📋 خلاصه مقاله:
سریال «Somebody Somewhere» شبکه HBO با وجود تردیدهای اولیه، توانست با جذب طرفداران و کسب نامزدیهای امی برای فصل سوم و نهایی، به موفقیت دست یابد. این سریال با ترکیب طنز و صداقت، داستان سم و جوئل را روایت میکند که در جستجوی عشق و دوستی واقعی هستند و پایانبندی آن با پذیرش زندگی جدید سم و رابطه احتمالیاش با ایسلند غولآسا به اتمام میرسد. با توجه به شناخت دیرهنگام امی، طرفداران امیدوار به فصل چهارم هستند.
هنگامی که فیلمبرداری سریال «Somebody Somewhere» شبکه HBO در سال ۲۰۲۱ آغاز شد، پل تورین، یکی از خالقان و نویسندگان، به یاد میآورد که او و همکارانش بریجت اورت و هانا بوس همچنان با تردیدهایی دست و پنجه نرم میکردند که آیا واقعاً برنامهای در دست دارند یا خیر. او میگوید: «وقتی اولین بار پایلوت را ساختیم، با خودمان گفتیم: ‘آیا این به عنوان یک برنامه تلویزیونی محسوب میشود؟ آیا میتوان یک برنامه تلویزیونی درباره این افراد و این لحظات ساخت؟’»
هر فصل قهرمانان جدیدی را به خود جذب میکرد و طرفدارانی که تا زمانی که این سریال توسط آکادمی تلویزیون به رسمیت شناخته نشود، دست از تلاش برنمیداشتند. این تلاشها برای فصل سوم و نهایی به ثمر نشست و نامزدیهای امی برای هیلر به عنوان بازیگر نقش مکمل در یک سریال کمدی و همچنین نامزدی نویسندگی برای فیلمنامه قسمت پایانی اورت، بوس و تورین را به ارمغان آورد. اگرچه دو نامزدی بسیار کمتر از چیزی است که حامیان پرشور این سریال انتظار داشتند، تیم خلاق این لحظه را به عنوان تأییدی بر تجربهای که هنوز از آن شگفتزده هستند، جشن میگیرند.
اورت میگوید: «این شغلی است که همه ما دوست داریم تا پایان عمر به آن ادامه دهیم، اما همچنین احساس میکنم به دستاوردی رسیدهایم که خودمان هم از آن شگفتزده و مفتخر هستیم. ما سه فصل از یک برنامه HBO را ساختیم که به نظر من واقعاً بینظیر و شگفتانگیز است.»
نامزدیها به آنها دلیلی میدهد تا پایان این سفر را به تأخیر بیندازند. باس میگوید: «واقعاً جالب است که همه ما میتوانیم کمی بیشتر ادامه دهیم و شاید چند بیننده بیشتر جذب کنیم.»
این سریال به طور کامل در ژانر درامدی قرار دارد و حس طنز خود را با صداقت عمیقی درباره اوج و فرودهای زندگی ترکیب میکند. اما اشتباه نکنید، در عصری که درامها در مراسم جوایز به عنوان کمدی ظاهر میشوند، «Somebody Somewhere» همیشه به خنده بازمیگردد.
اورت میگوید: «شخصاً، تقریباً هیچگاه گفتگویی نداشتهام که به خنده ختم نشده باشد.»
در طول ۲۱ قسمت این سریال، سم دوستی دوران کودکیاش با جوئل را دوباره زنده میکند، رابطه پرتنش با خواهرش تریشیا (مری کاترین گاریسون) را پس از مرگ خواهر بزرگترشان به دلیل سرطان بازسازی میکند و گروه کوچکی از دوستان را تشکیل میدهد که او را تشویق میکنند تا جایگاه و هدف خود را در جهان پیدا کند. او گامهای کوچکی به سمت عشق اطرافیانش برمیدارد و گاهی نیز به عقب برمیگردد. او در روزهای سخت زندگی دندانهایش را به هم میفشارد، در حالی که یاد میگیرد روزهای خوب را بیشتر قدردانی کند. این پذیرش بخش زیادی از قسمت پایانی سریال را به خود اختصاص داد که با اجرای سم از آهنگ «The Climb» مایلی سایرس برای خانواده انتخابیاش در بار محلی Cock N Bull به پایان رسید.
بوس میگوید: «قسمت اول با دعوت جوئل از سم به روی صحنه آغاز شد و ما با دعوت سم از همه به فضای خودش به پایان رسیدیم. شباهتهای زیادی وجود دارد که به نظر ما نشاندهنده رشد زیادی برای این افراد است که من آنها را واقعی میدانم.»
