📋 خلاصه مقاله:
دیوان عالی نوادا حکم داد که NFL نمیتواند جان گرودن، سرمربی سابق لاس وگاس ریدرز، را به داوری مجبور کند، که این تصمیم میتواند به تسویه مالی بین طرفین منجر شود. این حکم به گرودن اهرم بیشتری در مذاکرات میدهد، اما او همچنان باید ادعاهای خود را اثبات کند.
اکثریت قضات دیوان عالی نوادا روز دوشنبه حکم دادند که NFL نمیتواند سرمربی سابق لاس وگاس ریدرز، جان گرودن را مجبور به داوری در ادعاهایش کند که کمیسر NFL، راجر گودل یا کسی به نمایندگی از او به طور نادرست در قرارداد او با ریدرز دخالت کرده است.
این تصمیم، حکم سال ۲۰۲۲ قاضی نانسی الف از دادگاه ناحیه کلارک کانتی (نوادا) را تأیید میکند که درخواست NFL برای ارجاع پرونده به داوری تحت نظارت گودل را رد کرده بود.
این تصمیم همچنین احتمال اینکه NFL به دنبال تسویه مالی با گودل باشد را افزایش میدهد، پیش از آنکه کشف پیش از محاکمه منجر به درخواستهای مزاحم برای ایمیلها، پیامکها و شهادت از لیگ و مقامات آن شود.
در عین حال، کشف پیش از محاکمه میتواند برای گرودن نیز چالشبرانگیز باشد. او باید ایمیلها، پیامکها و سایر مطالب مرتبط با دیدگاههای کنونی و قبلی خود، همچنین اظهارات پیشین درباره نژاد، گرایش جنسی و سایر موضوعات بالقوه بحثبرانگیز را به اشتراک بگذارد. یک توافق ممکن است برای هر دو طرف منطقی به نظر برسد.
یک سخنگوی NFL روز سهشنبه به Sportico اعلام کرد که لیگ به این تصمیم اعتراض خواهد کرد و درخواست تجدیدنظر در دادگاه عالی نوادا را ارائه خواهد داد.
گرودن علیه گودل و NFL به خروج مربی سابق از لیگ چهار سال پیش بازمیگردد.
در سال ۲۰۲۱، گرودن پس از انتشار گزارشهایی از نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال درباره ایمیلهایی که در سال ۲۰۱۱ به عنوان کارمند ESPN نوشته بود، با رسوایی از تیم ریدرز استعفا داد. ایمیلهای گرودن به رئیس وقت واشنگتن کامندرز، بروس آلن، ارسال شده بود و حاوی اظهارات نژادپرستانه، زنستیزانه، ترنسفوبیک و همجنسگراهراس بود. با استعفا، گرودن حدود ۶۰ میلیون دلار از قراردادش با ریدرز را از دست داد. او همچنین قراردادهای تبلیغاتی خود را از دست داد و شهرتش به عنوان یک مربی برنده سوپر بول به شدت آسیب دید، شاید به طور غیرقابل جبران.
گرچه گرودن ایمیلهای توهینآمیز را نوشته است، او ادعا میکند که NFL و گودل قانون را نقض کردهاند. دادخواست او شامل ادعاهایی برای مداخله نادرست در قرارداد کاری او، سهلانگاری و توطئه مدنی است. ممکن است ایمیلها توسط لیگ در جریان تحقیقات از مالک وقت واشنگتن، دن اسنایدر، به دست آمده باشد، هرچند این موضوع هنوز ثابت نشده است.
NFL و گودل به طور قاطع ادعاهای گرودن را رد میکنند و—مهمتر از همه در حکم روز دوشنبه—بر این باورند که دادگاه نباید به این پرونده رسیدگی کند. بر اساس قرارداد کاری خود با ریدرز، گرودن به صورت قراردادی فرآیند داوری را که در قانون اساسی لیگ مشخص شده است، پذیرفته است.
آلف قانع نشد که پرونده گرودن را به داوری ارجاع دهد، حتی با وجود تأیید قراردادی او. او به نکته گرودن توجه کرد که نسخهای از قانون اساسی لیگ به او ارائه نشده بود و بنابراین (به طور قابل بحث) او هرگز به شرایط آن رضایت نداده بود. آلف همچنین استدلال گرودن را که از آنجا که او دیگر مربی تیم NFL نیست، نمیتواند به یک بند داوری که اقتدار NFL را در نظر میگیرد، متعهد باشد، به عنوان عاملی مهم در تحلیل حقوقی در نظر گرفت. علاوه بر این، او معتقد بود که بند داوری به دلیل غیرقابل قبول بودن، غیرقابل اجرا است.
سال گذشته، قضات الیسا کادیش و کریستینا پیکرینگ این دیدگاه را رد کردند و با NFL موافقت کردند که پرونده گرودن باید به داوری ارجاع شود. آنها تأکید کردند که گرودن به صورت قراردادی با بیانیهای موافقت کرده که میگوید او اذعان دارد که «قانون اساسی و آییننامههای NFL و قوانین و مقررات قابل اجرا را خوانده و معنای آنها را درک کرده است.» کادیش و پیکرینگ همچنین استدلال کردند که «بندهای داوری فرض میشود که پس از پایان قرارداد نیز باقی میمانند» زمانی که اختلاف درباره حقایق و وقایعی است که در طول اشتغال رخ دادهاند.
سپس گرودن با موفقیت از دیوان عالی نوادا درخواست کرد که یک بازنگری کامل توسط هفت قاضی انجام شود.
