Image

بررسی بازی «Dry Leaf»: سفری جذاب و متفاوت در جاده‌های روستایی و مه‌آلود جورجیا

📋 خلاصه مقاله:

فیلم «برگ خشک» به کارگردانی الکساندر کوبریدزه، با استفاده از دوربین تلفن همراه قدیمی، تصاویری مبهم و نامشخص ارائه می‌دهد که مخاطب را به دقت بیشتر وامی‌دارد. این فیلم سه‌ساعته، داستانی از جستجوی ایراکلی برای دخترش لیزا در زمین‌های فوتبال روستایی گرجستان را روایت می‌کند و با ترکیب تصاویر نوستالژیک و موسیقی جذاب، تجربه‌ای متفاوت و شاعرانه از سینما ارائه می‌دهد.

تصاویر پیکسلی داستانی پیکسلی را روایت می‌کنند، زیرا فیلم سه‌ساعته شگفت‌انگیز الکساندر کوبریدزه با واقعیت و خاطرات در سرزمین فوتبال‌دوست گرجستان بازی می‌کند.

در فیلم ۲۰۲۱ «وقتی به آسمان نگاه می‌کنیم چه می‌بینیم؟» به کارگردانی الکساندر کوبریدزه، از مخاطبان به‌طور مودبانه خواسته می‌شود که لحظه‌ای چشمان خود را ببندند. اما در فیلم جدید و حماسی او، «برگ خشک»، چنین درخواستی وجود ندارد و دلیل خوبی هم دارد: این فیلم به‌طور کامل با یک دوربین تلفن همراه قدیمی فیلم‌برداری شده است، که تصاویری به‌طور عمدی مبهم و نامشخص ایجاد می‌کند و شما را وادار می‌کند چشمان خود را بیشتر باز کنید تا آن‌ها را درک کنید. «برگ خشک» با وجود طولانی بودن سه ساعته‌اش، برای علاقه‌مندان به آثار عجیب و گاهی متعالی، لذت‌بخش است. این فیلم مانند سفری بی‌هدف با پنجره‌های باز است که در نهایت شما را به هر جایی که باید ببرد، می‌برد.

کوبریدزه با مونتاژی از گربه‌ها، عبور و مرور عابران، سگ‌های خیابانی که در خواب تکان می‌خورند، مجسمه‌ها و درختانی که سایه‌های بلندشان را بر ساختمان‌ها می‌اندازند، آغاز می‌کند. این مونتاژ تنها چند دقیقه طول می‌کشد، اما وقتی به پایان می‌رسد – بر روی چیزی که بی‌تردید یک برگ خشک است – ممکن است ذهن شما را به بازنگری در تصورات سینمایی‌تان از «زیبا» و «زشت» وادارد. در تقریباً هر زمینه دیگری، پس‌زمینه‌های مبهم و لبه‌های دانه‌دانه (که توسط یک گوشی سونی اریکسون که در سال ۲۰۱۱ متوقف شد، ضبط شده‌اند) ممکن است ناخوشایند به نظر برسند، مانند اشتباهات. اما اینجا، همراه با قطعه موسیقی فوق‌العاده‌ای (توسط برادر کوبریدزه، گیورگی) که شبیه به تعقیب و گریز شروران در یک فیلم صامت است، آنها رمانتیک به نظر می‌رسند، مانند رازهایی.

داستان از این قرار است که ایراکلی (دیوید کوبریدزه، پدر کارگردان؛ این یک پروژه خانوادگی است)، که به عنوان استاد دانشگاه ورزشی محلی فعالیت می‌کند، به تازگی نامه‌ای از دخترش لیزا، عکاس ورزشی، دریافت کرده است. لیزا در این نامه به او اطلاع می‌دهد که قصد دارد برود و نباید او را دنبال کند. ایراکلی با نادیده گرفتن این توصیه، با سردبیر لیزا تماس می‌گیرد و متوجه می‌شود که مأموریت ناتمام او تهیه یک مقاله تصویری درباره زمین‌های فوتبال در حال فروپاشی در مناطق روستایی گرجستان است. او تصمیم می‌گیرد مسیر او را دنبال کند.