پایانبندی چندین خط داستانی را به هم پیوند میدهد، مانند اینکه تریشیا بالاخره به خانه خواهرش میرود تا با هم از دست دادنشان را پردازش کنند. اما مانند زندگی، وانمود نمیکند که همه پاسخها را در اختیار دارد.
«آنچه درست به نظر میرسید این بود که سریال با داشتن یک روز خوب برای سم به پایان برسد»، اورت میگوید. «اینکه او احساس خوبی داشت و میخواست دوستانش آنجا باشند و اینکه او ابتکار عمل را به دست گرفته بود. ما به سمت یک پایانبندی سریال نمیرفتیم. نحوهای که به پایان میرسد، به این شکل کار میکند. اما همچنین شما را آماده میکند تا ببینید چه اتفاقی بعداً میافتد.»
قسمت پایانی با تصمیمگیری جوئل در زندگیاش آغاز میشود. از زمانی که رابطهاش با برد (تیم بگلی) در فصل دوم شروع شد، جوئل بیشتر به زندگی و کلیسای شریکش نزدیک شده بود تا زندگی خودش. در قسمت پایانی، او دوباره به کلیسایی که در فصل اول حضور داشت، متعهد میشود و به برد اطمینان میدهد که این تصمیم به معنای رد زندگی مشترکشان نیست. صداقت شیرین و مثبتنگری جوئل که از طریق احترام عمیق هیلر به او منتقل میشود، همان چیزی است که اعضای آکادمی بدون شک هنگام رأیگیری به آن پاسخ دادند.
او میگوید: «من عاشق جوئل هستم. دیدن جوئل بسیار واقعی است و با این حال، شما هرگز کسی مثل جوئل را در تلویزیون ندیدهاید. من دقیقاً میدانم که او کیست، اما نمیتوانم به هیچ شخصیت دیگری در فرهنگ عامه اشاره کنم که شبیه او باشد. این کار زیادی میطلبد که بگوییم او همجنسگراست اما کلیسا را هم دوست دارد. نویسندگان این کار فوقالعاده و زیبا را انجام دادند تا آن شخصیت واقعی، زنده و با جزئیات به نظر برسد.»
پایانبندی با قدم بزرگ جوئل آغاز میشود و با پذیرش زندگیای که سم ساخته است به پایان میرسد. اما در میانه، این دو شاید مهمترین لحظه سریال را با هم به اشتراک میگذارند. این لحظه برای طرفداران آشناست: جوئل و سم در ماشین در حال خندیدن به چیزی یا دیگری. اما پس از دگرگونی شخصی خود، جوئل به دوستیشان فکر میکند — “فکر میکنم تو آدم منی، سم.” و او پاسخ میدهد، “شاید این زیباترین چیزی باشد که کسی تا به حال به من گفته است.”
اورت میگوید: “فکر میکنم آن صحنه به نوعی کل سریال را متبلور میکند.” او ادامه میدهد: “به عنوان بخشی از آنچه جوئل میگذرد، او کشف میکند که او ثابت اوست. و او درک نکرده بود که این چیزی است که نیاز داشت بشنود و از او یا کسی دیگر آرزو داشت بشنود. به نظر من، این که هر دو فرصتی برای کشف با هم دارند، واقعاً مکمل همه چیزهایی است که به ذهن من رسیدهاند.”
ثورین اضافه میکند: «عشق محوری همیشه سام و جوئل بوده است. ایده عشق رمانتیک و اینکه آیا او به آن باز است یا نه، چه کسی میداند که به کجا خواهد رفت. نکته این است که او اکنون در موقعیتی است که میتواند خود را به این امکان باز کند.»
سریال با نمایش رابطه احتمالی سام با ایسلند غولآسا (اُلافور داری اُلافسون) به پایان میرسد، در حالی که او آینده را با تمام عشق خانواده و دوستانش در پشت سر در آغوش میگیرد. با توجه به شناخت دیرهنگام امی از این نمایش، طرفداران اکنون توجه خود را به تحقق فصل چهارم معطوف کردهاند. اورت میگوید: «ما بلافاصله برای یک فیلم یا فصل دیگر بازخواهیم گشت. اما باید بسیار خاص باشد. نمیخواهیم کاری انجام دهیم که از درخشش آنچه انجام دادهایم بکاهد. فکر میکنم ما فقط میخواهیم آن را حتی بهتر کنیم. میدانم که میتوانیم و شاید روزی این کار را انجام دهیم.»
به هر شکلی که باشد، هیلر آماده است تا به روش HBO با جوئل دوباره متحد شود. “جوئل تنها در لندن زندگی خواهد کرد و فقط تماسهای تلفنی خواهد داشت.”