📋 خلاصه مقاله:
فیلم «Highest 2 Lowest» به کارگردانی اسپایک لی، با بازی دنزل واشنگتن، بازسازی مدرنی از شاهکار آکیرا کوروساوا است که با داستانی هیجانانگیز و انتخابهای اخلاقی پیچیده، به بررسی دنیای موسیقی و چالشهای فرهنگی میپردازد. این فیلم که قرار است از Apple TV+ پخش شود، با اجرای قوی و صحنههای اکشن جذاب، به عنوان اثری سرگرمکننده و هشداردهنده درباره مسیر فرهنگ معاصر شناخته میشود.
دنزل واشنگتن در نقش یک غول موسیقی ظاهر میشود که با مجموعهای از انتخابهای بزرگ اخلاقی مواجه است. این فیلم با پرده سوم هیجانانگیز خود، به جای اینکه به نظر برسد یک بهروزرسانی غیرضروری است، ارزش خود را به خوبی اثبات میکند.
بازسازی فیلمی مانند «High and Low» ریسک بزرگی به همراه دارد. استاد بزرگ سینمای ژاپن، آکیرا کوروساوا، با نسخه ۱۹۶۳ خود از داستان آدمربایی که تاجری بلندپرواز را به زانو در میآورد، استانداردی بسیار بالا تعیین کرد. این موضوع به این معناست که حتی در دستان کارگردانی با دیدگاه خاص مانند اسپایک لی، نمیتوان از نگرانی درباره اینکه یک نسخه مدرن در نیویورک چگونه ممکن است به نظر برسد، چشمپوشی کرد.
در سهچهارم از زمان اجرای خود، فیلم «Highest 2 Lowest» ساخته لی، بسیار فراتر از انتظارات منتقدان پیش میرود (این فیلم با اقتباس آمریکایی او از «Old Boy» تفاوتی چشمگیر دارد). سپس صحنهای میآید که در نسخه کوروساوا معادلی ندارد — رویارویی بین دنزل واشنگتن و A$AP Rocky به عنوان مردی که جرات کرده پسرش را گروگان بگیرد — و فیلم به سطحی جدید و شگفتانگیز میرسد، ارائهدهنده یک پرده پایانی هیجانانگیز که همزمان اصیل و عمیقاً شخصی است.
در نهایت، لی با فیلم «High and Low» به اوجهای جدیدی دست یافته و اثری ژانری و جستجوگرانه ارائه میدهد که هم سرگرمکننده است و هم هشداری درباره مسیری که فرهنگ ممکن است به آن سمت برود، به صدا درمیآورد. این پروژه که قرار است در نهایت از Apple TV+ پخش شود، شایسته نمایش در سینماهاست و انتظار میرود وقتی A24 آن را در تاریخ ۲۲ اوت، سه ماه پس از اولین نمایش در خارج از رقابت در کن، اکران کند، عملکرد موفقی داشته باشد.
با آغاز فیلم و پخش آهنگ “Oh, What a Beautiful Mornin’” بر روی تصاویر خیرهکننده نیویورک، دیوید کینگ، مغول هیپهاپ، در اوج موفقیت خود قرار دارد. از بالکن آپارتمان پنتهاوس او در ساختمان شگفتانگیز المپیا دامبو در بروکلین، شخصیت واشنگتن آماده است تا سهام عمدهای از شرکت ضبط موسیقی Stackin’ Hits را که بیش از دو دهه پیش تأسیس کرده بود، به دست آورد.
دیوید از سالها فعالیت در صنعت موسیقی دو چیز به دست آورده است. یکی از آنها Stackin’ Hits است، اما مهمتر از آن خانوادهاش: همسرش پم (ایلفنش هدرا) و پسر نوجوانش، تری (آبری جوزف)، که گوشش برای کشف استعدادهای تازه میتواند برچسب را از چالشهای پر تلاطم صنعت عبور دهد. در این لحظه، درست زمانی که دیوید پورتفولیوی خود را نقد کرده و وامهای دوم بر روی دو خانهاش گرفته بود — همه با هدف به دست آوردن کنترل شرکتی که به ایجاد آن کمک کرده بود — تماسی از کسی دریافت میکند که ادعا میکند تری را ربوده است.
این تهدید مستقیم به خانواده کینگ، برنامههای او را متوقف میکند، اما این تنها اولین پیچشی است که دیوید را وادار میکند تصمیم بگیرد آیا باج ۱۷.۵ میلیون فرانک سوئیس را پرداخت کند یا نه. در یک پیچش تازه، برداشت عمومی، یعنی اینکه وضعیت در شبکههای اجتماعی چگونه به نظر میرسد، نقش مهمی در تصمیمگیری او ایفا میکند. هیچکس نمیخواهد به عنوان فردی دیده شود که شرکتی را با همان ثروتی خریده که میتوانست جان یک نوجوان بیگناه را نجات دهد.
