📋 خلاصه مقاله:
هانتر دوهان، بازیگر نقش تایلر در سریال «Wednesday» نتفلیکس، درباره پیچیدگیهای شخصیتش و تجربههای فیلمبرداری صحبت میکند و به چالشهای تکنولوژی در زندگی روزمره و اهمیت استفاده آگاهانه از آن اشاره دارد. او همچنین به تأثیر تکنولوژی بر آموزش و سلامت و ضرورت توجه به مسائل امنیتی و حریم خصوصی میپردازد.
هشدار اسپویلر: این داستان شامل اسپویلهای مهمی از فصل دوم، بخش اول سریال «Wednesday» است که هماکنون در نتفلیکس در حال پخش است.
هانتر دوهان قصد دارد گزارشی از یک «جنایت نفرت» ارائه دهد.
این بازیگر که در سریال محبوب نتفلیکس «Wednesday» نقش تایلر/هاید را ایفا میکند، اظهار دارد که وقتی لیدی گاگا برای حضور مهمان در فصل دوم فیلمبرداری میکرد، او را ندیده است. دوهان در آخرین قسمت پادکست «فقط برای Variety» به من میگوید: «من تنها فرد همجنسگرا در این سریال هستم و نتوانستم گاگا را ببینم.»
با تظاهر به خشم، میگوید: «این واقعاً ناعادلانه است.»
او توانست با پسر کریستینا ریچی ملاقات کند زمانی که در حال فیلمبرداری صحنه مرگبار بیمارستان روانی ویلو هیل بودند. دووهن با خنده میگوید: «فکر میکنم او از اینکه من بودم و نه جنا [اورتیگا]، ناامید شد.»
در طول فصل دوم، بخش اول، پیچ و خمهای زیادی وجود دارد. در قسمت آخر، نه تنها شاهد تبدیل شدن تایلر به هاید و به طرز شوکهکنندهای کشتن استادش مریلین (ریچی) هستیم، بلکه او چهارشنبه را از پنجره آسایشگاه روانی به بیرون پرتاب میکند. در آخرین صحنه، چهارشنبه را خونین و به نظر بیهوش روی زمین میبینیم، در حالی که هاید به سمت جنگل میدود و پلیسها به سمت او شلیک میکنند.
«هنوز رازهای بسیاری در این فصل باقی مانده که باید کشف شوند»، دوهن میگوید. «تایلر داستانی پر از هیجان و شگفتی دارد. نمیخواهم چیزی را لو بدهم، اما در قسمت چهارم به نوعی مشخص شد که او فکر میکند از دست استاد رهایی یافته، اما از گفتگوی چهارشنبه در ویلو هیل متوجه شدیم که هاید بدون استاد نمیتواند زنده بماند، بنابراین او هنوز نمیداند چه سرنوشتی در انتظارش است.»
دوهن دلیل کشته شدن مرلین را بهخوبی درک میکند. او میگوید: «به نظرم این تصمیم برای داستان منطقی بود، زیرا آنها بهنوعی نشان داده بودند که تایلر باید جدا شود. پیوند آنها در حال ضعیف شدن بود. اما فکر میکنم برای او، تنها راهی که میتوانست از این شخصیت نمادین اما روانپریش رها شود، کشتن او بود. ما تلاش کردیم نشان دهیم که این کار برای او سخت بود، زیرا هنوز احساسات پیچیدهای نسبت به او دارد، اما باید از او خلاص شود تا به خود واقعیاش برسد.»
من با دوهن از طریق زوم از نیوزیلند صحبت کردم، جایی که او در حال فیلمبرداری «Evil Dead Burn» است.
فیلمبرداری چطور پیش میرود؟
خیلی خوب پیش میرود. ما اکنون دو هفته است که در حال کار هستیم و چند هفتهای هم برای آمادهسازی اینجا بودیم. این فیلم بسیار هیجانانگیز است و تستهای زیادی برای بدلکاری و پروتز باید انجام شود.
چه نوع آموزش بدلکاری باید میدیدید؟
بسیاری از صحنههای مبارزه و پرتاب شدن افراد به اطراف.
آیا عاشق کارهای بدلکاری هستید؟
این کار بسیار لذتبخش است. من در سریال “Daredevil” بازی کردم و بسیار هیجانزده بودم. با خودم گفتم، “قراره مبارزه کنم و واقعاً درگیر بشم”، اما من به عنوان بازیگر مهمان حضور داشتم، بنابراین گفتند، “وقت نداریم بهت آموزش بدیم.” شخصیت من ماسک داشت، بنابراین تمام مبارزهها را بدلکارم انجام میداد. آنها واقعاً من را برای کلوزآپهایی که در آن مشت میخوردم میآوردند، فقط به این دلیل که چشمهایم دیده میشد.
