📋 خلاصه مقاله:
فیلم “خطوط آرزو” اثر دین کوملین، داستان مردی به نام برانکو را روایت میکند که با بیخوابی عصبی در خیابانهای بلگراد پرسه میزند و در نهایت به جامعهای آرام از «غیرانسانها» در جنگل میپیوندد، جایی که آرامش طبیعت را تجربه میکند. این فیلم با ترکیب مناظر شهری و روستایی و استفاده از تصاویر خلاقانه، به بررسی تغییرات و ارتباطات غیرکلامی با طبیعت میپردازد و بهطور ضمنی به تاریخ پرتنش صربستان اشاره دارد.
مردی به یک شبح درخشان تبدیل میشود و از دیواری به دنیای پس از مرگ عبور میکند. این صحنه در فیلم “خطوط میل” اثر دین کوملین به تصویر کشیده شده است که اولین نمایش جهانی خود را در ۱۱ اوت در رقابت اصلی بینالمللی لوکارنو تجربه کرد.
دین کوملین، فیلمساز و هنرمند بصری صربستانی که در برلین مستقر است و به خاطر سینمای آهسته و متفکرانهاش شهرت دارد، اولین بار با فیلم کوتاه “من قبلاً همه چیزهایی که میخواهم داشته باشم” در سال ۲۰۱۰ شناخته شد. این فیلم جایزه سوم را در رقابت فیلمهای کوتاه مدرسه فیلم کن به دست آورد. پس از نمایش بیش از دوازده فیلم در جشنوارههایی مانند روتردام، سینما دو رئل و سارایوو، او برای پنجمین بار با این عنوان جسورانه به لوکارنو بازگشته است.
«خطوط آرزو» داستان برانکو (ایوان چویچ)، مردی با بیخوابی عصبی را روایت میکند که شبها در خیابانهای بلگراد پرسه میزند و اغلب به دنبال برادر کوچکترش میگردد. این عادت شبانه او را به مکانهای عجیب و غریبی میکشاند – گاهی در جنگل زانو زده یا سوار بر اتوبوسی بدون هیچ انعکاسی – تا اینکه در نهایت در میان جامعهای آرام از «غیرانسانها» در جنگل زندگی جدیدی را آغاز میکند.
در این جنگل ایدئال، کوملین بیقراری زندگی شهری را با آرامش طبیعت مقایسه میکند، جایی که برانکو میتواند به معنای واقعی کلمه با دنیای طبیعی گیاهان و جانوران یکی شود.
کوملین یک آرمانشهر ظاهری برای کسانی که از فضاهای شهری طرد شدهاند، ایجاد میکند. روزهای این آرمانشهر اکنون به پختن زردآلو، بافتن سبد، بوسیدن سنگها و گفتگو با قارچها میگذرد. کوملین میگوید: «به افراد کوییر اغلب گفته میشود که نحوه زندگی و عشقورزی ما طبیعی نیست.» او میخواست در برابر روشهایی که طبیعت در مقابل کوییر بودن سنجیده میشود، مقاومت کند.
در غیاب دیالوگهای سنتی، برانکو و همراهانش در ارتباطات غیرکلامی با طبیعت که در فیلمنامههای کوملین بهطور ذاتی وجود دارد، آرامش مییابند. مشابه فیلم «پس از آب» (۲۰۲۲)، جنبهای شاعرانه در دیالوگها دیده میشود که در آن شخصیتها بهطور فعال به زندگیهای گذشته خود از طریق روایتهای اعترافگونه میپردازند. با این حال، کوملین میگوید که این اولین باری است که چیزی نزدیک به یک «فیلمنامه سنتی» نوشته است. او اشاره میکند که سینمای او تا به امروز، در حالی که داستانی است، از تاکتیکهای فیلم مقالهای بسیار بهره برده است.
در برخی مواقع یادآور اضطرابهای بدنی فیلمهای آلن گیروودی، «خطوط میل» شامل چندین میانپرده خلاقانه و جسورانه است که شامل دوربین حرارتی، موجودات کامپیوتری و تصاویر استروبوسکوپی میشود. «چیزی در مورد [تصاویر] وجود دارد که به نظر میرسد یک بافت از تصویر بهطور مداوم در حال سرریز شدن یا لغزش به چیزی دیگر، به قالبی متفاوت است.»
«خطوط آرزو» مکانهای چشمنوازی را به تصویر میکشد که هم افراطهای زندگی شهری و هم آرامش مناظر روستایی را آشکار میکند. این فیلم که طی ۳۲ روز توسط دو فیلمبردار، ایوان مارکوویچ و جنی لو زیگل، فیلمبرداری شده است، بهصورت منطقهای بین شهر بلگراد و مناطق روستایی بوسنی و هرزگوین تقسیم شده است. «میخواستم این مکانها را بهطور مستقل بررسی کنم تا دو تجربه متفاوت ایجاد کنم که سپس با هم ترکیب شوند.» این دو تجربه، تغییر روایت بین تنشهای شهری و روستایی را که در فیلمهای کوملین ذاتی است، تسهیل میکند و در اینجا بهعنوان کاتارسیس ظاهر میشود. او اضافه میکند: «این فیلم درباره تغییرات است و میخواستم تغییری در نگاه خود فیلم ایجاد شود که بسیار ظریف است، اما به تجربه فیلم تبدیل میشود.»
در کنار کنار گذاشتن روایتهای سنتی، کوملین همچنین ابعاد سیاسی این اثر را به زیرمتنهای بصری منتقل میکند. «من سیاستمدار نیستم، من فیلمسازم»، کوملین میگوید. اما توجه دقیق او به نماهای ابتدایی ساختمانهای مسکونی در پایتخت صربستان همچنان به تاریخ پرتنش زادگاهش اشاره دارد، که شخصیتها بهطور خاص از آن فرار میکنند. در یک صحنه، برانکو، یک روح، بهطور منفعلانه از مرزی عبور میکند بدون اینکه متوقف شود – یک ایدهآل آرمانی به خودی خود. تمایل به دنبال کردن فانتزی بهجای واقعگرایی تلخ، حس سخاوتمندانهای را نشان میدهد که شخصیت تنها برانکو را به مخاطب نزدیکتر میکند. «من مطمئن نیستم که سینما هنوز بهعنوان یک پنجره عمل کند. من بیشتر به قدرت تخیل و ساختن دنیا علاقهمندم»، کوملین نتیجهگیری میکند.