او به همراه لوان (اوتار نیجارادزه)، در سفر اولیه‌اش به سراسر کشور با لیسا همراه است. حافظه لوان ضعیف است و اغلب فراموش می‌کند که دقیقاً کجا رفته‌اند، که این مسئله‌ای است. همچنین، لوان نامرئی است، که این مشکلی نیست. این وضعیتی است که او با بسیاری از افرادی که او و ایراکلی ملاقات می‌کنند، به اشتراک می‌گذارد و اینکه آیا این شخصیت‌های مقرون‌به‌صرفه فقط برای ما نامرئی هستند یا اینکه همه کسانی که ملاقات می‌کنند به سادگی بیش از حد مودب هستند که به شکل غیرجسمانی آنها اشاره کنند، هرگز به وضوح مشخص نمی‌شود. هیچ چیز در این دنیای پراکنده و درخشان به وضوح مشخص نیست. حتی ایراکلی که به وضوح قابل لمس است، می‌تواند از طریق یک نقص در دیودهای دوربین روستایی، تقریباً در مه جنگل یا مزرعه ناپدید شود. این مانند حال و هوای نوستالژی گرم و طنزآمیز برای مردم، مکان‌ها و سرگرمی‌هایی است که ناپدید شده و در حال ناپدید شدن هستند، که به تصاویر نفوذ می‌کند و همیشه در آستانه تبدیل شدن به غیرقابل فهمی است.

آیا چشمان شما در حال فریب دادن شما هستند یا هر پیکسل همزمان آشکار و پنهان می‌شود؟ پاسخ هر دو بله است. سفر لوان و ایراکلی از میان زمین‌های فوتبال روستایی گرجستان که با علف‌های هرز پوشیده شده‌اند و دروازه‌های زنگ‌زده مانند ستون‌های توتمی ایستاده‌اند، به شکلی بکت‌وار در بی‌ثمری خود تبدیل می‌شود: هیچ‌کس لیزا را ندیده است. اما هر رد مودبانه و انحراف عجیب، حداقل یک جرقه بی‌نظیر و بی‌تکلف را به بیرون می‌افکند. بشقابی از زردآلوهای رسیده روی میز ناگهان به یک زندگی بی‌حرکت استادان هلندی تبدیل می‌شود. خورشید کم‌ارتفاع بعدازظهر به این معناست که ایراکلی از قاب عبور می‌کند و چند ثانیه بعد سایه‌اش او را دنبال می‌کند. لکه‌ای تاریک کنار پنجره چشمان سبز خود را باز می‌کند و متوجه می‌شویم که یک گربه سیاه تمام مدت روی لبه پنجره نشسته است. (این ظهور ناگهانی گربه با ناپدید شدن ناگهانی گربه در «چه می‌بینیم» همخوانی دارد؛ شاید این گربه سیاه اسرارآمیز دروازه‌ای عجیب از یک جهان کوبریدزه به دیگری باشد؟) و این تنها گربه‌ها نیستند. گیاهان و جانوران فراوانند و در تعامل با همه آن‌ها، ایراکلی حضور دارد، مردی که همیشه غذای سگ در ماشین دارد تا به سگ‌های ولگرد غذا بدهد و خروجش از یک روستا را به تأخیر می‌اندازد تا با یک الاغ خداحافظی کند.

بنابراین، اگرچه موسیقی گاهی حس وحشت فولکلور را تداعی می‌کند و همه چیز از “Blow-Up” تا تصاویر واقعی دوربین‌های مداربسته ما را به ترس از ابهامات دانه‌دار تصاویر تحریف‌شده و تجزیه‌شده هدایت می‌کند، اما هرگز خطر زیادی در اینجا وجود ندارد. جستجوی ایراکلی بیشتر شبیه به یک پرسه‌زنی است تا یک مأموریت، که تنها در یک بخش تکراری کمی کند می‌شود، قبل از اینکه کوبریدزه ما را به مسیر بازگرداند. او ما را به‌طور دقیق بین دروازه‌های طراحی‌شده خود قرار می‌دهد و مسیر یک “برگ خشک” را تقلید می‌کند — اصطلاحی قدیمی برای یک شوت فوتبال خاص و دیدنی، جایی که توپ به‌طور قوسی از بالای سر دروازه‌بان عبور کرده و تقریباً به‌صورت عمودی وارد دروازه می‌شود.

