسخههای دیگر آمریکایی آن همخوانی دارد.
با این حال، راهاندازی نسخه بریتانیایی برنامهها هرگز کار سادهای نیست. پس از موفقیت برنامه واقعیتنمایی املاک «Selling Sunset»، نتفلیکس تلاش کرد تا سری مشابهی به نام «Buying London» را در بریتانیا راهاندازی کند. اما املاک فوقالعاده گرانقیمت (و شاید بهطور بحثبرانگیزی زشت) در میانه بحران هزینههای زندگی، با استقبال خوبی از سوی بینندگان مواجه نشد. تنها واکنشی که در بینندگان ایجاد کرد، این بود که آنها را به خوردن ثروتمندان ترغیب کرد.
«خانهدارهای واقعی لندن» بدون هیچ ابایی تجملات چشمگیر را به نمایش میگذارد، اما به خوبی از عهده آن برمیآید. چرا؟ چون همه چیز در آن نمایشی است. یکی از خانهدارها با افتخار یک قو تاکسیدرمی شده به نام «گرترود» دارد. چه نمایشی! همه آنها از وجود شبکه حمل و نقل عمومی بسیار خوب لندن بیخبرند و همچنان در ترافیک ثابت رانندگی میکنند. چه نمایشی! یک سگ کوچک به نام «مونتی جنون واقعی» آنقدر مورد توجه قرار میگیرد (یک سگ نمیتواند مانند انسان مورد توجه قرار گیرد، او یک سگ است) که او را همه جا با خود میبرند و در قسمت اول، پاهایش فقط برای چند ثانیه به زمین میرسد. نمایشی، نمایشی، نمایشی!
تقریباً همهی خانهدارها زمان زیادی را صرف میکنند تا درباره نزدیکی خود به خانواده سلطنتی فخر بفروشند، انگار که هرچه به لحاظ جغرافیایی به آنها نزدیکتر باشید، بیشتر سلطنتی میشوید. اگر این کار جواب ندهد، به نوعی ارتباط ضعیف با برخی از شخصیتهای تاریخی مرده اشاره میکنند. آیا میدانید که شریک برنامهریز رویداد، میهیو، که به نام تیگی شناخته میشود، از بستگان دور ویلیام «شجاعدل» والاس است که از سال ۱۲۷۰ تا ۱۳۰۵ زندگی میکرد؟ نمیدانید؟
در برند Housewives، جملات کوتاه و قابل نقلقولی از مجموعه بحثهای مداوم وجود دارد. در یکی از بحثها درباره مصرف الکل کسی، پاسخ داده میشود: «اون Ozempic که پنج ساله به بدنت تزریق میکنی چطوره؟» و در جواب میگویند: «خیلی خوبه، هشت کیلو کم کردم.» در تریلری که پس از قسمت اول پخش شد، یک بحث داغ به فریاد دراماتیک «برگرد به Paddington!» منجر میشود که با وجود اینکه قسمت هنوز پخش نشده، به یک میم اینترنتی تبدیل شده است. نیازی به اشاره نیست، اما به هر حال میگویم — فکر میکنم منظورش ایستگاه قطار است، نه خرس.
هیچکدام از آنچه که تا کنون در این نقد نوشتم، انتقادی از «Real Housewives of London» نیست. در واقع، به همین دلیل است که کار میکند. این برنامه جذاب و لذتبخش است. اما چالشی که وجود دارد این است که آیا نسخه بریتانیایی قادر خواهد بود چنین بحثهای عجیب و موقعیتهای پرتنش غیرضروری را که باعث محبوبیت نسخه اصلی شده، حفظ کند یا خیر.
تشخیص این موضوع در حال حاضر دشوار است زیرا تنها یک قسمت برای پیشنمایش در دسترس بوده است، اما شاید چالشی فرهنگی وجود داشته باشد که «خانهداران واقعی لندن» باید آن را مدیریت کنند. در بریتانیا، ما کمتر تمایل داریم که در حین مشاجرات داغ، شراب را به صورت یکدیگر پرتاب کنیم. در واقع، به جای فریاد زدن، اختلافات اغلب حلنشده باقی میمانند، گاهی برای دههها، زیرا ما ناراحتی خود را به فردی که در ابتدا ما را آزرده کرده است، منتقل نمیکنیم. این اغلب منجر به نفرت خالص نسبت به فرد دیگر میشود که در ناخودآگاه ما جوشانده میشود، گاهی بدون اینکه فرد دیگر بداند که مشکلی وجود دارد. تنها دوستان مشترک از هرگونه درگیری آگاه هستند زیرا کنایهها و شوخیها بین آنها در واتساپ به اشتراک گذاشته میشود.
این فرهنگی است که «خانهدارهای واقعی لندن» باید در آن حرکت کنند یا بهطور قاطع راهی برای عبور از آن بیابند. باور کنید، این فرهنگ بسیار عمیق است. صادقانه بگویم، افتخار بزرگی است که بریتانیایی باشید.