“Wednesday” بسیار سرگرمکننده، ترسناک و در عین حال جذاب است.
آنها واقعاً امسال همه جنبههای این سریال را به اوج رساندند.
وقتی برای اولین بار فیلمنامههای فصل دوم را میخواندید، چه چیزی در ذهنتان میگذشت؟
وقتی دیدم هنوز زنجیر شدهام، گفتم: “وای، هنوز زنجیر شدهام.” و با صدای بلند خندیدم. فکر میکردم تمام صحنههای مربوط به زامبی اسلرپ [Owen Painter] و پاگزلی [Isaac Ordonez] و یوجین [Moosa Mostafa] واقعاً خندهدار بودند. خیلی هیجانزده بودم که حتی چیزهای بیشتری از خانواده آدامز در آن گنجانده شده است. خوشحال بودم که نویسندگان قدرتهای همه را در فصل دوم بیشتر به نمایش گذاشتند.
و سپس جوانا لاملی به عنوان مادر مورتیشیا و مادربزرگ ونزدی، هستر فرامپ، به نمایش میپیوندد.
او بسیار مهربان بود. فقط چند بار او را ملاقات کردم و واقعاً فرصت کار با او در صحنه را نداشتم، اما او یک آیکون واقعی است. او بسیار مهربان بود.
آیا شما طرفدار “Ab Fab” هستید؟
هنوز واقعاً آن را ندیدهام و باید به آن بپردازم. این یک نقطه کور برای من است. این را ویرایش کنید، مردم خیلی عصبانی خواهند شد. [میخندد]
آیا قصد دارید در این مصاحبه به عنوان یک فرد استریت معرفی شوید؟
همه یک نقطه کور دارند. دست از سرم بردارید.
آیا طراحیهای مربوط به ظاهر هاید را به شما نشان دادند؟
آنها نقاشیای که تیم برتون از هاید کشیده بود را به من نشان دادند و واقعاً جذاب بود. سپس به نمایشگاه او [دنیای تیم برتون در موزه طراحی] در لندن رفتم، در حالی که در دوبلین فیلمبرداری میکردم. آنجا یک بخش کامل به “ونزدی” اختصاص داده شده بود و یکی از طرحهای اصلی او از هاید روی تختهاش بود. اما جنبهای تقریباً توهینآمیز هم وجود داشت که او تا زمانی که من انتخاب شدم صبر کرد تا آن را بکشد. من گفتم، “این یعنی چه؟”
این جالب است چون سوال بعدی من این است که آیا فکر میکنی شبیه هاید هستی؟
این واقعاً فوقالعاده است. [میخندد]
یا هاید شبیه تو است؟
نمیتوانند درک کنند که در این مصاحبه به شما اشاره میکنم. اوه، خدای من. من این کار را نمیکنم. او بنفش است با چشمانی برآمده و موهایی نازک. یک بار دوستی در باشگاه به من گفت که میدانست من هستم چون موهایمان شبیه هم بود، و واقعاً نمیدانستم با این موضوع چه کنم. دیگر با این شخص دوست نیستم.
وقتی هاید را میبینیم، آیا بخشی از شما در آنجا هست یا همهاش جلوههای ویژه کامپیوتری است؟
من واقعاً در حال اجرای مراحل ابتدایی تغییر هستم که همیشه هیجانانگیز و چالشبرانگیز است. در این فصل، واقعاً تلاش کردم تا مسیر خودم را پیدا کنم. میگفتم، “این کار را انجام میدهم”، و تیم میگفت، “هانتر، رقص تفسیریات را اجرا کن یا هر کاری که دوست داری انجام بده.” و من میگفتم، “عالیه”، چون باید خیلی بیشتر از آنچه که استفاده میکنند، اجرا کنی تا بتوانند در نقطهای آن را قطع کنند. همیشه به نقطهای میرسد که واقعاً ناخوشایند میشود. من فقط میگویم، “بس کن”، و سپس همه ما میخندیم. اما بعد از آن، کسی از تیم بدلکاری میآید که روی چوبهای بلند است و عصاهایی روی بازوهایش دارد و لباس مرف با نقطههای کوچک پوشیده است و سپس همه چیز CGI میشود.
آیا هنگام انجام “رقص” موسیقی پخش میشود؟
هیچ موسیقیای وجود ندارد. واقعاً ناخوشایند است. کل گروه به تو نگاه میکنند.
برایم جالب است که هاید، ونزدی را از پنجره بیرون انداخت، اما او را زخمی نکرد. فکر نمیکنم او بخواهد ونزدی را بکشد.