سه کارآگاه NYPD (دین وینترز، لاچانز و جان داگلاس تامپسون) اصرار دارند که میتوانند پول را پس بگیرند، اما آدمربا از آنها زیرکتر است و اصرار دارد که دیوید پول را با مترو بیاورد و سپس آن را در میان یک رژه شلوغ روز پورتوریکو در برانکس جنوبی ناپدید میکند. این صحنه که با اجرای خیابانی پیانیست ادی پالمیری پر از زندگی شده، یک سکانس فوقالعاده است که بلافاصله در میان بهترین صحنههای اکشن نیویورک قرار میگیرد، در کنار صحنه تعقیب و گریز در “ارتباط فرانسوی” و نبرد پنج نقطه در “دار و دستههای نیویورکی”.
لی در این لحظه فراتر از صرفاً ارائه توضیحات عمل کرده و از اینجا به بعد، فیلم ما را با نیروی دراماتیکی که یادآور میشود چه فیلمساز با استعدادی میتواند باشد وقتی همه چیز در یک جهت هماهنگ حرکت میکند، به جلو میبرد. همانند نسخه کوروساوا (که به طور آزاد از رمان “باج پادشاه” اثر اد مکبین اقتباس شده است)، یک اشتباه جدی از سوی آدمربا، دوست قدیمی و نزدیک دیوید، پل (جفری رایت)، را به ماجرا میکشاند. فیلمنامهنویس آلن فاکس پیوند بین این دو مرد را تقویت میکند و در عین حال به نحوه رفتار متفاوت پلیسها با آنها اشاره میکند.
دیوید یکی از موفقترین کارآفرینان سیاهپوست شهر است و به همین دلیل، احترام و همکاری ویژهای به او اختصاص داده میشود. از سوی دیگر، پل دارای سابقه کیفری است و در ابتدا به عنوان مظنون دیده میشود. اما وقتی اوضاع تغییر میکند، پلیس به نظر میرسد که تمایل کمتری به کمک به او نسبت به دیوید دارد. با این حال، پل نیز بدون شبکه حمایتی خود نیست و با فراخوانی به “خیابانها” سرنخهای مهمی در تحقیقات به دست میآورد.
به سختی میتوان دو بازیگر بهتر از واشنگتن و رایت را برای این نقشها تصور کرد. بازگشت دوباره واشنگتن و لی (پنجمین همکاری آنها) به آنها اجازه میدهد تا بر میراث هنری چند دههای خود بنا کنند. در اینجا، ستاره “مالکوم ایکس” را میبینیم که نقش مردی به نام کینگ را بازی میکند؛ مردی که مانند یک بوکسور عصبی مشت میزند و جاخالی میدهد. پرترههای دستکاری شدهای از دنزل جوان در اطراف دفتر مرد آویزان است تا جایگاه او در جامعه را نشان دهد. خانه کینگ به معبدی برای برتری سیاهپوستان تبدیل شده است، به گونهای که طراحی آن مانند فیلمی از پدرو آلمودوار است. دیوارهای رنگی آن با نقاشیها و آثار هنری از مجموعه شخصی لی تزئین شدهاند و فاصله بین فیلمساز و قهرمان خیالیاش را از بین میبرد.
در تئوری، پرداخت باج مستقیماً به هزینه برنامههای بزرگ دیوید برای صنعت موسیقی میانجامد و او را وادار میکند تا تمام اولویتهای خود را بازنگری کند. برای دستیابی به اوج جدید بازسازی، واشنگتن که خود را “فرصتدهنده” مینامد، در یک نبرد رپ ناگهانی با A$AP Rocky وارد میشود و نشان میدهد چرا او پادشاه است. وقتی دیوید آنچه را که دوست دارد بازپس میگیرد، میتوانیم اشتیاقهای لی را بشنویم: به عنوان یک معلم فیلم، گوینده حقایق و بزرگتر جامعه. این اشتیاقها در نیم ساعت آخر به اوج میرسند — در اجرای موسیقی پرشوری که نام فیلم را به خود اختصاص داده و در یک کدا که وجدان هنری لی را نشان میدهد، پاسخ میدهد که چرا او جرات کرده به چنین اثر مقدسی مانند شاهکار کوروساوا دست بزند.
برای شروع، نیویورک تقریباً مانند سیارهای دیگر است، بهویژه در مقایسه با توکیوی دهه ۱۹۶۰. این پروژه به لی فرصت میدهد تا معنای امروزی این شهر را برای خود جشن بگیرد. همانطور که دیوید میگوید، «در این دنیا یا میسازید یا نابود میکنید.» اگر بازسازی «بالا و پایین» به درستی انجام نشود، ممکن است از ارزش نسخه اصلی کاسته شود، اما در این مورد، لی به وضوح چیزی حیاتی برای افزودن دارد.