نظر اکثریت روز دوشنبه توسط پنج قاضی نوشته شد: قاضی ارشد داگلاس هرندون و قضات ران دی. پاراگیر، لیندا ماری بل، لیدیا اس. استیگلیچ و پاتریشیا لی.
اکثریت بر این باور بودند که گرودن، به عنوان یک کارمند سابق، “تحت تأثیر بند داوری در قانون اساسی NFL نیست.” آنها نگران بودند که اگر قانون اساسی بخواهد کارمندان سابق را ملزم کند، گودل “میتواند به طور اساسی انتخاب کند که کدام اختلافات را داوری کند.”
پنج قاضی همچنین با آلف همنظر بودند که بند داوری در قانون اساسی لیگ غیرقابل قبول است. آنها استدلال کردند که این بند به صورت یک قرارداد الحاقی است، به این معنا که به شکل یک قرارداد بگیر یا رها کن ارائه میشود.
در حالی که بیشتر افراد اذعان داشتند که گرودن “میتوانست” قرارداد استخدامی خود را مذاکره کند، نوشتند “این موضوع در مورد قانون اساسی NFL صدق نمیکند.” در این زمینه، پنج قاضی تأکید کردند که گرودن نمیتوانست تغییری در قانون اساسی لیگ که سندی قانونی برای تنظیم روابط بین لیگ و تیمها است، مذاکره کند. او همچنین نمیتوانست درخواست کند که این قانون در قرارداد استخدامیاش لحاظ نشود.
تحلیل عدم انصاف اکثریت همچنین به نقش گودل در یافتن بند داوری به عنوان “غیرمنصفانه از نظر محتوایی” اشاره کرد. پنج قاضی تأکید کردند که این بند به طور مشکلساز “گودل، به عنوان کمیسر، را مجاز میداند تا در مورد اختلافات مربوط به رفتار خودش داوری کند – دقیقاً همان چیزی که در اینجا مطرح است.” اکثریت اظهار داشتند که “توانایی طرف قویتر” – مانند NFL در مقایسه با گرودن – “برای انتخاب یک داور جانبدارانه غیرمنصفانه است.”
دومین دلیلی که بند داوری از نظر اکثریت به طور ماهوی غیرمنصفانه تلقی میشود این است که NFL میتواند آن را “در هر زمان و بدون اطلاع” تغییر دهد. دلیل این امر این است که NFL (و مالکان) کنترل قانون اساسی لیگ را در اختیار دارند. به عبارت دیگر، گرودن میتوانست با زبانی در داوری موافقت کند که بعداً بدون دخالت یا رضایت او تغییر کند و همچنان او را ملزم کند.
در مخالفتی که توسط قضات پیکرینگ و کادیش – که قبلاً به نفع NFL حکم داده بودند – ارائه شد، این دو استدلال کردند که اکثریت یک واقعیت اساسی را نادیده میگیرد: جان گرودن، به عنوان یک بزرگسال تحصیلکرده، به صراحت با قرارداد استخدام و تمامی شرایط آن موافقت کرده و همچنین “به صراحت اذعان کرده که قانون اساسی NFL را خوانده، شرایط آن را درک کرده و با ادغام آن در قرارداد موافقت کرده است.”
دو قاضی مخالف همچنین به سوابق قضایی اشاره کردند که نشان میدهد قضات باید به نفع الزام به داوری تصمیم بگیرند. علاوه بر این، پیکرینگ و کادیش تأکید کردند که در حالی که اکثریت تصمیم گرفتند بند داوری نمیتواند برای کارمندان سابق اعمال شود، خود بند چنین تمایزی قائل نمیشود. این دو قاضی پیشنهاد میکنند که پنج قاضی اکثریت زبانی را به قرارداد اضافه کردهاند که در واقع در قرارداد وجود نداشته است.
پیکرینگ و کادیش همچنین با یافته اکثریت درباره غیرقابل قبول بودن مخالفت کردند. آنها تأکید کردند که حتی اگر گرودن فکر میکرد گودل – که پیکرینگ و کادیش معتقد بودند احتمالاً به عنوان داور خدمت نمیکند – جانبدارانه عمل میکند، گرودن میتوانست به دادگاه درخواست بررسی جایزه بر اساس جانبداری داور را بدهد.
برای روشن شدن موضوع، گرودن هنوز در این پرونده پیروز نشده است. او همچنان باید ادعاهای واقعی خود را اثبات کند و نشان دهد که نظریه حقوقیاش کارآمد است. اما حکم روز دوشنبه به او اهرم بیشتری میدهد، به ویژه در مذاکرات تسویه.
این حکم در حالی صادر میشود که هماهنگکننده دفاعی تیم مینهسوتا وایکینگز، برایان فلورس همچنان در دادگاه منطقه جنوبی نیویورک (SDNY) علیه NFL و چندین تیم به دلیل تبعیض نژادی و تلافیجویی شکایت کرده است. بخش زیادی از پرونده او به داوری ارجاع داده شده است. حکم دادگاه عالی نوادا برای SDNY یا دادگاه استیناف حوزه دوم ایالات متحده الزامآور نیست، که بر SDNY نظارت دارد و به طور معروف حکم داده بود که پرونده Deflategate تام بریدی میتواند توسط فرآیند داوری تحت نظارت گودل تصمیمگیری شود. با این حال، انتظار میرود وکلای فلورس در پروندههای آینده به پیروزی استینافی گرودن اشاره کنند.