📋 خلاصه مقاله:
سریال محدود نتفلیکس “Sirens” با بازی مگان فاهی و میلی آلکاک، داستان دو خواهر را روایت میکند که در تلاش برای نجات یکدیگر از چنگال کنترلگر یک رئیس وارث، به کشف رازهای خانوادگی میپردازند. این سریال با صحنههای احساسی و کمدی، به بررسی عمیق روابط خواهرانه و چالشهای شخصی آنها میپردازد.
توصیف سریال محدود نتفلیکس “Sirens” به عنوان یک ژانر خاص کار دشواری است و همین ویژگی باعث شد تا مگان فاهی، بازیگر اصلی سریال، به این پروژه جذب شود. او در این سریال نقش دوون دویت را ایفا میکند، زنی در حدود ۳۰ سالگی که ناامیدی از زندگی آشفتهاش را به تلاش برای “نجات” خواهرش، سیمون (میلی آلکاک)، از چنگال رئیس وارث و کنترلگر سیمون، معطوف میکند. جدا کردن سیمون از میکائلا کل (جولیان مور) نیازمند یک آخر هفته کارآگاهی در املاک ساحلی خانواده کل است که در این فرآیند، رازهای خانواده دویت و کل را نیز برملا میسازد.
سیمون در بیشتر قسمت اول موفق میشود از تلاشهای خواهرش برای کشاندن او به خانه در بوفالو جهت مراقبت از پدر پیر و بیتوجهشان فرار کند. با این حال، خواهران در صحنهای احساسی در اوایل قسمت دوم، کارتهای خود را روی میز میگذارند، پس از اینکه دوون به طور مخفیانه به املاک کل بازمیگردد تا خواهرش را به زور از خانه بیرون کند.
«این لحظه بزرگی برای این دو شخصیت است. تا این لحظه، شما ندیدهاید که آنها به طور معناداری با هم ارتباط برقرار کنند»، فاهی درباره صحنهای که برای اولین بار در سریال پیوند و جدایی خواهران را توضیح میدهد، به Variety میگوید. «شما حس واقعی از احساسات آنها نسبت به یکدیگر، میزان شناختشان از هم و نحوه صحبت کردنشان با یکدیگر ندارید. این یک لحظه واقعی و عمیق بین آنهاست.»
صحنه با دِوون آغاز میشود که با لباس غواصی قرضی، به آرامی در محوطه کل حرکت میکند تا به خانه بزرگ برسد. کمدی زمانی ادامه مییابد که دِوون توضیح میدهد فکر میکند میکائلا در حال انجام قربانیهای حیوانی شیطانی است، اما وقتی سیمون فاش میکند که میکائلا تحت استانداردهای سختگیرانهاش خوشحالتر از همیشه در خانه است، به درام تبدیل میشود. حال و هوای صحنه مانند یک پاندول عمل میکند، زیرا زنان از شوخیهای خواهرانه به کاوش در عمیقترین زخمهای درونی یکدیگر میپردازند و دوباره به شوخی بازمیگردند. این صحنه به خوبی روی صفحه نمایش کار میکند زیرا به بازیگران اجازه داده شده تا صحنه را به طور کامل اجرا کنند، گویی که روی صحنه تئاتر هستند.
فاهی توضیح میدهد: «ما توانستیم کل صحنه را به صورت یکپارچه فیلمبرداری کنیم و نیازی نبود که آن را به بخشهای کوچک تقسیم کنیم. برای کارگردان ما بسیار مهم بود که صحنه به گونهای فیلمبرداری شود که به من و میلی اجازه دهد صحنه را از ابتدا تا انتها اجرا کنیم، مانند یک نمایش.» او از خالق سریال، مالی اسمیت متزلر، برای جریان طبیعی صحنه تقدیر میکند و میگوید: «مالی در وارد کردن ضربآهنگهای مختلف به یک صحنه بسیار عالی عمل میکند. او تغییرات احساسی پنهانی دارد که من بسیار دوست دارم. وقتی فرصت فیلمبرداری به این شکل را پیدا کردیم، توانستیم همه آن تغییرات را به شکلی که واقعاً اصیل به نظر میرسید، هدایت کنیم.»
این اولین رویارویی واقعی به طور کلی چیزهای زیادی درباره دوون، سیمون و رابطهشان آشکار میکند. شما اطلاعات زیادی درباره چگونگی بزرگ شدن این دو زن و دیدگاهشان نسبت به یکدیگر به دست میآورید. اما برای فاهی، یک جمله خاص در این صحنه بیش از هشت صفحهای وجود دارد که تجربه دوون را در طول کل سریال به تصویر میکشد. دوون زمانی که سیمون او را متهم به ماندن عمدی در شهر زادگاهشان میکند، به مقابله برمیخیزد.
فاهی توضیح میدهد: «دوون میگوید، ‘من رفتم. من اولین کسی بودم که رفت. فقط به خاطر اینکه خواهر خوبی باشم برگشتم.’ او با خواهرش دعوا میکند و رفتار کودکانهای دارد، اما این هم حقیقت دارد. وقتی این را میگوید، باعث میشود گریه کند چون میداند چیزی درست در حرفهای سیمون وجود دارد. اینکه توسط خواهر کوچکت به عنوان چیزی کمتر از یک قهرمان دیده شوی، بسیار آسیبپذیر است. آن یک جمله بسیاری از سفر را در طول بقیه سریال در بر میگیرد.»