پرت کردن کسی از پنجره کار درستی نیست، اما او میتوانست همان لحظه او را تکهتکه کند. به نظرم احساسات او نسبت به Wednesday بسیار پیچیده است، زیرا وقتی او برای اولین بار در قسمت دوم این فصل ظاهر میشود، به نظر میرسد که شاید او کمی دچار توهم شده و فکر میکند: «بالاخره تسلیم شده و آمده تا مرا ببیند»، اما او فقط آمده تا اطلاعاتی از من بگیرد.
حالا بیایید درباره واکنش شدید اینترنت صحبت کنیم وقتی که یک صحنه بدون پیراهن از شما در این فصل دیدند. به TikTok بروید و هشتگهایی مانند «Tyler بدون پیراهن»، «Hunter Doohan بدون پیراهن»، «Hyde بدون پیراهن» را پیدا خواهید کرد. آیا انتظار چنین واکنشی را داشتید؟
فکر میکنم ال گاف و مایلز میلر، نویسندگان فوقالعاده ما، بهخوبی میدانند چه میکنند. آنها خالقان “اسمالویل” هستند. هنوز آن پوستر معروف تام ولینگ در نقش سوپرمن که به شکل مترسک بود را به یاد دارم؛ تصویری که در ذهنم حک شده است. آنها استاد ساختن تلویزیون سرگرمکننده هستند. خواندن فیلمنامهها واقعاً خندهدار بود. مثلاً نوشته بودند “زنجیر شده، بدون پیراهن، عرق کرده.” من گفتم، “آیا شلوار هم داریم؟” چون در فصل اول، باید کل وضعیت جوراب را بعد از تغییر شکل انجام میدادیم. گفتم، “این جالب خواهد بود.”
آیا تمرین خاصی برای آماده شدن برای صحنه زنجیر شده و بدون پیراهن وجود دارد؟
شما فیلمنامه را میخوانید و میگویید، “بیایید کمی اوضاع را سفتتر کنیم.”
چقدر ناراحتکننده بود که به دیوار زنجیر شده بودید؟ آیا شما روش متد را دنبال میکنید؟
نه، منظورم روش Method نیست. این واقعاً خندهدار است. جنا روز اول که وارد شد، از خنده منفجر شد. ما واقعاً لحظات فوقالعادهای داریم و در روز فیلمبرداری همه چیز بسیار احمقانه و بامزه به نظر میرسد. اما وقتی بعداً قسمت را میبینم، میگویم: “وای خدای من، خیلی شدیدتر از آنچه که در روز حس میکردم به نظر میرسد.”
آیا همسرتان شما را به عنوان هاید میبیند؟
او هر بار که چشمانم شروع به بیرون زدن میکند، حسابی میخندد.
او نمیگوید، “میتوانم تو را در آنجا ببینم؟”
نه، او بهتر میداند.
این پرسش و پاسخ برای طول و وضوح ویرایش شده است. برای شنیدن مصاحبه کامل به “Just for Variety” گوش دهید یا هر جایی که پادکستهای مورد علاقهتان را پیدا میکنید.
در دنیای امروز، تکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت است و زندگی ما را به شیوههای مختلفی تحت تأثیر قرار داده است.
از ارتباطات سریعتر گرفته تا دسترسی آسانتر به اطلاعات، همه اینها نشاندهنده تأثیرات مثبت تکنولوژی بر زندگی روزمره ما هستند.
با این حال، باید به چالشهای ناشی از این پیشرفتها نیز توجه کنیم. از جمله این چالشها میتوان به مسائل امنیتی و حریم خصوصی اشاره کرد.
ضروری است که با آگاهی و دانش کافی، از تکنولوژی به نحو احسن استفاده کنیم و از خطرات احتمالی آن جلوگیری کنیم.
یکی از مهمترین جنبههای تکنولوژی، تأثیر آن بر آموزش و یادگیری است. با استفاده از ابزارهای دیجیتال، یادگیری به تجربهای پویا و جذاب تبدیل شده است.
این ابزارها به دانشآموزان و معلمان کمک میکنند تا به منابع آموزشی متنوع و گستردهتری دسترسی داشته باشند.
در حوزه سلامت نیز تکنولوژی نقش بسزایی ایفا کرده است. از تشخیصهای دقیقتر گرفته تا درمانهای نوین، همه اینها بهبود کیفیت زندگی را به همراه داشتهاند.
با این حال، باید به استفاده صحیح و اخلاقی از این فناوریها توجه ویژهای داشته باشیم.
در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که تکنولوژی تنها یک ابزار است و این ما هستیم که باید از آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم تا زندگی بهتری برای خود و دیگران بسازیم.
به همین دلیل، آموزش و آگاهیبخشی در مورد استفاده صحیح از تکنولوژی اهمیت ویژهای دارد.