بدون شک “Dry Leaf” یک پارادوکس جذاب را ارائه می‌دهد. لذت‌های این فیلم به‌طور خاص ممکن است در صفحه‌های کوچک از دست برود، جایی که تصاویر آن به سادگی گل‌آلود به نظر می‌رسند. بنابراین، با اینکه با کوچک‌ترین دوربین‌ها ساخته شده، به بزرگ‌ترین صفحه‌ها نیاز دارد، حتی اگر اوج عمل آن گربه‌ای باشد که تمشک می‌خورد. اما این اثر همچنین یک کار پیشگامانه است که از تکنولوژی قدیمی و زودگذر برای خلق سینمایی جدید و جاودانه بهره می‌برد. فیلم به قدری در دنیای خیالی خود متقاعدکننده است که پس از ۱۸۶ دقیقه، احساس می‌کنید که توسط وضوح تیز و پررنگ واقعیت کمی مورد حمله قرار گرفته‌اید و از خود می‌پرسید که همه شگفتی‌ها کجا رفته‌اند.

پست‌های مرتبط

سینماها پس از موفقیت فیلم «Weapons» در گیشه، آماده سه ماه سخت می‌شوند

سینماها پس از موفقیت فیلم «Weapons» در گیشه، آماده سه ماه سخت می‌شوند

فیلم «Weapons» با موفقیت در گیشه روبرو شده، اما سینماها با کاهش تعداد فیلم‌های بزرگ در ماه‌های آینده و چالش‌های جذب مخاطب مواجه‌اند. با وجود این، تحلیلگران نگران نیستند و معتقدند سینماها می‌توانند…

توسطتوسطنرگس فرهادیمرداد ۲۸, ۱۴۰۴
انتخاب سارایو بلو برای سریال «Unaccustomed Earth» نتفلیکس (اختصاصی)

انتخاب سارایو بلو برای سریال «Unaccustomed Earth» نتفلیکس (اختصاصی)

سارایو بلو به جمع بازیگران اقتباس جدید نتفلیکس از «Unaccustomed Earth» پیوسته است و نقش روما، مادری بنگالی-آمریکایی و وکیل موفق را بازی می‌کند. این سریال هشت قسمتی به کارگردانی ریتش باترا و…

توسطتوسطEthan Shanfeldمرداد ۲۰, ۱۴۰۴
مدیر هنری جدید تئاتر لینکلن سنتر، لیر دبسونت: ساختن «جوامع غیرممکن»

مدیر هنری جدید تئاتر لینکلن سنتر، لیر دبسونت: ساختن «جوامع غیرممکن»

لیر دبسونت به عنوان مدیر هنری جدید تئاتر مرکز لینکلن، بر ایجاد جامعه و دعوت همگانی تمرکز دارد. او با کمپین‌های عمومی و برنامه‌های متنوع، تلاش می‌کند تا تئاتر را به همه ساکنان…

توسطتوسطعلی محتشمشهریور ۱۵, ۱۴۰۴
«انتخاب فیلم ‘The Love That Remains’ به عنوان نماینده ایسلند برای اسکار»

«انتخاب فیلم ‘The Love That Remains’ به عنوان نماینده ایسلند برای اسکار»

فیلم «The Love That Remains» به کارگردانی هلیونور پالمسون به عنوان نماینده ایسلند در بخش بهترین فیلم بین‌المللی جوایز اسکار انتخاب شد. این فیلم که در جشنواره کن به نمایش درآمد، داستان یک…

توسطتوسطسارا رستگارشهریور ۵, ۱۴۰۴
بررسی بازی «Dry Leaf»: سفری جذاب و متفاوت در جاده‌های روستایی و مه‌آلود جورجیا - سرگرما